عکس رهبر جدید
در گفت‌وگو با مهندس مهدی نوید، دبیر شورای عالی آموزش و پروش عنوان شد
کتاب‌های آموزشی در آینده باید با مهر استاندارد آموزش و پروش منتشر شوند

گفت‌وگو با دبیر شورای عالی آموزش و پرورش پیش از هر چیز نوعی تاکید مجدد بر مساله تعلیم و تربیت و ضرورت تعیین و تنقیح راهبردهای آموزشی در کشور بود؛ چه به باور مهندس مهدی نوید، آموزش و پرورش از آن دست مقولات مهم و اثرگذاری است که دامنه‌‌ی تاثیر آن تقریباً تمامی آحاد جامعه را در بر می‌گیرد و از این رو می‌توان آن را عصاره‌‌ی سیاست‌گذاری‌های کلان کشور نامید و نحوه‌‌ی عملکرد مسؤولان و میزان موفقیت یا ناکامی آن‌ها را به محک عملکرد آموزشی و پرورشی کشور سنجید.
نوید در این گفت‌وگو بارها و بارها به نیاز اساسی جامعه به تحول در رویکردهای فرهنگی و تربیتی در آموزش و پرورش اشاره و تاکید دارد: «اگر خواهان محقق شدن سند چشم انداز 20 ساله کشور هستیم، باید آموزش و پرورش و زیر مجموعه‌های آن از قبیل نهادها و کتاب‌های کمک آموزشی را متناسب با شرایط و مقتضیات زمان متحول کنیم و برای تحقق این امر نیاز به همراهی همه‌‌ی مسئولان و فرهنگیان داریم».
گفت‌وگوی ما با مهندس مهدی نوید، دبیرکل شورای عالی آموزش و پرورش، پیرامون این محورها شکل گرفت، اگرچه در خلال مصاحبه دامنه‌‌ی بحث به سایر مقولات مرتبط با آن نیز کشیده شد...

* * *


در مورد سیاست‌های کلی شورای عالی آموزش و پرورش توضیح دهید. آیا امروزه با گسترش یافتن دو وزارتخانه‌‌ی آموزش و پرورش و وزارت فرهنگ ارشاد اسلامی، فعالیت‌های این شورا تحت‌الشعاع قرار نگرفته است؟ سیاست‌گذاری‌های آن به چه صورت است؟
بله! شورای عالی آموزش و پرورش مرجع سیاست‌گذاری و تعیین خط و ‌مشی برای آموزش و پرورش است. شورای عالی از قدیمی‌‌ترین شوراهای بلندپایه کشور است که قدمت آن بالغ بر 113 سال است و به سال 1275 که در کشور وزارت معارف داشتیم، باز می‌گردد. اما هنگامی که وزارت فرهنگ در کشور شکل گرفت، این شورا هم به شورای عالی فرهنگ تبدیل شد. پس از آن وزارت فرهنگ به سه بخش تقسیم شد که در سال 1343 وزارت آموزش و پرورش یکی از آن سه قسم بود و از آن زمان این شورا هم به شورای عالی آموزش و پرورش تبدیل شده است. به تعبیری از زمانی که وزارت آموزش و پرورش مستقل شد، شورای عالی آموزش و پرورش هم به وجود آمد و به تعبیر دیگر، از روزی که وزارت فرهنگ تشکیل شد، این شورا منشأ سیاست‌گذاری و تعیین مسیر شد. تقریبا تمامی قوانین و مقررات ساری و جاری در آموزش و پرورش توسط این شورا تدوین و تصویب و در سیستم لحاظ شده است. در این شورا هم صاحب‌نظران و متخصصان تعلیم و تربیت حضور دارند و هم دست‌اندرکاران وزارتخانه و هم نمایندگان دستگاه‌های ذیربط. البته اساسنامه شورا سال1380 در مجلس شوراس اسلامی تغییراتی پیدا کرد و ارتقاء سطح سازمانی در آن به وجود آمد. قبل از آن ریاست شورا بر عهده وزیر آموزش و پرورش بود، اما از سال 80 به بعد رئیس جمهور، رئیس شورا شد و هشت نفر از وزرا به عضویت شورا در آمدند که شامل وزیران آموزش و پرورش، آموزش عالی، بهداشت- درمان و آموزش پزشکی،‌ فرهنگ و ارشاد اسلامی، رئیس سازمان مدیریت، صنایع و معادن و جهاد کشاورزی هستند و به گونه‌ای عملکرد سیستم آموزش و پرورش را تحت‌الشعاع قرار می‌دهند. شاید این تعبیر درست باشد که حضور این افراد بر تحکم ماموریتی این شورا تاثیر دارد و قاعدتا بر برون‌داد سیستم موثر خواهد بود. شورای عالی آموزش و پرورش تقریبا یک نهاد فرادستگاهی است که هم از وزارت آموزش و پرورش و معاونان او عضو دارد و هم بیرون از آموزش و پرورش اعضایی در این شورا حضور دارند.

