در این مقاله هدفگذاریهای چهار سند کلان علمی – فرهنگی کشور، شامل نقشه جامع علمی کشور، سند چشم انداز بیست ساله، سند تحول بنیادین نظام تعلیم و تربیت و در نهایت برنامه درسی ملی جمهوری اسلامی ایران در حوزه آموزش زبانهای خارجی مورد بررسی قرار گرفته است
«آموزش زبانهای خارجی در برنامه درسی ملی» بخشی از مقاله است. در این بخش میخوانیم: «در برنامه درسی ملی جمهوری اسلامی ایران، یکی از حوزههای یازدهگانه تربیت و یادگیری (حوزه دهم) به تربیت و یادگیری زبانهای خارجی اختصاص یافته و در این سند مواردی مانند ضرورت و کارکرد حوزه، قلمرو آن و همچنین جهتگیریهای کلی در سازماندهی محتوا و آموزش این حوزه تعیین گردیده است. در بخش مربوط به ضرورت و کارکرد این حوزه آمده است: از آنجا که مراودات اجتماعی تحت تاثیر تعاملات جوامع بشری و رشد فناوری توسعه پیدا کرده و این دامنه هر روز افزایش پیدا میکند، برای برقراری ارتباط سازنده و آگاهانه ضروری است متربیان علاوه بر زبان مادری که به آنان امکان تعامل در سطح روابط میان فردی (خانوادگی، محلی و ملی) را میدهد، توانایی برقراری ارتباط با سایر جوامع و دستاوردهای بشری را در سطح منطقهای و جهانی دارا باشد. آموزش زبان خارجی علاوه بر کارکرد ارتباط میانفردی و بین فرهنگی، در توسعه اقتصادی مانند صنعت گردشگری، تجارت، فناوری، توسعه علم و هوشیاری اجتماعی سیاسی موثر است.»
در ادامه آمده است: «حوزه تربیت و یادگیری زبانهای خارجی در ارتباط با سایر حوزههای پیشرفت و توسعه کلان ملی دیده شده و میبایست بسترساز تعاملاتی مانند تعاملات اقتصادی و بین المللی باشد. همچنین قلمرو حوزه نیز اینگونه تعیین شده است: آموزش زبانهای خارجی باید از دایره تنگ نظریهها، رویکردها و روشهای تدوین شده در جهان فراتر رود و به بستری برای تقویت فرهنگ ملی و باورها و ارزشهای خودی در نظر گرفته شود و با توجه به اینکه تربیت اساساً آماده کننده زمینه و بسترهای لازم برای رشد و تعالی انسان است، باید تدابیر و اقدامات سنجیدهای برای نیل به این مقصود اندیشیده شود. امروزه آموزش زبان بر توانایی ارتباطی و حل مسئله تاکید دارد به گونهای که فرد پس از آموزش قادر به ایجاد ارتباط با استفاده از تمامی مهارتهای چهارگانه زبانی (گوش کردن، سخن گفتن، خواندن و نوشتن) برای دریافت انتقال معنا باشد.»
نویسندگان مقاله رویکرد تولید محتوای آموزشی را رویکرد ارتباطی فعال و خودباورانه نام بردهاند و آوردهاند: «رویکرد آموزش زبانهای خارجی، رویکرد ارتباطی فعال و خودباورانه است. در سطوح آغازین آموزش، محتوای آموزشی پیرامون موضوعات بومی و نیازهای یادگیرنده چون بهداشت و سلامت، زندگی روزمره، محیط اطراف و ارزشها و فرهنگ جامعه در قالبهای جذاب انتخاب و سازماندهی میشود و در سطوح بالاتر انتخاب و سازماندهی محتوای این حوزه به سمت کارکردهای فرهنگی، علمی، اقتصادی، سیاسی و ... متناسب با متون آموزشی سایر حوزههای یادگیری و در جهت تعمیق آن آموزشها خواهد بود. در پایان دوره متوسطه متربیان باید توانایی خواندن و درک متون ساده تخصصی را کسب کنند. با همین رویکرد کلی است که کتابهای prospect 1,2 برای پایههای تحصیلی هفتم و هشتم تالیف شده است. یک بررسی اجمالی نشان خواهد داد که مضامین آموزشی انتخاب شده در این دو کتاب در راستای برآورده نمودن همین اهداف است.»
متن کامل این مقاله به قلم سیدبهنام علوی مقدم و رضا خیرآبادی در فصلنامه رشد آموزش زبانهای خارجی، شماره 117، زمستان 1394 منتشر شده است.
کلیدواژهها: هدف گذاری، الزامات آموزش، آموزش زبانهای خارجی