عکس رهبر جدید

ساختمان با حساب و کتاب

ساختمان با حساب و کتاب
توجه به هوش منطقی ریاضی در طراحی محیط

یادآوری: نظریه هوشهای چندگانه

مبتنی بر نظریه هوشهای چندگانه1 هوارد ارل گاردنر2، انسان در چارچوب انواع هوشها از جمله: زبانی یا کلامی، منطقی ریاضی، موسیقایی، بدنیحرکتی، بصریفضایی، میانفردی، درونفردی و طبیعتگرایانه از ظرفیتهای متنوعی برخوردار است. به اعتقاد او، اساس نظریه هوشهای چندگانه (MI)، محترمشمردن تفاوتهای افراد، تنوع فراوان روشهای یادگیری، شیوههای ارزیابی این روشها و اثرات بهجامانده از این تفاوتهاست. همچنین، یادگیری با بهرهگیری از این ظرفیتها، از پایداری و عمق بیشتری برخوردار خواهد بود.

 

هوش منطقیریاضی3

هوش منطقیریاضی هوشی است که استعداد انسان را در جهت بهکارگیری درست اعداد و ارقام، و همچنین بیان استدلالهای منطقی و صحیح توسعه میبخشد. وقتی دانشآموز شما بهخوبی رابطهای منطقی بین گزارهها و قضایا برقرار میکند و توانایی خوبی در ریاضیات و کلیه علومی که ساختار آنها با استدلالهای عقلانی و منطقی عجین است، از خود نشان میدهد، از سطح بالایی در هوش منطقیریاضی برخوردار است. ذهن چنین دانشآموزانی معمولاً، مسائل پیرامون خود را بهخوبی طبقهبندی میکند و محاسبات ریاضی برای آنها سادهتر است. همچنین در کشف قاعدههای قابلتعمیم در علوم تجربی توانمندترند.

در کتاب «هوشهای چندگانه در کلاس درس»، نوشته توماس آرمسترانگ4 به ابعاد این هوش پرداخته شده است. برخی از آنها در این جدول قابل مشاهدهاند.

 

معیارهایی در هوش منطقیریاضی

در شمارههای اول تا سوم مجله اشاره شد، دانشآموزان مدرسه شما از همه هوشها برخوردارند، اما برخی از آنها در بعضی از این هوشها، نسبت به دیگران یا حتی نسبت به خودشان، در مقایسه با گذشته خود، توانایی بیشتری نشان میدهند. در هوش منطقیریاضی نشانههایی وجود دارند که به کمک آنها میتوانید تا حدودی با توانمندیهای دانشآموزان کلاس خود آشنا شوید.

اگر میبینید یک دانشآموز به موضوعات علمی علاقه بیشتری نشان میدهد و یا از بازی با عددها، سؤالات و معماهای ریاضی لذت میبرد، یا اینکه به بازیهای فکری مانند شطرنج علاقه نشان میدهد، نشانههای خوبی از توانمندی بالا از این نوع هوش در او وجود دارد. این دانشآموز به طبقهبندی یا دستهبندی و بهطورکلی به الگوهای منطقی علاقهمند است. همچنین، چینش برنامههای زندگی در یک جدول مشخص و ازپیشتعیینشده، از جمله انجام منظم کارها و همچنین برنامهریزی درسی برای او اهمیت دارد. به این موضوعات در مثالها و نمونهها بیشتر پرداخته میشود.

 

بالاخره ریاضی یا علوم تجربی؟

همه اینها به این معنا نیستند که چنین دانشآموزانی مسیر رشد خود را فقط در درسهای ریاضی و رشتههای تحصیلی مرتبط با این درس پیدا میکنند، زیرا بسیاری از آنها به انجام آزمایشهای علمی در حوزههای علوم تجربی مانند فیزیک، نجوم، شیمی، زمینشناسی و زیستشناسی هم علاقه زیادی نشان میدهند.

بهطورکلی، دانشآموزانی که در هوش منطقیریاضی مهارت بالایی دارند، تفکر آنها مبتنی بر انواع استدلال، اعم از استدلال استنتاجی و استقرایی است و به تجربهکردن، پرسشگری و محاسبات علاقه دارند. آنها از حضور در درسگروهیهای علمی، آزمایشگاهها و هر یک از فضاهایی که در آنها به شاخه یا گرایشی از علوم تجربی یا ریاضیات پرداخته میشود لذت میبرند. شاید این عجیب نباشد که بگوییم، دانشآموزی که مستعد آن است تا مهندسی شایسته شود، توانایی این را هم دارد که پزشکی حاذق گردد. فقط باید به این سخن بیفزاییم که معیارهای دیگری هم وجود دارند که علاقهها و گرایشهای افراد را از هم جدا میکنند. باز هم عجیب نیست که یک مهندس مکانیک به حیطه مکانیک جامدات بسیار علاقهمند باشد، اما از مکانیک سیالات تنفر داشته باشد.