وظیفه‌‌ی اصلی شورای عالی آموزش و پرورش چیست؟ پژوهش و سیاست‌گذاری است یا اینکه جنبه‌‌ی اجرایی هم در آن دیده شده است؟
ببینید! اساسا شورا جنبه اجرایی ندارد و نمی‌تواند به طور مستقیم وارد مرحله اجرا و پیاده کردن قوانین شود، اما جنبه قانون‌گذاری در شورا دیده شده است. یعنی قانون آن به تصویب مجلس محترم شورای اسلامی رسیده و مجلس بخشی از اختیارات خود را در زمینه فعالیت‌های آموزشی و تربیتی مدارس و آموزش و پرورش به این شورا واگذار کرده است. آنچه را که ما در شورا و بر اساس معاونت‌های ذیربط تدوین و تصویب می‌کنیم به تصویب آقای رئیس جمهور می‌رسد؛ وقتی هم که آقای رئیس جمهور آن را امضا کردند، به قانون تبدیل می‌شود و تخطی از آن تخطی از قانون به حساب می‌آید. پس از آن ما به ابلاغ این قانون می‌پردازیم و همه موسسات آموزشی را مکلف به تبعیت از آن می‌کنیم. چون قانون مزبور برای همه موسسات آموزشی لازم‌الاجرا است. بنابراین اگر بخواهم به سؤال شما پاسخ درست داده باشم، باید بگویم که شورای عالی آموزش و پرورش در میانه دو قوه واقع شده است، از طرفی مجلس به این شورا اختیاراتی واگذار کرده است و از طرف دیگر قوه مجریه که در راس آن رئیس جمهور قرار دارد، به تایید و امضای مصوبات آن می‌پردازد. طبیعتا بعد از آن هم همه موسسات و مراکز تعلیم و تربیت آن را اجرا و رعایت خواهند کرد و نمی‌توانند از مفاد تعیین شده عدول کنند.

یکی از این سیاست‌ها که به تازگی تصویب شده، ساماندهی کتاب‌های آموزشی و کمک آموزشی است.‌ در این باره توضیح دهید و بفرمایید که چه نیازی شورا را به تصویب این مصوبه ترغیب کرد؟
بله! اخیرا در مورد بحث مهم و تاثیرگذار کتاب‌های آموزشی و کمک آموزشی مصوبه‌ای را طرح کردیم که به نظر من این مصوبه می‌تواند تحول‌آفرین باشد. البته اگر دوستان ما به طور جدی وارد صحنه شوند و با توجه به روح حاکم بر این مصوبه بتوانند اهداف آن را عینیت ببخشند. همه ما مطلع هستیم که یک مصوبه زمانی به کارآمدی کافی و لازم خود می‌رسد که قابلیت اجرایی آن بالا باشد و ضمانت اجرایی داشته باشد.

ضرورت این طرح از کجا و به چه طریق احساس شد و روند آن چه صورتی داشت؟
سؤال بسیار خوبی مطرح کردید. می‌دانیم امروزه بخش غیردولتی در مورد تولید رسانه‌ها و مواد آموزشی اعم از مکتوب و الکترونیک که شامل بخش‌های دیداری و شنیداری است، بسیار فعال است و تولیدات فراوان و گسترده‌ای دارد. این پتانسیل برون سازمانی برای شورا به عنوان یک رقیب مطرح است و می‌تواند کارهای او را تضعیف‌کند، البته می‌تواند یک رفیق هم باشد و مکمل کار ما به حساب بیاید. ما می‌توانیم این مجموعه تولیدات مراکز متعدد و متنوع را هم تهدیدی برای آموزش و پرورش بدانیم و هم به عنوان یک فرصت به آن نگاه کنیم. این جزو حساسیت‌های مهم و تأمل‌برانگیز این شورا است که بین این دو قطب مثبت و منفی تعادل ایجاد کند و زمینه رشد کیفی کتاب‌های آموزشی را فراهم کند.

