فرهنگ اقتصادی صحیح از جمله پیش نیازهای توسعه و پیشرفت اقتصادی در همه جای دنیا بوده و هست. اگر جامعهای در دنیا پیشرفت کرده، بهطور قطع، نظام آموزشی پیشرفتهای داشته که در همه حوزهها، از جمله اقتصاد، موفق بوده است. ماهنامه رشد معلم در مقالهای، به موضوع تربیت اقتصادی پرداخته است.
نویسنده در ابتدای این مقاله آورده است:
«بر خلاف تصور رایج، تربیت اقتصادی صرفاً انتقال دانستههایی در مورد پول و تجارت نیست. تربیت اقتصادی از مفاهیمی کلیدی مانند انتخاب و تصمیمگیری بهعنوان مفاهیم محوری در همه برنامههای تربیتی این حوزه در دنیا شروع میشود. این زنجیره با مفاهیم کلیدی دیگری کامل میشود و در نهایت نظام فکری صحیحی را شکل میدهد که پشتیبان تصمیمات و عمل اقتصادی است؛ انتخابهای درست اقتصادی بهصورت کار درست، تولید صحیح و مصرف عاقلانه و سرمایهگذاری مدیرانه متبلور میشوند و در صورت شکل نگرفتن الگوریتم فکری صحیح در انتخاب، بهطور قطع همه تلاشها ابتر و ناقص خواهند ماند.»
در بخش بعدی این مقاله با عنوان «شروع تربیت اقتصادی از کودکی» آمده است:
در همه دنیا فرهنگسازی و تربیت اقتصادی را از سنین کودکی آغاز میکنند. هم به دلیل سهولت آموزشپذیری کودکان و یادگیری مؤثر آموزهها به ویژه مفاهم کلیدی در سنین کودکی و هم بهدلیل تأثیرگذاری کودکان بر بزرگترها که نمونه موفق آن در کشور ما طرح «همیاران پلیس» است.
امسال سال «رونق تولید» است. این مفاهیم را باید وارد برنامه تربیتی نسل آینده کرد.
واقعاً تولیدکننده را باید تربیت کرد، وگرنه آنچه حاصل میشود، بیشتر سوداگر خواهد بود نه تولیدکننده واقعی! تولید هم، علاوه بر حسابگری اقتصادی، عشق میخواهد، وگرنه تنها با تغییر محاسبات اقتصادی کنار گذاشته میشود. این عشق و علاقه به آفرینش و تولید را که زمینه آن ودیعهای الهی درهمه انسانهاست، باید پرورش داد.
بخشی از اهداف انگیزشی نظام تربیتی و رسانهای کشور باید در خدمت ایجاد انگیزه تولید از کودکی باشد.
در بخش پایانی این مقاله چنین آمده است:
در سند تحول آموزشوپرورش، با عنایت به اهمیت موضوع، یکی از اهداف کلان، «ساحت تربیت اقتصادی و حرفهای» تعریف شده و در آن از نظام تعلیموتربیت خواسته شده است نسل آیندهساز کشور را بهگونهای تربیت کند که: «با درک مفاهیم اقتصادی در چارچوب نظام معیار اسلامی از طریق کار و تلاش و روحیه انقلابی و جهادی، کارآفرینی، قناعت و انضباط مالی، مصرف بهینه و دوری از اسراف و تبذیر و با رعایت وجدان، عدالت و انصاف در روابط با دیگران، در فعالیتهای اقتصادی در مقیاس خانوادگی، مالی و جهانی مشارکت کند.»
همچنین:
«دارای حداقل یک مهارت مفید برای تأمین معاش حلال باشند، بهگونهای که در صورت جدایی از نظام رسمی تعلیموتربیت در هر مرحله، توانایی تأمین زندگی خود و اداره خانواده را داشته باشند.»
پیادهسازی این هدف میطلبد که تغییری بنیادین در محتوای آموزشی نظام تربیت رسمی و نیز محتوای برنامههای رسانهای در نظام تربیت غیررسمی ایجاد شود تا نسلی تربیت شود که در چارچوب نظام معیار اسلامی به عنصر کار و تلاش بنگرد و با لحاظ عقاید، اخلاقیات و احکام اقتصادی دینی، مشارکتی سازنده در فعالیتهای اقتصادی داشته باشد؛ ضمن اینکه در مجموع حرفهای بیاموزد و یا بهعنوان یک عنصر کارآفرین، در نظام اقتصادی کشور خلق ارزش کند.
نویسنده: دکتر مهدی طغیانی
برای دریافت متن کامل مقاله اینجا کلیک کنید.