همه اینها را گفتیم که بدانیم داشتن هوش سرشار ریاضیمنطقی الزاماً به معنای کشف علاقه به رشتههای ریاضی و تجربی نیست، بلکه نشانه وجود بخشی از تواناییهای لازم برای ادامه تحصیل در هر یک از این رشتههای تحصیلی است.

 

محیط کالبدی مدرسه و هوش منطقیریاضی

این خیلی روشن است که فضاهای مدرسه میتوانند ظرفیتهای زیادی برای رشد استعدادها و توانمندیهای دانشآموزان داشته باشند. اما این موضوع نیازمند مقدمه بسیار مهمی است که توجه به آن، تقریباً زمینه به فعلیت درآمدن همه این استعدادها را در خود دارد. فقط کافی است معلمان خلاق، بهخصوص معلمان انواع درسهای ریاضیات و علوم، باور داشته باشند که فضاهای مدرسه هم میتوانند بهمانند معلم ریاضی و علوم در حد و اندازه خود معلمی کنند و در جهت رشد هوش ریاضیمنطقی به دانشآموزان مدرسه کمک کنند؛ فضاهایی که زیبایی آنها در تودرتو بودن و پرسشآفرینی آنهاست، فضاهایی که انواع معماها را در لایههای پنهان خود دارند. این فضاها فرصتهایی هستند برای تجربهکردن و کشف قواعد علمی با مشاهده انواع حالات یا نمونههای مرتبط با یک موضوع در یک زمان یا در طول زمان حضور دانشآموزان در محیط که میتوانند افراد توانمند در هوش منطقیریاضی را، بهخصوص کودکانی را که چنین ظرفیتهایی دارند، به خود جذب کنند تا با کشف منطق حاکم بر رویدادهای گوناگون کالبدی، به توسعه این توانایی خود موفق شوند. در شماره بعد باز هم به مبانی این موضوع بر خواهیم گشت و به شکلی دقیقتر پیرامون آن خواهیم پرداخت.

با عبور از این مقدمه مهم میتوان گفت، نگاه به محیط مدرسه بهعنوان ابزار تدریس ریاضیات، فیزیک، شیمی، زیستشناسی، منطق و فلسفه و هر درس دیگری که با قدرت استدلال در انسان یا همان هوش منطقیریاضی سروکار دارد، نگاهی است که به کمک آن میتوان ایدههای گوناگونی را خلق کرد. در اینجا با طرح چند مثال ساده و ایدههای مرتبط با این هوش، بحث را ادامه میدهیم.

 

چی مال چیه؟

طبقهبندی یا ردهبندی فرایندی ذهنی است که اطلاعات به کمک آن، بر پایه ساختاری منطقی و عقلانی دستهبندی میشوند. ذهن دانـشآموز، با چنین روشی، دادهها و اطلاعات پراکنده و مجزا را در چنین سـاختاری سازماندهی میکند. در این فرایند، تجزیهوتحلیل دادهها و بهطورکلی اندیشیدن و حتی بهخاطرآوردن اطلاعات سادهتر میشود. هر چه هوش منطقیریاضی یک فرد قویتر باشد، توانمندی او در اینجا مشهودتر است. وقتی مبلمان یک محیط یا ابزار یک کارگاه و یا آزمایشگاه در مدرسه، پس از انجام یک فعالیت، به هم میریزند، فعالکردن دانشآموزان در چیدن این مبلمان یا ابزار در سر جای خود، تمرین مناسبی در این راستاست. بهخصوص اگر مبلمان یا ابزار موردنظر قابلیت دستهبندی بالایی داشته باشند.

جدول مندلیف برای بیشتر ما آشناست و در مدرسه، معمولاً به شکل یک تابلوی چاپشده ثابت آن را دیدهایم. اگر به عناصر این جدول اجازه جابهجایی و بههمریختهشدن بدهید و دانشآموزان را به سازماندهی آن تشویق کنید، ساختار و ضوابط حاکم بر جدول برای آنها بهتر درک میشود.

یکی دیگر از مثالهای مرتبط با این موضوع، آمادهکردن زمینه تفکیک زباله از مبدأ در محیط مدرسه است. بسیاری از ابعاد مهم این موضوع چندبعدی برای ما روشن است. این بار میبینیم که از بعد هوش منطقیریاضی با رویکرد طبقهبندی یا ردهبندی نیز میشود به آن نگاه کرد.

