عکس رهبر جدید

پای درس لقمان

  فایلهای مرتبط
پای درس لقمان

یَا بُنَیَّ لا تُشْرِکْ بِاللهِ (لقمان/ 13)

با نگاهی به آیات 13 تا 19 سوره لقمان میتوان درخشانترین و مؤثرترین راهبردهای تربیتی را از زبان لقمان حکیم به فرزندش استخراج کرد و به کار بست. این راهبردها میتوانند الگویی مطمئن برای اولیا و مربیان در تعلیم و تربیت فرزندان باشند.

در سوره لقمان از آیه 13 به بعد حدود ده محور در باب تربیت فرزند بیان شدهاند. نخستین محور که زیر بنای همه ابعاد وجود انسان در تربیت تلقی میشود، تربیت توحیدی را شکل میدهد که به تحول بنیادین در سامانه باورمندی و ایمانی متربی و تأکید بر نگاه موحدانه به جهان هستی ناظر است. آنجا که میفرماید: «یادکن زمانی را که لقمان در مقام موعظه به فرزندش گفت: پسرم، هرگز به خداوند شرک نیاور که شرک ظلمی بسیار بزرگتر است» (لقمان/ 13).

سؤال این است که برای کودکی با سن و سال اندک که از نظر قوای ادراکی احتمالاً قادر به امور انتزاعی نیست، چگونه میتوان نگاه موحدانه و عدم شرکورزی به خدای یگانه را توصیه و ترویج کرد؟ بهراستی نقش این موعظه سنگین و تحملناپذیر چه تأثیری در تربیت کودک دارد؟! و سؤال بعدی اینکه چرا نخستین موعظه برای تربیت از نظر لقمان حکیم دوری جستن از شرک به خداوند است؟ مراد لقمان از این آموزه بهظاهر بسیار انتزاعی و ذهنی چیست؟ آیا مقصود آن است که فرزند لقمان صرفاً از نظر ذهنی و اقرار لفظی به خداوند شرک نورزد و یکتایی خدا را با اقرار زبانی و گزاره ذهنی یادآور شود، بیآنکه در نگاه و نگرش او به جهان هستی تغییر ایجاد شود؟ و یا از همان آغاز نگاه و بینش او را نسبت به یگانگی خداوند بهگونهای بار میآورد که نه در لفظ و مفهوم، بلکه از نظر قلبی و معنایی آن را شهود کند تا از پیامدهای آسیبزای شرکورزی به خدا در امان باقی بماند؟

کارکرد یگانهدانی و یگانهبینی که حاصل شرک نورزیدن به خداوند است چیست؟ و چرا نخستین اصل در تربیت باید بر محور توحید و یگانهپرستی بنا شود؟

حکمت این موعظه موحدانه در این است که اگر زیربنای فکری و زیرساخت انگاره و نگرش آدمی به جهان هستی، از همان آغاز بر محور توحید و یگانهبینی نباشد، سایر موعظهها و آموزهها و اقدامات، هر چند نیک و ارزنده باشند، رنگ شرک به خود میگیرند.

باورمندی قلبی به یگانگی خداوند در دوران کودکی، یعنی از همان آغاز عینک دوبینی را برداشتن و عینک یگانهبینی را به چشم زدن! و این سنگ بنای تعلیموتربیت توحیدی و مقدمه دستیابی به رستگاری و نیکبختی است، زیرا آن کس که به یگانگی خداوند ایمان قلبی دارد و ذهن و دل خود را از شرک پاک کرده است، از دام تفرق و کثرت و غصه و رنج و اضطراب آزاد میشود و همه جهان را خرم از او میداند.

ریشه همه انحرافهای اخلاقی و اجتماعی و اختلالات روانی- عاطفی و انسدادهای فکری و ذهنی فقط و فقط در همین شرکورزی است که نگاه آدمی را از واقعبینی و حقیقتجویی منحرف میکند. آنگاه پیامدهای منفی آن در ابعاد زیستی، روانی، اجتماعی و اخلاقی ظاهر میشوند.

به همین منظور، لقمان حکیم در نخستین گام تربیت فرزند، به این محور توحیدی که سنگ بنای سایر ابعاد تربیتی است اشاره میکند و او را از رنج و ظلم دوگانهبینی به جهان هستی برحذر میدارد.

در روایتهای متعدد از زبان ائمه اطهار (ع) آمده است که نخستین آموزش امامان (ع) به فرزندان خود در همان سالهای نخست زندگی «لاالهالاالله» بوده است! چرا؟ راز القا و الهام این شعار در اوایل زندگی کودک چیست؟

رمزگشایی از این آموزه توحیدی زمانی آشکار میشود که به فلسفه شعار توحیدی لاالهالاالله پی ببریم و بدانیم که «اَبَرسازه» زندگی سعادتمندانه رهایی و آزادی از بتهای ذهنی است. اما شعار توحید زمانی ما را به فلاح و رستگاری میرساند که یگانگی خدا را نه به ذکر تقلیدی و لفظی، بلکه به ذکر قلبی و تحقیقی بیان کنیم:

و قال النبی (ص): «قولوا لاالهالاالله تفحلوا»: بگویید نیست خدایی جز خدای یگانه، تا رستگار شوید.»

بدان که «ذکر تقلیدی» دیگر است و «ذکر تحقیقی» دیگر. آنچه از راه افواه (دهانها) به صورت سمع در آید، آن ذکر تقلیدی باشد. چندان کارگر نیاید؛ همچنان که تخم ناپرورده نارسیده که در زمین اندازند، نروید. و ذکر تحقیقی آن است که به تصرف تلقین صاحبولایت در زمین مستعدِ دل مرید افتد (رازی، 1392:135).

 

منبع

رازی، نجـمالدیـن (1392).گزیده مرصادالعباد. علمی، تهران.

۲۱۷
کلیدواژه (keyword): رشد مدیریت مدرسه، تربیت، شرک، لقمان حکیم، توحید، پای درس لقمان، دکتر عبدالعظیم کریمی
نام را وارد کنید
ایمیل را وارد کنید
تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید