دکتر سیدعلی خالقینژاد، پژوهشگر حوزه یادگیری الکترونیکی، یافتههای پژوهشی خود را درباره طرح ملی پایش اثربخشی شبکه شاد، با پیشنهاد راهکارهایی برای اثربخشی فناوری آموزشی در آینده نظام آموزشی ایران، ارائه کرد.
به گزارش واحد خبر و رسانه دفتر انتشارات و فناوری آموزشی، به منظور کاربست نتایج پژوهشهای معتبر درونسازمانی و برونسازمانی در موضوعات مرتبط با مأموریتهای این دفتر در برنامهها و اقدامات پیش رو، در آخرین چهارشنبه هرماه نشستهایی علمی با موضوع مرور یافتههای پژوهشی برگزار میشوند.
در دوازدهمین نشست از سلسله نشستهای اندیشهورزی رشد که در روز چهارشنبه مورخ 29 تیرماه 1401 در مدرسه تاریخی دارالفنون برگزار شد، دکتر سیدعلی خالقینژاد، عضو هیئت علمی پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش، با موضوع «طرح ملی پایش اثربخشی شبکه شاد، با پیشنهاد راهکارهایی برای اثربخشی فناوری آموزشی در آینده نظام آموزشی ایران» در جمع معاونان، رؤسای گروهها و کارشناسان دفتر انتشارات و فناوری آموزشی، و سردبیران، مدیران داخلی و دستاندرکاران تولید و انتشار مجلات رشد سخن گفت.
دکتر خالقینژاد با اشاره به اینکه پژوهش فوق در سال 1400 انجام گرفته است، گفت: در گذشته نه چندان دور همه ما در کلاسهایی حضور داشتیم با میزهای پشت سر هم، کتاب درسی، معلمی که سخنرانی میکرد و دانشآموزی که گوش میداد. بحثهای آموزش از راه دور از دهه ۱۹۶۰ میلادی مطرح شده است، اما در چهار دهه اخیر تغییرات سریعی در آموزش و پرورش دنیا اتفاق افتادهاند. آیا ما دچار خزان کلاسهای سنتی هستیم؟ آیا با پدیدهای تحت عنوان گسترش زیستبوم آموزش مدرسهای روبهرو هستیم؟ در این چهار دهه مهمترین ایدهای که مطرح شده است، ایده یادگیری الکترونیکی (E-Learning) است که نسخه رشدیافته آن آموزش از راه دور سنتی مکاتبهای بوده است. در این آموزشها یک مجموعه اتفاقات رخ دادهاند. حرکت و پیکربندی فضای مدرسهای ما از مکان مدرسهای (place) به اسپیس (space) تغییر یافته است. اسپیس فضایی لامکان است. شما در هرجایی میتوانید در آموزشها شرکت کنید. ارتباطات دانشآموز با دانشآموز، معلم با معلم و معلم با خانواده تغییر پیدا کرده است. شکلهای دانشی که کودکان، دانشآموزان و حتی بزرگسالان ما با آن درگیر میشوند، فرق کردهاند. این ارتباطات گسترش یافته و انواعی از شکلهای دانشی مثل ویدئوها، فایلهای صوتی، پادکستها، شبیهسازیها، واقعیت افزوده، واقعیت مجازی و بحثهای بازیوارسازی به آموزش وارد شدهاند.
وقتی درباره سامانههای یادگیری الکترونیکی جستوجو میکنید، با مجموعهای کلید واژه روبهرو میشویم. نظامهای مدیریت یادگیری، نظامهای مدیریت دوره، نظامهای مدیریت محتوای یادگیری، محیطهای یادگیری مدیریتشده، نظامهای حمایت از یادگیری، برنامههای یادگیری، کلاس مجازی و... از جمله مواردی هستند که در سامانههای یادگیری الکترونیکی وجود دارند. در واقع، اگر بخواهم تعریفی کلی از نظامهای مدیریت یادگیری الکترونیکی مطرح کنم، این است که اینها یک بسته نرمافزاری و جعبهابزاری هستند که امکاناتی مثل مدیریت محتوا، برگزاری سنجش الکترونیکی، تالارهای گفتوگو، شبیهسازیها، بازیوارسازی آموزش و انواع متنوعی از این فناوریها ارائه میدهند.
