عکس رهبر جدید

معرفی چارچوب پیشنهادی برای تحول محیط‌های دیجیتال در آموزش

  فایلهای مرتبط
معرفی چارچوب پیشنهادی برای تحول محیط‌های دیجیتال در آموزش

درحالیکه راههای بسیاری برای تحول مؤسسات آموزشی وجود دارند، برخی اصول کلیدی در طراحی  مطرحاند که لازم است مدیران آنها  را در نظر داشته باشند تا بتوانند برنامهای مؤثرتر ایجاد کنند و از اجرای موفقیتآمیز کار نیز مطمئن شوند.

داشتن چارچوبی پیشنهادی از طریق تعریف چشمانداز و شناسایی شکافها تا ارائه یک طرح معماری یکپارچه فناوری و همچنین مجموعهای جامع از راهحلها بهمنظور رسیدگی به شکافها، به مؤسسات آموزشی کمک میکند چهار بعد اصلی را تغییر دهند:

- آموزش و یادگیری

- اجرا و مدیریت

- ایمنی و امنیت

- تحقیق و دانش

ما در واقع دریافتهایم، این چارچوب احتمال موفقیت در تغییر عمده و بهبود را افزایش میدهد؛ زیرا این چارچوب بهترین شیوههای تدریس و تجربههای مؤسسات آموزشی آیندهنگر را از سراسر جهان ادغام کرده است.

 

چشمانداز و رهبری

نقطه شروع فرایند، ایجاد چشماندازی دیجیتال است تا بتوان بهمنظور ایجاد راهبردی برای آینده مؤسسه آموزشی و درک روشنی از جهتگیری، از نظر ابتکارات دیجیتال، اقدام کرد.

چشمانداز دیجیتال باید وضعیت آینده مؤسسه را بیان کند: مهمترین و مرتبطترین حوزههای تمرکز کدامها هستند؟

چه نوع تجربهای را میخواهید به فراگیرندگان، مربیان و کارکنان، چه در داخل و چه خارج از محیط آموزشی، ارائه دهید؟

اولاً، داشتن چشمانداز قوی به همه ذینفعان کمک میکند در یک موضوع کلیدی همسو شوند. در این مورد، تبدیل یادگیریهای سنتی و فیزیکی به محیطهای یادگیری مجازی قوی و جذاب، که در آنها شرایط برای منفعت حداکثری دانشجویان، استادان، کارکنان و جامعه همگرا میشود.

ثانیاً، رهبری، مهندسی مالی و مسئولیتپذیری از اجزای اساسی موفقیت تحول دیجیتال هستند. پس از تنظیم چشمانداز، کار برای ارائه چشمانداز و ردیابی نتایج و بازگشت سرمایه شروع میشود. مدیر تعیینشده تلاش خواهد کرد چشماندازی برای تیم ایجاد کند و آن را به حرکت درآورد. او به ترویج درک نیاز به تغییر در بخشها و شناسایی سایر افراد همفکر کمک میکند. مدیر، تا زمانی که به تکامل برسد، ابتکار عمل را در دست میگیرد.

در نهایت، مشارکت افراد متناسب در فرایند ایجاد و ادراک این بینش بسیار مهم است. بسیاری از این افراد بهطور طبیعی به اعضای ثابت گروه تبدیل خواهند شد که راهبرد و برنامه را اجرا میکنند. تلاش مشترک بین مدیریت ارشد، مربیان و کارشناسان فناوری اطلاعات برای ایجاد یک برنامه مناسب و شروع اجرا ضروری است. توصیه میشود این ذینفعان در فرایند چشمانداز مشارکت داشته باشند:

 

تصمیمگیرندگان:

- مدیر مدرسه، رئیس دانشگاه و استادی که معمولاً چشمانداز روشنی از آینده دارد (اگرچه این دیدگاه ممکن است شامل یک محیط کاملاً مبتنی بر فناوری نباشد)؛

- مدیر ارشد فناوری اطلاعات و کارکنان فناوری اطلاعات که میتوانند بینشی در باره آنچه ممکن است و اطلاعاتی از وضعیت محیط فنی فعلی ارائه دهند.

- مدیران مالی و مدیران ارشد تجاری که به شناسایی منابع تغییر و توسعه پرونده تجاری کمک خواهند کرد.

- رؤسای بخش (دپارتمان)، معاونان، و رؤسای خدمات دانشگاهی و دانشجویی.

 

افراد تأثیرگذار:

- مربیانی که امروزه از فناوری استفاده میکنند و مربیانی که دوست دارند از فناوری استفاده کنند، اما موفق به ارتقای خود نشدهاند.

- مدیران تأسیسات و افسران ایمنی و امنیتی که میتوانند فرصتها را برای فناوریها شناسایی کنند.

- شرکای کلیدی فناوری که میتوانند روندهای آینده، فناوریهای فعلی و راههای سرمایهگذاری فناوری را در سراسر عملیات به اشتراک بگذارند.

