عکس رهبر جدید

زباله‌های پرفایده

  فایلهای مرتبط
زباله‌های پرفایده

وقتی مینـا و شیـما میوههایـی را کـه مامان به آنها داده بود خـوردند، رفتند تا پـوست میوههـا را مثل همیشه در سطل زباله بریزند. امّا وقتـی درِ کابیت زیر ظرفشویـی آشپزخانه را باز کردند، با تعجّب دیدند به جای یک سطل زباله، دو تا سطل زباله آنجا وجود دارد. مینا از مامان پرسید: «مامان، چرا سطل زباله دوتا شده است؟»

مامان جلو آمد و گفت: «نه بچّههـا! ما از امروز باید زبالههای خُشک و تـَر را از هـم جدا کنیم. سطل زبالـهی سبـز برای زباله‌‌‌‌‌هـای تر و سطل زبالهی آبـی برای زبالههـای خشک است.»

مینا پرسید: «چرا باید زبالهها را از هم جدا کنیم؟ ما که تا حالا همهی زبالهها را در یک سطل زباله می‌‌‌ریختیم.»

مامان جواب داد: « بچّهها، تفکیکِ زباله باعث میشود از زبالههـای خشک و تر استفادههای دیگری بشود که بـرای حفظ محیط زیست بسیار مفید است. خیلـی از زباله‌‌هـای خشک قابل بازیافت هستند. مثلاً از کاغذی که شما دور مـی‌‌‌ریزید، دوباره کاغذهای بازیافتی تولید میشود. یا از زبالههای تر، برخی کودهای کشاورزی تولید می‌‌‌شود.»

مینا گفت: «پس ایـن زبالهها، خیلـی هـم آشغال نیستند و کُلّی هم فایده دارند.»

مامان گفت: «بله. البتّه به شرطی که زبالههای خشک و تر در جایی که تولید میشوند، مثلاً خانهی ما، از هم جدا بشوند.»

مینا گفت: «پس الان این پوست پرتغالهایـی که ما خوردیم، چون دستِ آدم را خیس نمـیکنند، زبالـهی خشک هستند.»

مامان گفت: «نه عزیزم! تعریف زبالـهی خشک و تر، خیلـی با خشک یا خیس بودن زباله ارتباط ندارد.»

شیما گفت: «من بگویم؟ زبالهی خشک، به زبالههایی گفته میشود که پوسیده نمیشوند. مقوّا، پلاستیک، کاغذ، شیشه و قوطی کنسرو زبالهی خشک هستند. زبالههای تر هم به زبالههایی گفته میشود که فاسد شدنی هستند مثل باقیماندهی غذاها، پوست میوهها و تفالهی چای.»

مـامـان و مینا هر دو با تعجّب پرسیدند: «تو از کـجا مـیدانستی؟»

شیما با خنده گفت: «یادت رفته مامان جون؟ دیروز که رفتی غرفهی بازیافتِ شهرداری و مسئول آنجااین توضیحات را به شما داد، من هم همراهتان بودم!»

مامان گفت: «درست است! مـن هـم چه فراموشکار شدهام ها! خُب، مینا خانم، حالا با توجّه به توضیحات مسئول غرفهی بازیافت شهرداری که شیما خانم به دقّت برایت تکرار کرد، پوست میوه زبالهی تـَر است یا خشک؟»

مینا کمـی پس کلّهاش را خـاراند و گفت: «زبالهی... خُشک... نه! زبالهی تَر! چون بعد از مدّتی فاسد میشوند.»

مینا پوست میوههـا را در سطـل زبالـهی مخصوص زبالـههـای تَر ریخت. بعد هم قـرار شد وقتـی کیسهی زبالههـای خشک و قابل بازیافت پُر شد، برای تحویل دادن کیسه، همراه مامان به غرفهی بازیافت شهرداری برود، توضیحات آقای مسئول غرفهی بازیافت را بشنود و این بار او با اطّلاعاتی که دربارهی تفکیک زباله دارد، شیما را غافلگیر کند!

۲۴۶
کلیدواژه (keyword): رشد نوآموز، طبیعت قشنگ، زباله‌های پرفایده، علی زراندوز
نام را وارد کنید
ایمیل را وارد کنید
تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید