جامعهپذیری سیاسی دانشآموزان عنوان مقالهای است که در شماره پاییز فصلنامه «رشد آموزش علوم اجتماعی» منتشر شده است. سعید خداوردویی در این مقاله به نقش آموزشوپرورش بهعنوان یک نهاد اجتماعی بر فرایند جامعهپذیری سیاسی دانشآموزان پرداخته است
در ابتدای مقاله میخوانیم: «یکی از کارکردهای مهم آموزشوپرورش، ایجاد جامعهپذیری سیاسی در دانشآموزان است. اندیشمندان و صاحبنظران علوم اجتماعی بهخصوص اندیشمندان حوزه جامعهشناسی درباره کارکردهای سیاسی آموزشوپرورش دیدگاههای گوناگونی را ارائه کردهاند که این دیدگاهها موجب پیدایش نظریههای گوناگونی از قبیل نظریههای محافظهکاری، انتقادی و دموکراتیک و نیز رویکرد پستمدرنیسم در حوزه جامعهپذیری سیاسی شدهاند.»
این نظریهها و دیدگاهها عبارتند از:
1. دیدگاه محافظهکاران
2. دیدگاه انتقادی
3. دیدگاه دموکراتیک
4. دیدگاه پستمدرنیسم
در تعریف دیدگاه دموکراتیک آمده است: «در این دیدگاه آموزشوپرورش علاوه بر جهتگیری محافظهکارانه برای حفظ و پایداری ارزشهای دموکراتیک، به ایجاد تغییرات و اصلاحاتی در چارچوب ارزشهای دموکراسی نیز توجه دارد. دموکراسی در مفهوم وسیع خود مستلزم آن است که تمامی مردم در سازماندهی، ارزیابی و تنظیم کل زندگی اجتماعی و سیاسی خود مشارکت داشته باشند. روشن است که یکی از ابزارهای عمده پایهگذاری و نهادینه کردن امر مشارکت عمومی، دموکراسی و تجربه آن، نهاد آموزشوپرورش است. جان دیویی معتقد است: اگر دموکراسی از راه آموزشوپرورش به لایههای زندگی اجتماعی راه نیابد، از نظر سیاسی نیز پایدار نخواهد بود. از نظر او دموکراسی تنها یک روش سیاسی اداره جامعه نیست، بلکه بیش از هر چیز یک روش زندگی است و آنچه میتواند آن را به روش زندگی تبدیل کند آموزشوپرورش است. بهنظر دیویی اگر جامعهای که کودک در آن زندگی میکند، دارای نظام دموکراسی است، یعنی نظامی است که فرد در آن تصمیم میگیرد، انتخاب میکند و آزاد است، این آزادی و انتخاب را باید از مدرسه بیازماید و بیاموزد. دیدگاه شهروند دموکراتیک بر رشد آگاهی درباره فرایند دموکراتیک و پرورش مهارتهای شناختی همچون تفکر انتقادی، تحلیل ارزشها و مهارتهای شرکت در فرایندهای گروهی تأکید دارد تا اینکه افراد را برای مشارکت در جامعه دموکراتیک آماده سازد.»
نویسنده مقاله در ادامه به نقش معلمان در جامعهپذیری سیاسی دانشآموزان اشاره کرده است: «مدارس از طریق کارگزاران خود یعنی معلمان روحیه تعلق به یک ملیت و یکپارچگی فرهنگ و هویت مشترک را در دانشآموزان تقویت میکنند و میتوانند ضامن تکوین هویت ملی در آنها باشند. تربیت سیاسی دانشآموزان یکی از اهداف مهم نظام آموزشوپرورش جمهوری اسلامی ایران است. لذا معلم در مدرسه نباید خود و شاگردانش را از سیاست و سرنوشت سیاسی کشورش دور نگه دارد، بلکه باید در سیاست کشورش نقشی مؤثر داشته باشد. او میتواند بهعنوان عضوی فعال در اجتماع زیربنای استقلال فکری و سیاسی آیندهسازان جامعه را بنا نهد.
نکته اساسی دیگر در فرایند جامعهپذیری سیاسی دانشآموزان که دبیران در آن نقش مستقیمی دارند، دیدگاه سیاسی معلمان است. دیدگاه سیاسی معلمان خواهناخواه از طریق ابراز عقاید و نظرات معلمان در زمینههای گوناگون سیاسی به دانشآموزان منتقل میشود. همچنین شیوه کلاسداری و تدریس دبیران نیز در فرایند جامعهپذیری سیاسی دانشآموزان نقش مستقیمی دارد. به این صورت که اتخاذ روشهای آزادمنشانه و مشارکتی توسط معلمان، نگرشهای دموکراتیک به دانشآموزان میدهد و سبب تقویت آن میشود و برعکس؛ روشهای بسته و سختگیرانه معلمان نگرشهای غیردموکراتیک را به یادگیرنده انتقال میدهد و مانع رشد و بلوغ کامل سیاسی دانشآموزان میشود.»
متن کامل این مقاله در فصلنامه رشد آموزش علوم اجتماعی، شماره 68، پاییز 1394 منتشر شده است.