در نظامهای مدیریت یادگیری (LMS) با دو جنبش روبهرو هستیم که زمان زیادی هم از آنها نمیگذرد. بخش اول آن تا دهه ۹۰ میلادی و بخش دوم آن سال۲۰۰۰ به بعد است. در دهه ۹۰ میلادی با پستهای الکترونیکی، مرورگرهای وب، اچتیامالها و مدیاپلیرها روبهرو هستیم که الاماسهای خیلی سادهای هستند اما گسترش پیدا نمیکنند. از سال ۲۰۰۰ میلادی به بعد است که الاماسهای جهانی رشد پیدا میکنند. مودلها، موکها، ایدکسها بعد از سال ۲۰۰۰ میلادی گسترش پیدا میکنند و محصول پیدایش فناوریهای جاوا، کاربرد وسیع انواع شبکهها، خطوط مخابراتی و پهنای باند وسیع هستند. در این زمان است که وبگاههای پیشرفته راهاندازی شدهاند.
در ایران در دهه 1390 در خصوص یادگیری الکترونیکی اتفاق خاصی رخ نداد. کلاسها در مدرسهها بهصورت سنتی برگزار میشدند. حتی دانشگاهها هم به ندرت به این سمت رفته بودند که یادگیرندگان تجربه یادگیری الکترونیکی داشته باشند. پژوهشی در مورد دانشگاههای علوم پزشکی انجام شد. تا سال ۲۰۱۳دانشگاههای علوم پزشکی که بیشترین منابع مالی و امکانات را داشتند، هیچ الاماسی برای یادگیری نداشتند. یعنی حدود ۶۰ درصد استادان دانشگاه و دانشجویان چنین تجربهای نداشتند.
اما در آموزش و پرورش شبکههایی وجود داشتند که هیچ وقت ملی نشدند. آموزش الکترونیکی فراگیری که در همه جای کشور و در همه مدرسهها تجربه شود، وجود نداشت. تا اینکه در سال 1399 (۲۰۲۰ میلادی) شبکه شاد در قالب یک برنامه آموزشی الکترونیکی (E-Learning platform) یا یک نظام یادگیری الکترونیکی (E-Learning system) ، بهصورت ناقص و خیلی سریع راهاندازی شد. این سامانه یک مجموعه امکانات داشت، از قبیل احراز هویت، حضور و غیاب، سرویس تکلیف، امکان ارسال فایل، آزمونساز، تلویزیونهای اینترنتی شادنما، کانالهای متنوعی مثل رویدادهای آموزشی، کانال اولیا و مربیان و تربیت بدنی و سرویسهای ارتباط زنده و شبکه اجتماعی شادینا.
البته ویژگیهایی که ذکر شدند، به معنا این نیستند که سامانه شاد همه آنها را دارا باشد. اینها ایدههایی بودند که در آن زمان مطرح شدند. حال ما در این پژوهش به این سؤال پاسخ میدهیم که چقدر از آنها اجرایی شدهاند.
از آنجا که سامانه شاد طی زمان کوتاهی به ۷۵۰ منطقه آموزشی و ۵۱۰ هزار معلم و ۱۵ میلیون دانشآموز عرضه شد، طراحی آموزشی خاصی برای آن انجام نشده است. در این پژوهش، برای بررسی میزان اثربخشی سامانه شاد، از مدل دیویی که برای ارزشیابی سامانههای یادگیری الکترونیکی است استفاده کردهایم. این مدل پنج مؤلفه مدیریت محتوا، مدیریت کاربران، تعامل و ارتباطات، پایش و ارزشیابی، و سطح خدمات ارائهشده به کاربران را بررسی میکند. پرسشهای این پژوهش عبارت بودند از اینکه آیا در سامانه شاد: مدیریت محتوا، مدیریت کاربران، ارتباطات و تعاملات، پایش و ارزشیابی و خدمات ارائهشده، از دیدگاه معلمان به نحو اثربخشی انجام شدهاند؟
ما برای این پنج سؤال مطالعاتی کاربردی از جنس کمّی و برخط انجام دادیم. 50 هزار معلم از سراسر کشور در این پژوهش شرکت کردند که 38 هزار نفر خانم و 12 هزار نفر آقا بودند. ۶۴ درصد آنها مدرک کارشناسی داشتند و ۶۰ درصدشان آموزگاران دوره ابتدایی بودند. پرسشنامهای که طراحی شد،۵۴ گویه داشت. بخشی از این گویهها ترجمه همان پرسشنامهای است که دیویی طراحی کرده است. ما هم مواردی را به پرسشنامه اضافه کردیم و آن را گسترش دادیم. سؤالات اینها هستند: آیا بارگذاری در سامانه شاد بهخوبی اتفاق میافتد؟ آیا امکان گروهبندی در بخش مدیریت کاربران وجود داشت؟ آیا انجام فعالیتها با وجود محدودیتهای زمانی امکانپذیر بود؟ آیا امکان حضور و غیاب، احراز هویت، دادن بازخورد، لایککردن و صفحهای برای دانشآموز وجود داشت؟ آیا تالار گفتوگویی بود که در آن معلم سؤالی طرح کند و دانشآموزان پشت سر هم پاسخ بدهند؟ و...
