عکس رهبر جدید
شأنیت معلم «متواضع» و «مقدس» چگونه حفظ می‌شود؟
سخن سردبیر «رشد آموزش ریاضی»

شأنیت معلم «متواضع» و «مقدس» چگونه حفظ می‌شود؟، عنوان سرمقاله یا سخن سردبیر فصل‌نامه‌ رشد آموزش ریاضی است که در شماره بهار خود چاپ کرده است.
دکتر زهرا گویا، سردبیر فصل‌نامه رشد آموزش ریاضی، سخن خود را این‌گونه شروع کرده و ادامه داده است: «در مراسم اختتامیه نهمین جشنواره کتاب‌های آموزشی رشد که روز یکشنبه، 4 دی 1390 برگزار شد، رئیس محترم سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی اشاره نمودند که «در سند برنامه درسی ملی، لفظ معلم، هم تواضع دارد هم تقدس». این نگاه به معلم، که به حق ستون خیمه تعلیم و تربیت در جهان است، امیدوارکننده است. در عین حال، ضروری است که نگاه اجرایی نظام آموزشی به معلم «متواضع» و «مقدس» تبیین گردد تا با پشتیبانی‌های لازم از معلم، زمینه‌های واقعی و عملی برای حفظ این «تواضع» و «تقدس» فراهم گردد. همان‌طور که کنت اسپونویل (1995) توضیح می‌دهد، اخلاقِ عملی با اخلاق نظری اندکی متفاوت است! اخلاق عملی، «اخلاق زنده است تا اخلاق مبتنی بر نظریه‌پردازی». این بدان معناست که معلم را «متواضع» و «مقدس» دانستن، ارزشمند و شایسته مقام واقعی اوست. اما این نگاه نظری و دور اندیشانه، نیازمند اقدامات عملی و بسترهای مناسب برای رشد متوازن و همه‌جانبه معلم است؛ رشدی که وی را به لحاظ دانشی سرآمد، به لحاظ رفتاری با فضیلت و به لحاظ اجرایی، کارآمد، با اختیار، مسئولیت‌پذیر و با اعتماد به نفس بار آورد. آن‌گاه می‌توان انتظار داشت که جهت‌گیری تربیتی چنین معلمی، به سوی «تواضع» و «تقدس» با تعریف‌های روشن و عملیاتی از هر یک باشد.
این‌ها در حالی است که اخیراً، اتفاقات متنوع و گاهی غیرقابل توجیهی در حوزه کاری معلمان رخ داده است. به‌طور مثال، یکی از معلمان ریاضی دوره راهنمایی با 23 سال سابقه تدریس، در نامه‌ای که برای این مجله فرستاده است، درددل کرده که «چند سالی است که تدریس معلم، درگیر مسائل بغرنجی شده است که کار اصلی آموزش و پرورش را کاملاً تحت‌الشعاع خود قرار داده است. دیگر کیفیت آموزش، انگیزه کاری، جدیت در تدریس و موارد مشابه، اهمیتی ندارد. نظام آموزشی از معلم، چیز دیگری به غیر از موارد گفته شده می‌خواهد. دیگر لزومی به برنامه‌ریزی در امر آموزش و تدریس نداریم، کارها در نظر سیستم، خیلی ساده‌تر شده است» و علت این طنز تلخ را با یک تجربه شخصی، بیان می‌کند که مربوط به سال تحصیلی 90- 1389 است و در مدرسه‌ای که تدریس می‌کنند، این اتفاق افتاده است.
این همکار عزیز، در بخشی از «درددل» خود نوشته است که «من ضرورتی بر تفسیر بیشتر این رویداد نمی‌بینم. مطمئناً در یک نگاه بی‌غرض، می‌توانم به سادگی به نتایج اسف‌بار این تصمیم پی برد. آیا دیگر حریمی بر شأن و شخصیت معلم باقی خواهد ماند؟ آیا دانش‌آموزی که درس پشتکار و تلاش به او می‌دهیم، به نصیحت‌ها و پیگیری‌های دلسوزانه ما نخواهد خندید؟ جالب است که کنت- اسپونویل، «دلسوزی» را فضیلت «همدلی در درد و دراندوه» و «سهیم شدن در رنج دیگری» می‌داند و از آن جهت آن را فضیلت می‌شمرد که «هم‌زمان یک تلاش، یک توانایی و یک برتری است» (ص، 143). یعنی لازم است که معلم مورد انتظار، به‌گونه‌ای آموزش ببیند که مانند این همکار عزیز، دلسوزیِ غیرسفارشی، جزیی از نهاد معلمی او شده است و بدین سبب، دل‌آزرده و نگران می‌شود. نگران از این‌که دانش‌آموزش احساس کند که «بدون زحمت نیز می‌توان صاحب همه چیز شد و در جامعه، تفاوتی بین آدم تلاشگر و خوب با یک فرد بی‌‌عار و تن‌پرور» وجود نداشته باشد. ایشان در پایان‌نامه‌اش نوشته است که «آری دیگر معلمی، آموزش ادب و تلاش و جدیت نیست...» ادبی که اسپونویل، آن را «سرچشمه همه فضیلت‌ها» می‌داند که فضیلت‌ها از آن ناشی می‌شوند. در پایان سخن سردبیر آمده است: «نظام آموزشی، ‌باید قدرشناس چنین دلدادگان وفادار و شجاعی باشد که «بی‌طمع» و «از خود گذشته»، برای تحقق آرمانی باارزش که همان تربیت و نگهداری معلمان «با فضیلت» یا «متواضع و مقدس» است، تلاش می‌کنند و از خود مایه می‌گذارند. وگرنه امثال وی را چه باک! که به خود دردسر بدهند و وقت بگذارند و برای حفظ حریم حرفه‌ای خویش و آموزش معنادار دانش‌آموزان، تلاش کنند؟»
متن کامل سخن سردبیر فصل‌نامه رشد آموزش ریاضی را می‌توانید در این شماره مجله (107، بهار 1391) مطالعه فرمایید.
مرجع
کنت اسپونویل، آندره (1995)، رساله‌ای کوچک در باب فضلیت‌های بزرگ. ترجمه دکتر مرتضی کلانتریان (چاپ سوم، بهار 1388). نشر آگه.

تعداد بازدید : ۱,۳۲۹
کد خبر : ۷۶۹
نام را وارد کنید
ایمیل را وارد کنید
تعداد کاراکتر باقیمانده: 10000
نظر خود را وارد کنید