نگاه شما به این پتانسیل برون‌سازمانی به چه صورتی است؟ آیا شما به عنوان رقیب به بخش خصوصی نگاه می‌کنید یا خیر!؟ در مورد وضعیت دوگانه‌‌ی فرصت و تهدید در این مصوبه توضیح دهید؟
ما در این مصوبه نگاه فرصت‌گونه به این مجموعه داشتیم و تلاش کردیم با حفظ اصول و مبانی تعلیم و تربیت از این فرصت برون‌سازمانی برای تحقق ماموریت‌های آموزش و پرورش کمک بگیریم. روح حاکم بر مجموعه به این صورت است که عرض کردم و در این زمینه تجربه‌ بسیار خوب و محکمی در سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی وزارت آموزش و پروش وجود داشت که سال‌های سال است جشنواره کتاب‌های کمک آموزشی را در آنجا برگزار می‌کنیم. طراحی آن جشنواره و تعاملی که با بخش غیردولتی داریم به ما نشان داد که می‌توانیم از این ظرفیت حداکثر استفاده را ببریم، به گونه‌ای که دوستان ما در آمارها بیان می‌کنند روزی که این جشنواره آغاز به کار کرد و ضوابط و معیارهای مناسب و مطلوب برای این دست کتاب‌ها تعیین و کتاب‌های تولیدی با آن معیارها سنجیده شد، تنها 18% آثار بر آن اصول منطبق بودند. اما امروزه این رقم به بالای 40% رسیده است. این مسئله نشان می‌دهد که بخش غیردولتی خود را با شاخص‌ها و استانداردهای مدنظر آموزش و پرورش هماهنگ کرده است. من در مذاکره با مسئولان و مدیران متولی این جشنواره و برخی ناشران فعال در این حوزه اصطلاحی را به کار بردم و گفتم به جای اینکه بر محور و قاعده «برد و باخت» به کارشناسی و داوری کتاب‌های کمک آموزشی اقدام کنیم، از قاعده «برد، برد» سود بجوبیم. چرا که با این کار هم شما به سود خود می‌رسید و هم ما برای دغدغه‌ها و مسائل‌مان پاسخ پیدا خواهیم کرد. شما به عنوان بخش غیردولتی و تجاری قاعدتا به دنبال این هستید که از سرمایه‌گذاری‌ خود بیشترین بهره و سود مادی را کسب کنید، در عین اینکه دست به یک اقدام فرهنگی می‌زنید و این با رسالت ما در شورای عالی آموزش پرورش و وزارتخانه هم‌سو و هم‌جهت است. اگر ما این نقاط مشترک را پیدا کنیم و با دقت و کارشناسی بر آن تکیه کنیم هر دو به اهدافمان می‌رسیم. خوشبختانه این نگاه و حاکم کردن قاعده «برد، برد» هر دو طرف را راضی کرد و امروز ما شاهد هم‌گرایی و هم‌افزایی این دو نیرو هستیم. هر چند که در هر دو گروه افراد یا موسساتی هستند که صرفا در پی اغراض و اهداف مادی و شخصی خود هستند و متاسفانه تولیدات نحیف و غیر استاندارد دارند که با اهداف ما هم‌سو نیست و گاهی هم در سیستم ما خلل ایجاد می‌کند. به این صورت که ارتباطات ناصحیحی با مدیران و مراکز ما برقراری می‌کنند و نظام تعلیم و تربیت ما را مخدوش می‌سازند.