- دانشآموزان فعلی که در محیط موجود زندگی میکنند.

- دانشآموختگانی که به کمک به مدرسه یا دانشگاه خود برای بقا و پیشرفت در آینده علاقهمندند.

 

فرهنگ

برای اطمینان از اجرای موفقیتآمیز ابتکارات در حوزه تحول دیجیتال و پذیرش محیطهای متمایل به نسل بعدی توسط مربیان، کارکنان و دانشآموزان، رویکرد عمیق و آگاهانه نسبت به فرهنگ دیجیتال باید در قلب مؤسسه آموزشی باشد.

نقطه شروع باید ایجاد و توسعه فرهنگی باشد که در آن مربیان، استادان و کارکنان از ابزارهای فناوری بهطور روزمره برای بهدستآوردن مزایای واقعی فرایندهای مبتنی بر همکاری استفاده کنند و الگوی استفاده از این فناوریها برای همتایان خود باشند.

استفاده منظم و مداوم از فناوری توسط مربیان و کارکنان بهترین راه برای ایجاد و تبلیغ فرهنگ دیجیتال و در نتیجه ایجاد محیط جدید یادگیری دیجیتال است.

تغییر فرهنگ کار آسانی نیست و مستلزم آن است که رهبران و مدیران ارشد برنامههایی برای توسعه مهارتهای دیجیتال و تغییرات فرهنگی و فرایندی ارزشمند داشته باشند.

پذیرش فرهنگ دیجیتال توسط مربیان و مدیران سازمانی در نهایت همه ذینفعان را تشویق میکند بهصورت تیمی برای حل مشکلات کار کنند، درک خود را از مفاهیم عمیقتر کنند و بر دانش خود بیفزایند. این تجربه، پس از ادغام در شیوههای آموزشی، مهارتهایی را که کارفرمایان از  فارغالتحصیلان جدید انتظار دارند، مانند تخصص در زمینه موضوعی، خلاقیت، تواناییهای ارتباطی قوی، تفکر میانرشتهای و حل مسئله مبتنی بر تیم، ایجاد میکنند.

در نهایت، توجه به ماهیت انتقادی تدریس به معلمان مهم است. معلمان باید فراگیرنده باشند. بسیاری از معلمان مرعوب رویکردهای جدید هستند و در مورد ارزش آنها متقاعد نیستند، اما استفاده مکرر از فناوری به آنها کمک میکند بر این موانع غلبه کنند و به طرفدارانی پرشور تبدیل شوند.

 

فرایند و روش

فرایند تغییر محیطهای یادگیری باید بر ایجاد قابلیتهای مناسب در مربيان تمرکز کند تا روشهای تدریس مؤثر و نوآوری را اتخاذ کنند که یادگیرنده را چه در کلاس حضوری، چه از راه دور یا از طریق یادگیری ترکیبی، در قلب فرایند یادگیری قراردهد. یادگیری معکوس، یادگیری تطبیقی، یادگیری مبتنی بر پروژه و یادگیری شخصی، فقط چند مورد از دانش مشارکتی و روشهای یادگیری هستند که رویکردهای نوآورانه را برای توانمندسازی یادگیرندگان در توسعه شایستگیهای کلیدی و موفقیت در قرن بیستویکم تقویت میکنند. فناوری جدید امکان ایجاد محیطهایی را فراهم میکند که دانشآموزان در زمانی که به آن نیاز دارند، آنچه را نیاز دارند، دریافت کنند.

فضاهای جدید، همکاری اجتماعی ارتباط مربیان و دانشآموزان را قبل، حین و بعد از کلاسهای حضوری یا مجازی آسانتر میکند. این فضاها محیطهای یادگیری پایدار و دارای تعامل مداومی را ایجاد میکنند که به مربی کمک میکنند بهعنوان مربی و معلم به دانشآموزان خدمت کند و دانشآموزان را هم قادر میسازد به یکدیگر کمک کنند.

به همین دلیل است که باید فرایند تعریف محیط یادگیری تغییر یابد و روشهایی آموزشی را ارائه دهد که برای مربیان، کارکنان و دانشآموزان لازم است: از جمله:

- شرکت دانشآموزان در کلاسها در هر مکان، هر زمان و با هر دستگاهی؛

- طیف وسیعی از مدلهای یادگیری، از جمله یادگیری برخط، ترکیبی و معکوس؛

- ارتباط با کارشناسان برونسازمانی و آوردن آنها به دورههای آموزشی بهعنوان مدرس یا مدرس مهمان؛

- همکاری با مدرسهها و دانشگاههای دیگر در منطقه، استان یا کشور، برای بهاشتراکگذاشتن دورهها، محتوا و مربیان، در نتیجه افزایش تعداد دورههای ارائهشده و تعداد دانشآموزان دریافتکننده خدمت؛

- اتصال یکپارچه معلمان، کارکنان و دانشآموزان به شبکه؛

- اطمینان از شبکه ایمن، مطمئن و قابلاعتماد؛

- کمک به اطمینان از ایمنی دانشآموزان؛

- بهدستآوردن منابع ذخیرهسازی، محاسبه و پردازش آسان و مقرونبهصرفه برای محققان؛

- ارتباط و همکاری بین مربیان، کارکنان و دانشآموزان، صرفنظر از مکان؛

 

فناوری

فناوری نهتنها در ایجاد روشهای جدید یادگیری، بلکه در ایجاد مدلهای کسبوکار جدید موردنیاز، برای ایجاد تحولی که مؤسسات آموزشی برای ایجاد آن در تلاش هستند، نقش کلیدی دارد.