تجزیه و تحلیل دادههای ما به آمارهای توصیفی فراوانی و میانگین و انحراف معیار معطوف بود. نیازی نبود مقایسهای اتفاق بیفتد. در مجموع، من گزارش آن پنج مؤلفه را خدمتتان عرض میکنم. در مؤلفه مدیریت محتوا، حداکثر نمره باید ۶۴ میشد. ولی 37/73 است. یعنی از نظر معلمان ۵۹ درصد این مؤلفهها در سامانه شاد اثربخش بودهاند. حدود ۴۱ درصد گفتهاند شاد در مواردی مثل بارگذاری فایل، رونوشت، ویرایش، دسترسی به پروندهها، ذخیره آنها و بهروزرسانی ضعف داشته است.
در خصوص اثربخشی مدیریت کاربران در سامانه شاد، از دیدگاه معلمان حداکثر نمره باید 32 باشد، اما نتیجه 20/85 بوده است. این نشان میدهد، حدود ۶۵ درصد معلمان این مؤلفه را اثربخش و حدود 35 درصد آن را غیراثربخش دانستهاند. محدوده زمانی برای انجام فعالیتها بهخوبی انجامپذیر نبود، حضور و غیاب بهخوبی انجام نمیشد، احراز هویت، بازخورد و لایککردن و داشتن صفحه شخصی دانشآموز در دسترس نبود. یعنی سی و پنج درصد میگویند سامانه شاد این امکانات را نداشت.
در خصوص ارتباطات و تعاملات در سامانه شاد، حداکثر نمره 20 بود، اما نمره 12/4 به دست آمد. 62 درصد معلمان این مؤلفه را اثربخش ارزیابی کردند و حدود 38 درصد معلمان در زمینه تالار گفتوگو و وب کنفرانسها و امکان تعامل دانشآموزان و امکان تعامل معلمان با گروهها مشکلاتی داشتند.
در زمینه ارزشیابی و پایش و ارزشیابی شامل انواع سؤالات تشریحی و چهارگزینهای، بانک سؤالات، گزارش ویژگیهای آزمون، ردیابی پیشرفت تحصیلی، امکان تماس صوتیتصویری و سنجش شفاهی حداکثر نمره تعریفشده 48 بود که نتیجه پژوهش عدد 29/35 را نشان داده است. یعنی 61 درصد معلمان از امکاناتی که سامانه شاد برای پایش ارزشیابی یادگیری دانشآموزان دارد راضی بودند و حدود 39 درصد از این امکانات ناراضی بودند.
در خصوص خدمات ارائهشده به کاربران، حداکثر نمره ۶۴ تعریف شده بود که عدد 38/85 به دست آمده است. یعنی 61 درصد معلمان از خدماتی مثل دسترسی مداوم معلم به سامانه شاد، امکان دسترسی از طریق ابزارهای الکترونیکی، ارتباط با سایر سامانههای آموزش و پرورش، انجام نظرسنجی و پشتیبانی و داشتن تحقیق آموزشی راضی و 39 درصد ناراضی بودند.
در این پژوهش، در مجموع 59 درصد مدیریت محتوا اثربخش گزارش شده است. مدیریت کاربران 65 درصد، ارتباطات و تعامل 62 درصد، پایش و ارزشیابی 61 درصد و خدمات ارائهشده به کاربران 61 درصد برآورد شده است. نتیجه این پژوهش آن است که سامانه شاد از منظر دارابودن استانداردهای یادگیری الکترونیکی به میزان 62 درصد توانسته است نیازهای معلمان را برآورد کند. این در حالی است که استانداردهای سامانه الکترونیکی بیش از ۹۰ درصد است. یعنی یک سامانه الکترونیکی استاندارد باید به ۹۰ درصد نیازها پاسخ بدهد. پس با توجه به نتایج این پژوهش، سامانه شاد هنوز با یک برنامه و بستر استاندارد فاصله زیادی دارد و پاسخگوی کامل نیازهای معلمان نیست و اثربخشی آن کمی بالاتر از متوسط است. بر فرض اینکه معلمان ما با روشهای آموزش مجازی کاملاً آشنا باشند، سامانه شاد به شکل فعلی پاسخگوی نیازهای همه جانبه معلمان نیست.