آن چه که بازار کتاب‌های کمک درسی را آشفته می‌کند، سودجویی افرادی است که بدون توجه به چارچوب فرهنگی و نحوه‌‌ی صحیح آموزش به تولید و عرضه‌‌ی کتاب دست می‌زنند. آیا شما در این مصوبه به این موضوع پرداخته‌اید؟
بله، دقیقا. این مجموعه و این مصوبه یک بند مشخص دارد که جلوی این‌چنین تخلفات آسیب‌زا را می‌گیرد. این مسئله به قدری اهمیت دارد که باید به طور جدی جلوی آن را گرفت و تنها به کتاب‌ها، لوح‌های فشرده و رسانه‌هایی اجازه ورود به بازار کتاب و مدارس را داد که با استاندارد و شاخص‌های ما هم‌خوانی داشته باشند. در این مصوبه شکل و شمایل قانونی و علمی دست یافتن به فعالیت‌های پرورشی و آموزشی به طور جدی مدنظر بوده است که زمینه رشد و ارتقا سطح کیفی آموزش را فراهم می‌کند.

نهادهای آموزشی غیردولتی که در زمینه‌‌ی تولید کتاب‌های آموزشی فعال هستند، در قیاس با گذشته آثار مطلوب‌تری عرضه می‌کنند؛ اما به نظر می‌رسد که در این زمینه هنوز تا نقطه‌‌ی آرمانی فاصله داریم و این شاید نیازمند قانون‌سازی‌های دقیق‌تر باشد؟ ارزیابی شما از این مساله چیست و آیا اساساً این خلا و ضعف قانونی را می‌پذیرید؟
سؤال شما از اهمیت بالایی برخوردار است و از درگیری‌های فکری و بحث‌های دائمی ما در این شورا به حساب می‌‌آید. متاسفانه این ساماندهی چندان تحقق پیدا نکرده است و تنها بخشی از آن توسط دوستان ما اجرا شده است. این مصوبه تکلیف بسیار سنگین‌تری را بر دوش سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی گذاشته که نیازمند سازوکارهای مدیریتی است و باید به طور جدی‌تر وارد صحنه ‌شوند و در صورت نیاز با صدا و سیما، رسانه‌ها و وزارت ارشاد اسلامی هماهنگی داشته باشند. آن‌ها هم که بر بخش تولید نظارت دارند به پیگیری این بخش بپردازند و کسانی که در توزیع و پخش کتاب دست دارند به ورود این کتاب‌ها به مدارس توجه ویژه داشته باشند. این کار ساز و کار مدیریتی خاص خود را می‌طلبد و باید حتما در سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی بخش خاصی به این امر اختصاص داده شود و اعتباری برای آن منظور شود و از نیروهای کارآمد و مجرب در آن استفاده شود. یعنی یک ساز و کار مدیریتی شکل بگیرد که بتواند این بازار پر سود را سامان دهد. گردش مالی در این حوزه بسیار بالا است و اگر آموزش و پرورش آگاهانه و هوشیارانه وارد این میدان نشود به دلیل این گردش مالی بالا و حجم عملیات فراوانی که در این بخش انجام می‌‌شود، سیستم تعلیم و تربیت دچار ‌آسیب‌ می‌شود.

شما به نقش جشنواره‌‌ی کتاب‌های کمک آموزشی رشد اشاره‌‌ای داشتید. به اعتقاد شما برگزاری این جشنواره چه تاثیری بر این سیاست‌های کلی گذاشته است؟
از کارهای بسیار ارزشمند و مفید فایده‌ای که در دهه گذشته به طور تقریبی در سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی متولد شد، برگزاری جشنواره کتاب‌های آموزشی رشد بوده است. ما قدردان دست‌اندرکاران این فعالیت اثربخش هستیم که ذهن‌ها را معطوف به معیارها کرد. این موضوع هم از منظر تولیدکنندگان و هم از منظر مصرف‌کنندگان قابل بررسی است و از هر دو جنبه بهره‌‌ها و عواید فراوانی داشته است و باید دقت داشته باشیم که از این مجموعه بتوان حداکثر استفاده را برد، چه در بخش تولید و چه در بخش مصرف. این شاخص‌ها و استانداردها چه در نگاه محتوایی و چه در بحث‌های فنی موجب ایجاد هوشیاری عمومی شده است. در واقع این مسئله یک گام مثبت به شمار می‌آید و لازم است گام‌های دیگری برداشته شود تا این مجموعه کامل شود.

