عکس رهبر جدید

تو که بیایی...

  فایلهای مرتبط
تو که بیایی...

نمی‌دانم با تو چه‌گونه سخن بگویم و نمی‌توانم آن‌چه را که در دل دارم بر زبان بیاورم. نام مقدست را که می‌شنوم، به احترامت از جا بر می‌خیزم؛ اما تو را نمی‌بینم و این برایم بسیار تلخ است! برای ما خیلی سخت است که تو در میان ما باشی، ما را ببینی، حرف‌های ما را بشنوی، به درد دل‌های ما گوش کنی، ولی ما چهره نورانی و زیبای تو را نبینیم و صدای دلنشینت را نشنویم. گاهی بغضی تلخ  پنجه برگلویمان می‌فشارد و همه حجم خسته سینه‌هایمان را غبار اندوه پر می‌کند. احساس می‌کنیم که به آخر کوچه بن‌بست غصه‌ها رسیده‌ایم. ناگهان به یادت می‌افتیم. نام قشنگت دیوارهای بلند غصه‌ها را فرو می‌ریزد و پنجره‌ای به سرزمین سرسبز آرزوها می‌گشاید؛ سرزمین آرزوهای خوب!

آقا! می‌دانی! همه انسان‌ها در تلاش برای رسیدن به آن آرزوهای خوب، زنده‌اند و تو که بیایی، همه آرزوهای خوب انسانی زنده می‌شود. آن بار بر جا مانده‌ای که همه پیامبران خدا (علیهاسلام) بر دوش می‌کشیدند ـ و اینک بر زمین مانده است ـ تو به مقصد می‌رسانی.

تو که بپایی، همه آن وعده‌هایی که خدا به انسان‌ها داده است و شهیدان برای آن جان باخته‌اند، عملی خواهد شد، تو که بیایی، مسیح به دنبالت خواهد بود و چشمه‌های محبت از زمین خواهد جوشید. تو که بیایی، علی(ع)خواهد آمد و زمین که در همه عمر، تشنه عدالت علی(ع) بوده است، سیراب خواهد شد.

آقا! چه طور بگویم؟ تو که بیایی! جهان را نورِ نور فرا گیرد. از آن روزی که مثل خورشید پشت ابرها پنهان شده‌ای، صدها سال است که می‌سوزیم. پس چه وقت خواهی آمد؟!

 


۱۲۵
کلیدواژه (keyword): رشد نوجوان، راه سبز، تو که بیایی، ‌کبری ناصری
نام را وارد کنید
ایمیل را وارد کنید
تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید