فصلنامه رشد آموزش علوم اجتماعی در جدیدترین شماره خود مقالهای را به معرفی آراء و نظرات یورگن هابرماس اختصاص داده است. این مقاله را
سارا کریمی نگاشته است.
در ابتدای این مقاله درباره زندگی این فیلسوف آلمانی میخوانیم: «او در سال 1929 در خانوادهای از طبقه متوسط در دوسلدورف آلمان به دنیا آمد و کودکیاش را در دوران آلمان نازی گذراند؛ غریب نیست که همین تجربه زیسته را دلیل تحولات فکریاش میداند. یورگن هابرماس فیلسوفی
آلمانی است که در سنت انتقادی میاندیشد و از لحاظ گرایش تفکری به مکتب فرانکفورت تعلق دارد. این هم شاید به زمانی بازمیگردد که در 27 تا 30 سالگی پس از مدتی روزنامهنگاری دستیار تئودور آدورنو از بنیانگذاران این مکتب شد. اگرچه او خود دانشآموختة رشتة فلسفه بود
و در سال 1954 از رسالهاش با عنوان «مطلق و مفهوم تاریخ» در بررسی تضاد بین مطلق و مفهوم تاریخ در اندیشه شلینگ دفاع کرد.»
در ادامه این مقاله آمده است: «جوهری که در فلسفة انتقادی بر اندیشة او تأثیرگذاشت، «نقد عقلانیت ابزاری» بود که در اندیشة فیلسوفان مدرن نسج پیدا کرده و در نمودهای زندگی در دنیای مدرن نقش اصلی را یافته بود. جوهر این نقد او را مانند اندیشمندان پستمدرنی همچون دریدا
و فوکو به نقد بیمحابای سوژه و عقل مدرن وانداشت. در مقابل او به پروردن مفهومی با عنوان «خرد ارتباطی» و توضیح آن پرداخت.»
در توضیح خرد ارتباطی میخوانیم: «خرد ارتباطی هابرماس برخلاف عقل ابزاری که بیش از همه بر منطق سود و زیان استوار است، هر پدیده دیگری را در مقابل سوژه، همچون اُبژهای برای بهرهبرداری معرفی میکند؛ بر منطق ارتباطی نهاده شده است و به ظرفیتهای ارتباط میان دو
سوژه میپردازد. در منطق حسابگرانه برآمده از گفتمان صفر و یک عقل ابزاری، هرگونه برخوردی با هر «دیگری» از جمله طبیعت، جوامع، افراد و اشیا به بازی محاسبه سود ناشی از به خدمت گرفتن رابطه تعبیر میشود. سوژه هر آنچه غیر از خود را اُبژهای برای تسلط میبیند و در
صدد است که بیشترین منفعت را از آن خود سازد.»
متن کامل این مقاله در فصلنامه رشد آموزش علوم اجتماعی، شماره61، زمستان 1392
منتشر شده است.