ماهنامه رشد مدرسه زندگی در جدیدترین شماره خود، مقالهای را به موضوع تهدیدهای پیش روی تحصیل بدون مدرسه اختصاص داده است
نویسنده مقاله این تهدیدها را چنین برشمرده است:
۱. کودکی فربه و بلوغ دست نایافتنی و دیریاب،
۲. ذوق زدگی از مهارت عملی ـ اجتماعی و مغفول انگاشتن توانمندیهای پایه نظری،
۳. تافته جدا بافته بودن،
۴. محدود شدن جمع دوستی،
۵. لفاظی منفعت جویانه کودک.
در توضیح «کودکی فربه و بلوغ دست نایافتنی و دیریاب» میخوانیم: «از آنجا که کودکی مؤلفهای فراموش شده در نظام رسمی آموزش ما به شمار میرود و شادی و رضایت، حلقهای گمشده در مدارس رسمی ماست، یکی از دغدغههای اصلی مراکز و جمعهای تحصیل بدون مدرسه، زنده کردن کودکی و تلاش برای شادی و رضایت درونی کودکان از فعالیتهاست. این دغدغه باعث آن میشود که کودکی بچهها در این نوع از تحصیل به رسمیت شناخته شود، انتخاب آنها اهمیت یابد و شادی و رضایتشان یکی از اهداف مهم تربیت باشد.
همین تأکید بر کودکی، میتواند شکل افراطی نیز به خود بگیرد و مانعی بر سر راه تکوین بلوغ فکری و ارادی کودک باشد. در این حالت، خواستههای کودک، محوریت مییابند و با مصلحتهای بزرگسالانه حد نمیخورند؛ انتخابهای او به رسمیت شناخته میشوند و دست خوش تغییر و اصلاح نمیگردند؛ شادیهای او اصالت مییابند و فعالیتها بر مدار آنها شکل میگیرند. این تأکیدها اگر با ملاحظاتی همراه نشوند ممکن است به خود محوری کودکانه و مقاومت برای بزرگ شدن، پذیرش مسئولیت، تحمل سختی و ارادهورزی بینجامد.
در این حالت، با کودکی مواجه خواهیم بود که بر کودک ماندن خویش اصرار میورزد و علاقه دارد شادی و رضایت و آزادی کودکانهاش مستدام باشد.»
در توضیح «ذوقزدگی از مهارت عملی ـ اجتماعی و مغفول انگاشتن توانمندیهای پایه نظری» نیز آمده است: «در واکنش به حفظیگرایی و انبوع مطالب نظری بیمعنا، مراکز تحصیل بدون مدرسه، بر مهارتهای اجتماعی و عملی تمرکز میکنند و میکوشند تا به درستی، آموزشهای نظری را نیز در ارتباط با زندگی روزمره بچهها ساماندهی کنند تا معنادار شوند. این تلاش مبارک میتواند با چالشهایی نیز مواجه باشد.
تأکید افراطی بر مهارتهای اجتماعی و عملی و دشواری اتصال آموزشهای نظری با مسائل زندگی روزمره کودکان در کنار مقاومت آنها برای تمرین و تمرکز بر مسائل نظری میتواند به کم رنگ شدن آموزشهای نظری و عدم تدوام آنها بینجامد. این امر میتواند مانع شکلگیری و استقرار توانمندیها و مهارتهای پایه در کودکان شود. در این میان ممکن است توانمندیهایی چون تمرکز و تحلیل، نوشتن، حل مسئله و مهارتهای پایه ریاضی و ادبیاتی، که نیازمند تمرین و ممارستاند، مغفول واقع شوند و والدین و مربیان پس از چندین سال، متوجه این ضعف در کودکان گردند.»
منبع: ماهنامه رشد مدرسه زندگی، شماره ۱ (پی در پی ۱۱۹)، مهر ۱۳۹۸
نویسنده: دکتر نرگس سجادیه، عضو هیئت علمی دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی
• برای دریافت متن کامل مقاله اینجا کلیک کنید.