درباره‌‌ی ساز و کارهای مدیریتی علاوه بر طرح‌های جامع و قابل اجرا نیازمند افراد متخصص و کارشناس هستیم. آن هم تحت شرایطی که بخش خصوصی در این مسئله فعال است. ضرورت چنین اقداماتی را چه طور ارزیابی می‌کنید؟
همان‌طور که اشاره کردم باید ساز و کارهای مدیریتی آن را فراهم آورد و از نیروهای مجرب کمک گرفت و متوجه بود که مراکز تولید از طریق مجاری ‌ذیربط نظارت شوند و در توزیع و مصرف این کتاب‌ها از آن جهت که به آموزش و پرورش مربوط است، کنترل صورت بگیرد. تصور من این است که به دلیل اعتمادی که خانواده‌ها به آموزش و پرورش دارند اگر این وزارتخانه مقتدرانه وارد میدان شود و به طور صریح استانداردهای خود را اعلام کند؛ می‌تواند بازار عمومی و فرهنگ عمومی جامعه را هدایت کند.

آنچه که در مورد کتاب‌های کمک آموزشی قابل رویت است، توجه بیشتر به این بخش از سوی بخش خصوصی است. آیا این موضوع بیانگر این مسئله نیست که آن‌ها نیازسنجی درست‌تری را نسبت به بخش دولتی دارند؟
بله، یک بخش از قضیه می‌تواند به این مسئله برگردد. در واقع نیاز‌سنجی این گروه‌ها و بخش غیردولتی خوب و جامع است و با معیارها و شاخص‌هایی که ما در بخش دولتی و آموزش و پررش داریم، متفاوت است و یا در برخی مسائل قدری تفاوت دارد. این موضوع می‌تواند از این منظر مورد توجه قرار بگیرد که شورای عالی آموزش و پرورش و خود وزارتخانه و نهادهای ذیربط آن عموم دانش‌آموزان را در سراسر کشور در بر می‌گیرد و آن‌ها را مورد توجه قرار می‌دهد. این در حالی است که بخش خصوصی از این مسئله تا حد زیادی فارغ است و با طیف خاصی غالبا ارتباط پیدا می‌کند. البته جدای از این مسئله انتقاداتی هم به کار ما وارد است، مثلا از نواقص و کاستی‌های ما این است که آموزش و پرورش یک نوع کتاب درسی را برای همه افراد در سن و مقطع مشخص تولید می‌‌کند. این مسئله خودش می‌تواند مشکل‌‌آفرین باشد؛ چرا که سطح شناخت، جهان‌بینی و محیط پیرامونی دانش‌آموزان در شهرهای مختلف یکسان نیست. اما از سوی دیگر این کار موجب وحدت رویه می‌شود و ما را بر آن می‌دارد که در کتاب‌ها تنوعات و جذابیت‌های فراوان به کار بریم تا بتوانیم به تنوعات اقلیمی، فرهنگی و اجتماعی با تمام تفاوت‌هایشان پاسخ بدهیم. حتی این تنوعات و توجه به تفاوت‌ها، موارد فردی را هم شامل می‌شود. همین مسئله موجب می‌شود که بازار این دست کتاب‌ها گرم باشد. مسئله دیگری هم که در این حوزه‌‌ وجود دارد بحث سیستم نادرستی است که در نظام آموزشی ما وجود دارد و آن هم بحث مسئله‌برانگیز و حساس کنکور است. کتاب‌ها باید به این موضوع هم پاسخ بدهند و البته بخش خصوصی به دلیل سودآوری و دلایل دیگر در این حوزه فعال است. اما ما نمی‌توانیم به عنوان یک نهاد و ارگان دولتی به آن پاسخ دهیم. آن‌ها انواع و اقسام کتاب تست، کتاب کار و سوال و جواب تشریحی را تولید و به بازار عرضه می‌کنند. اما ما چون در اساس با این موضوع موافق نیستیم و این طرز نگاه به کنکور را نمی‌پسندیم، هیچ کتاب تستی تولید نمی‌کنیم و طبیعی است که بازار این فعالیت‌ها به طور کلی در دست بخش خصوصی است.

اینکه از یک سو ما مسئله کنکور را طرح می‌کنیم و از سوی دیگر به عنوان یک نهاد سیاست‌گذار به آن بی‌توجهی می‌کنیم، نشان از یک تضاد در خط و مشی‌ دارد.
بله! همین‌طور است. این یک کاستی و ضعف است که در سیستم آموزش و پرورش وجود دارد. ادعای ما هم این نیست که کار ما بی‌عیب است، در سال‌های اخیر خوشبختانه مجلس محترم برای رفع این مشکل تدابیری اندیشیده است و حتما در جریان هستید که قانون حذف کنکور به تصویب رسیده است و اگر به یاری خداوند عملیاتی شود این مسئله و نقیصه رفع و حل می‌شود. ما هم امیدواریم اجرایی شدن این قانون به این سیاست دوگانه پاسخ دهد.

آقای مهندس نوید آن چیزی که در این طرح تصویبی به چشم می‌خورد جدا کردن کتاب‌های کمک آموزشی و کمک درسی از همدیگر است. در فرهنگ عامه این دو به یک معنا به کار می‌رود. شما چه تفاوتی بین این دو قائل هستید؟
سؤال بسیار خوبی طرح کردید. ببینید! ما مجموعه کتابی تحت عنوان کتاب‌های درسی داریم که توسط سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی تولید شده و در سطح مدارس توزیع می‌شود و در سراسر کشور وجود دارد. اعم از ریاضی، فیزیک، فارسی و غیره. کتاب‌هایی را که حول محور این کتاب‌ها تولید می‌شوند و مکمل این کتاب‌ها هستند، کتاب‌های کمک درسی می‌نامیم. در این کتاب‌ها همان مفاهیم کتب درسی وجود دارد، منتها به شیوه دیگری بیان شده است و بسط و گسترش بیشتری دارد. به فرض مثال در کتاب درسی ما یک مثال برای مطلبی آورده شده است، اما در آن کتاب 10 مثال نوشته شده است. این نوع کتاب‌ها که مبتنی بر سرفصل و موارد درسی‌ هستند، کتاب‌های کمک درسی هستند. اما کتاب‌های کمک آموزشی جدای از این کتاب‌هاست. مثلا در مورد کتاب‌های کمک درسی دوره دبستان اکثر مطالب به طور داستانی و در قالب‌های جذاب و شیرین طرح می‌شود و به این وسیله توانایی خواندن و نوشتن به بچه‌ها داده یا آن را افزون می‌کند. این کتاب‌ها از لحاظ هدف غایی و نهایی با ما هم‌خوان است ولی شکل و شمایل آن مطابق کتاب فارسی ما نیست.

توضیحات شما ناظر بر کدام وجه از این آشفتگی‌هاست؟ آیا شما به کتاب‌های کمک آموزشی و کمک درسی نظر داشتید و هر دو را دچار این مشکل دانستید؟ البته در کنکور این وضعیت در هر دو صورت چندان مطلوب نیست. نظر شما چیست؟
من هم با نظر شما کاملا موافق هستم. در بحث کنکور که بعضی‌ها از تب کنکور یاد می‌کنند شما این آشفتگی را می‌بینید. اما نقدها و انتقاداتی را که من طرح کردم، ناظر بر دو وجه کتاب‌های کمک آموزشی و کمک درسی بود. مثلا در همان کتاب فارسی که مثال زدم می‌بینم ناهمخوانی‌های زیادی از نظر اسلوب و روش با متن کتاب دارد یا بدآموزی‌های اخلاقی و رفتاری برای کودکان دارد. حتی بعضی از داستان‌ها و کتاب‌های ترجمه شده بار غیر فرهنگی و ضد فرهنگی برای کودکان دارد. جالب این است که این کتاب در بازارها عرضه شده و در مدارس ما هم راه پیدا می‌کند و فضای ذهنی و رفتاری دانش‌آموز را متاثر می‌کند. این مسائل باید سر و سامان بگیرد و نمونه‌هایی که اصول تربیتی را رعایت نکرده و ضد اخلاق و فرهنگ هستند، باید اصلاح شوند.

به نظر می‌رسد که این اصلاح کتاب‌های کمک آموزشی و کمک درسی به نوعی با فعالیت‌های وزارت ارشاد همپوشانی پیدا می‌کند؟
بله! همینطور است. ما مسؤول نظارت بر فرآیند تولید کتاب نیستیم و این درست مسؤولیت اصلی و اساسی وزارت ارشاد است. ما می‌توانیم خواسته‌های خودمان را به آن‌ها اعلام کنیم و از معیارها و استانداردهایمان یاد کنیم. خوشبختانه نوع مناسبات و مراودات ما با وزارت ارشاد به گونه‌ای است که آن‌ها پذیرایی نظرات و خواسته‌های ما هستند که این مسائل را در فرایند نظارت خود حاکم کنند.