این رشته سر دراز دارد که باز هم در نمونههای بعدی رد و نشانی از آن یافت میشود.

 

تقویم برنامههای مدرسه

ممکن است این سؤال ایجاد شود که تقویم برنامههای مدرسه که در برخی مدرسهها به تقویم اجرایی شناخته میشود، با هوش منطقیریاضی چه ارتباطی دارد؟ باید گفت، ذهن منطقی به برنامهریزی کارهای خود علاقهمند است. دوست دارد کارها را در جعبههای زمانی، مانند هفته، روز یا ساعت بچیند و پیشاپیش آنها را ببیند و در مسیر فعالیت خود بهطور دائم آنها را ارزیابی کند. دانشآموزانی که از هوش منطقیریاضی بالاتری برخوردارند، معمولاً دوست دارند ذهن ساختاریافته خود را به مجموعه کارها و زمانهای پیش رو سرایت دهند؛ مثل ساماندهی برنامههای زمانبندی در کارها که خود نوعی از ردهبندی و طبقهبندی بهحساب میآیند و در آنها دستههای متعدد کاری مرتبط با دانشآموزان به واحدهای مختلف زمانی نسبت داده میشوند. چیدن کارها در ظرفهای زمانی برای ذهن مستعد در این رابطه بسیار لذتبخش و البته امیدآفرین است. این موضوع از آن دسته مطالبی است که پرداختن به آن مجال بسیار گستردهای طلب میکند، اما در اینجا اشاره کوتاه فوق و توجهدادن به ایجاد تابلوهای هنرمندانه با محتوای تقویم اجرایی در مدرسه با چنین رویکردی، کفایت میکند.

 

چرتکه دیواری

گاهی یک مثال را باید در شخصیت یک موضوع مستقل دید و با تمرکز بیشتری به آن پرداخت. کار با چرتکه از جمله همین مثالهاست. بهکاربستن چرتکه در موضوع هوش ریاضیمنطقی یکی از ایدههای ارزشمند به حساب میآید. وقتی بچهها با یک چرتکه کار میکنند، دو اتفاق اساسی با هم رخ میدهد. از یکسو به مفاهیم و اعمال ریاضی پرداخته میشود و از سوی دیگر ذهن در بنیادیترین شکل ممکن، مشغول دستهبندی و طبقهبندی میشود. مفاهیم یکان، دهگان، صدگان و مانند اینها، ردهبندی اعداد در دستههایی هستند که با چرتکه بهراحتی و به شکلی مجسم به عینیت درمیآیند. البته اینجا حضور توأمان هوش منطقی‌‌ریاضی و هوش مکانی که در آینده به آن پرداخته میشود، قابل درک است. ایده معمارانه مرتبط با آن میتواند به شکلهای گوناگون دیواری آن قابلتصور باشد. حتی گاهی نیاز به یک دیوار متخلخل میتواند با ساخت یک چرتکه در نقش همان دیوار رفع شود.

 

پلهها را بشمار!

برخی از اجزای ساختمان با آهنگی مشخص در کنار هم نشستهاند، بهطوریکه میتوان آنها را در کنار هم دستهبندی یا شمارش کرد. چهبسا روابطی ریاضی بین آنها برقرار کرد. یکی از مثالهای معروف در این باره که در نمونههای گوناگون، توجه به آن دیده میشود، پلههای بخشهای گوناگون در یک مدرسه است. پیشانی پلهها فرصتهایی هستند که با رنگ، حروف یا اعداد، هویتی مضاعف مییابند و در بازیهای ریاضیگونهای سهم پیدا میکنند. کمدهای دانشآموزی، صندلیها و حتی سنگهای روی دیوارها و هر عنصری از عناصر ساختمانی که در آنها تکرار و چینش در کنار هم یا دستهبندی دیده میشود، از این دست فرصتها به شمار میروند.

 

چه بود و چه خواهد شد؟

تمرکز نمونهها در این شماره بیشتر بر توجه به طبقهبندی و الگوهای منطقی در طراحی محیط بود. در شماره بعد ابتدا به بخشی دیگر از مبانی نظری مرتبط با هوش منطقیریاضی اشاره میشود و پس از آن به نمونههایی دیگر در حوزه طراحی محیط با تکیه بر این هوش پرداخته میشود؛ نمونههایی که بیشتر در درسهای ریاضیات و علوم جلوه میکنند.

 

 

پینوشتها

1. Multiple Intelligences

2. Howard Earl Gardner

3. Logical-Mathematical Intelligence

4. Thomas Armstrong

۱۶۲
کلیدواژه (keyword): رشد معلم، شادابی و نشاط، ساختمان با حساب و کتاب، محمد تابش
نام را وارد کنید
ایمیل را وارد کنید
تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید