عکس رهبر جدید
۳۰ دی ۱۳۹۴ ۱۳:۱۶
اولویت آموزشی قرن 21
فصلنامه «رشد آموزش علوم اجتماعی» در جدیدترین شماره خود، مقاله‌ای را به بررسی جایگاه سواد رسانه‌ای در نظام‌های آموزشی نوین اختصاص داده است.

در تعریف سواد رسانه‌ای می‌خوانیم: «سواد رسانه‌ای مهارت و دانشی که یک رابطه برد – برد بین مخاطب و رسانه برقرار می‌کند نه یک رابطه برد – باخت. مهارتی است که به مخاطب اجازه می‌دهد و او را توانمند می‌کند که ارزیابی و تجزیه و تحلیل درستی از پیام داشته باشد. این سواد از پیام رمزگشایی و معنایابی می‌کند و در عین حال معناسازی صورت می‌گیرد. درکی متکی بر مهارت است که بر اساس آن فرد می‌تواند به سهم و بنا به میزان توانایی خود انواع رسانه و انواع تولیدات آن را بازشناسد و از یکدیگر تفکیک کند. به زبانی ساده سواد رسانه‌ای همچون رژیم غذایی هوشمندانه مراقب است که چه موادی برای افراد مناسب و چه موادی نامناسب اند، چه چیزهایی را باید مصرف کند و چه چیزهایی را نباید و اینکه میزان مصرف هر ماده باید بر چه مبنایی استوار باشد. سواد رسانه‌ای به مخاطب می‌آموزد که از حالت مصرف منفعلانه به ارتباطی تراکنشی وارد شود که در نهایت به نفع وی تمام می‌شود. به دیگر سخن این رژیم مصرف رسانه‌ای به فرد کمک می‌کند تا از سفره رسانه‌ها، هوشمندانه طعامی مفید برگیرد. در مجموع سواد رسانه‌ای در پی ایجاد و تقویت چارچوبی ذهنی برای پاسخ گویی به این پنج سوال کلیدی است:
1-    چه کسی پیام را به وجود آورده است؟
2-    چه روش‌های خلاقانه‌ای برای جلب توجه مخاطب مورد استفاده قرار گرفته است؟
3-    درک و فهم ارتباطی در پیام، چقدر متفاوت از درک و فهم سایر ارتباط گیرندگان از همان پیام است؟
4-    چه نوع سبک زندگی در پیام گنجانده شده یا از پیام حدف شده است؟
5-    هدف از ارسال این پیام به مخاطب چیست؟»
درباره تاریخچه سواد رسانه‌ای در این مقاله آمده است: «سواد رسانه‌ای به صورت رسمی برای اولین بار در سال 1965 توسط مارشال مک لوهان کانادایی در کتابی با عنوان «درک رسانه و توسعه ابعاد وجودی انسان» وصف شد. او معتقد بود که انسان‌ها برای حضور در دهکده جهانی به سواد جدیدی به نام سواد رسانه‌ای نیازمندند. کشورهای کانادا، استرالیا و ژاپن در آموزش سواد رسانه‌ای پیشرو بوده‌اند. استرالیا از سال 1990 آموزش سواد رسانه‌ای را از دوره پیش دبستانی تا پایان آموزش متوسطه در آموزش و پرورش رسمی خود گنجانده است.»
فراگیری سواد رسانه‌ای موضوع دیگری است که درباره آن می‌خوانیم: «سواد رسانه‌ای به زمان و مکان خاصی محدود نیست و فرایندی مادام العمر است. اختصاص به قشر خاصی مثل افراد تحصیل کرده ندارد و تمام اقشار جامعه از کودکان تا کهن سالان را در برمی‌گیرد. در نتیجه افراد نیاز دارند که به طور فعال خود را درگیر یادگیری در تمام طول عمر خود کنند، از کودکی تا پیری. سواد رسانه‌ای یک بار برای همیشه کسب نمی‌شود بلکه حرکتی جهانی برای سوادآموزی رسانه‌ای در سراسر جهان در حال گسترش است. برای مثال در اتحادیه اروپا، سواد رسانه‌ای اولویت قرن بیست و یکم شناخته شده است. سواد رسانه‌ای شامل همه رسانه‌ها می‌شود.»
نویسنده در انتها چنین نتیجه گیری کرده است: «با ظهور صنعت فرهنگ و نبود سواد رسانه‌ای، موجودیت ذهن و آگاهی جامعه کم و بیش دچار نوعی بحران می‌شود. این رسانه‌ها هر چند در بسیاری از موارد رهایی بخشند و آثار مثبت زیادی برای جامعه و خانواده ها دارند اما وسوسه انگیزی و فریبندگی‌های تازه‌ای نیز به همراه دارند، از جمله کاهش سن آسیب‌دیدگان در سطح جامعه، مصرف‌گرایی، تغییر سبک زندگی به شیوه‌ای تقلیدگرایانه، از هم گسیختگی خانواده‌ها و تضعیف اقتدار والدین نزد فرزندان، گسست در فرایند اجتماعی شدن اعضای خانواده، و سلطه فناوری و صنعت فرهنگ بر جامعه که همگی این پیام را دارند که جامعه فاقد سواد رسانه‌ای است و این بدترین اتفاقی است که در حال روی دادن است.»
متن کامل این مقاله به قلم عمر خضرنژاد در فصلنامه رشد آموزش علوم اجتماعی، شماره 69، زمستان 1394 منتشر شده است.

کلیدواژه‌ها: آموزش، سواد رسانه‌ای، قرن 21

منبع: رشد آموزش علوم اجتماعی
تعداد بازدید : ۱,۳۴۰
کد خبر : ۲,۱۹۸
نام را وارد کنید
ایمیل را وارد کنید
تعداد کاراکتر باقیمانده: 10000
نظر خود را وارد کنید