این خواست‌ها و معیار و اصولی را که شما مدنظر قرار می‌دهید و حتی آن را به وزارت ارشاد توصیه یا گوشزد می‌کنید، چه هدف اصلی و نهایی‌ را دنبال می‌کند؟
تصور من این است که چه در زمینه رسانه‌های مکتوب هم‌چون کتاب و چه در زمینه رسانه‌های الکترونیک نمی‌توانیم محدودیت ایجاد کنیم. به دلیل این که فضای اجتماعی ما اقتضای تولید چنین آثاری را دارد. امروزه یادگیری در کلاس درس و داخل مدرسه‌ها اتفاق نمی‌افتد، بلکه یادگیری در محیط اتفاق می‌افتد. درباره محیط یادگیری‌ها هم عوامل و مسائل پیدا و پنهانی بسیاری دخالت دارند که بخشی از آن هم رسانه‌ها هستند. رسانه‌هایی هستند که شکل مکتوب آن کتاب است و صورت‌های دیگر آن در اینترنت، ماهواره‌ها، فیلم‌ها و سایت‌ها اتفاق می‌افتد. دیگر دست ما نیست که این عوامل را مدیریت کنیم. ما باید به سمت و سویی حرکت کنیم که سیستم را مصون کنیم. صورت مطلوب آن مصون‌سازی آدم‌های محیط است و اینکه دانش‌آموز به تفکر نقادانه و شاخص‌هایی دست پیدا کند و بتواند سره را از ناسره تشخیص دهد و خودش توانایی نقد و مهارت خوب خواندن را داشته باشد. این مسئله نکته ظریف و با اهمیتی است یعنی اگر کودک ما تشخیص دهد چه کتابی را بخواند و چه کتابی را نخواند ما در جهت درستی حرکت کرده‌ایم. اگر این کتاب‌ها، فیلم‌ها و موسیقی‌ها در جهت رشد باشد، بچه‌ها هم به سوی رشد و تعالی پیش می‌روند. نقطه مطلوب و حد نهایی ما این است که بتوانیم این مدل مصونیت را در بچه‌ها ایجاد کنیم که مدل قرآنیش این است که بتوانیم تقوا را در بچه‌هایمان ایجاد و تقویت کنیم. اما یک پله پائین‌تر از آن باید سیستم را مدیریت کنیم که یا چنین رسانه‌هایی را تولید نکنیم یا اگر تولید و عرضه شدند به آن‌ها تا جایی که مخل تعلیم و تربیت صحیح نباشند، میدان کار و فعالیت بدهیم. اگر این فرآیند طراحی و خوب اجرا شود حداقل مدارس ما را مصون می‌کند و به دلیل مقبولیت و مرجعیتی که آموزش و پرورش در اذهان عمومی دارد، می‌تواند جامعه را واکسینه کند. ما با اعلام کردن این شاخص‌ها و معیارها می‌توانیم اعتماد مردم را جلب کنیم. اگر روزی ما بتوانیم چیزی شبیه مهر استاندارد روی کالاها برای کتاب‌ها دست و پا کنیم به نقطه خوبی رسیده‌ایم. مهر استاندارد تولیدکننده را محدود می‌کند که برای جلب بازار اصولی را رعایت کند. بنابراین اگر این توانمندی ایجاد شود که مهر سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی بیان یک نوع استانداردسازی در ذهن‌های مردم باشد، مخاطبان کتابی را می‌خرند که مهر استاندارد داشته باشد و به همین ترتیب فیلم و مجله و سایت‌های خوب را با استاندارد می‌سنجند. این کار هم تولید‌کننده و هم مصرف‌کننده را مجاب می‌کند که این کار را به نحو احسن انجام دهند.

تعداد بازدید : ۱,۶۳۴
کد خبر : ۱۰۷
نام را وارد کنید
ایمیل را وارد کنید
تعداد کاراکتر باقیمانده: 10000
نظر خود را وارد کنید