دانشآموزان امروزی خواستار دسترسی دائمی به شبکه، منابع و اطلاعات موردنیاز برای دستیابی به موفقیت هستند.

- آنها انتظار دسترسی سریع به شبکههای بیسیم و یک رابط برخط ساده برای دورههای آموزشی، اطلاعات دانشگاهی، اداری و خدمات دانشجویی خود را دارند.

- آنها میخواهند در مواقعی که به اطلاعات نیاز دارند، بدون محدودیت زمانی و مکانی، به آنها دسترسی داشته باشند.

- آنها میخواهند در هر زمان و هر مکان در کلاس شرکت کنند. آنها لزوماً نمیخواهند بهصورت فیزیکی در کلاس شرکت کنند.

- آنها محیط اجتماعی پایداری میخواهند که از طریق آن شرایط یادگیری مستمری را قبل، حین و بعد از کلاس ایجاد کنند.

برخی از عوامل کلیدی موفقیت هر بستر آموزش دیجیتال به زیرساخت اصلی شبکه آن مؤسسه متکی است؛ مانند اتصال سیمی و بیسیم و راهحلهای امنیت رایانهای که اساساً ضربان قلب هر مؤسسه آموزشی هستند.

آنچه در ادامه میآید، به یک شبکه اصلی قوی و قابلاعتماد وابسته است که چند مورد را تضمین میکند:

- شبکه: اتصال همه مدرسهها

- امنیت رایانهای

- مجازی‌‌کردن دانشکدههای دیجیتال (مجازی)

- تشریک مساعی و شخصیسازی یادگیری از راه دور و ترکیبی

هر یک از این لایههای فناوری، نقشهای خاصی برای اطمینان از موفقیت اجرای نقشه راه تحول دیجیتال ارائه میکنند.

 

شبکه: اتصال و دستـرسی سرتـاسری در محوطه آموزشی

زیرساخت باید پایدار، مقیاسپذیر، قابلاعتماد و قادر به مدیریت نرخ رفت و آمد (ترافیک) ناشی از افزایش تعداد دستگاههای تلفن همراه، تماشای ویدئو، و اجرای برنامههای کاربردی جدید مانند شبکههای اجتماعی و ارتباطی باشد.

شبکه نشاندهنده تلاقی چند روند فناوری است:

- امکان جابهجایی و تحرک (شبکههای تلفن همراه پرسرعت، دستگاههای هوشمند و برنامههای در دسترس بدون محدودیت مکانی)

- رایانش ابری، شبکههای اجتماعی، همکاری در لحظه با هرکسی، در هرکجا

- تجزیهوتحلیل دادهها

- افزایش تعداد «اشیای» متصل به شبکه، از جمله دستگاههای تلفن همراه، حسگرها و دوربینها

علاوه بر این، شبکه باید ایمن، امن و از نوع ارتباط سیمی و بیسیم باشد، مدیریت آن آسان باشد و برای برآوردن نیازهای توسعهای آینده برای اتصال افراد، فرایندها و دادهها طراحی شود.

 

امنیت رایانهای

 امنیت رایانهای به موضوعی بزرگ در همه حوزهها ـ بهویژه در آموزش ـ تبدیل شده است. بخش آموزش در برابر حملات رایانهای در میان سه هدف آسیبپذیر قرار دارد.

فرهنگ دانشگاهی مورد انتظار در خصوص دسترسی آزاد به دانش و اطلاعات برای نوآوری و یادگیری بهتر در پژوهش، چالشی منحصربهفرد و رو به رشد را نهتنها برای فناوری اطلاعات، بلکه برای مدیران ارشدی که از اطلاعات محرمانه و حساس در برابر تهدیدات و حملات از طریق اینترنت محافظت میکنند، ایجاد کرده است.

بهترین روشها از سوی مؤسسات آموزشی، یک طرح امنیت رایانهای راهبردی و جامع را که ترکیبی از معماری قوی فناوری، آگاهی و آموزش افراد، و سیاستهای امنیتی و فرایندهای مدیریت داده است، توصیه میکند.

معماری امنیت رایانهای مؤثر باید اطلاعات را در دسترس ـ در عین حال تقسیمبندیشده و ایمن ـ قرار دهد تا صاحب اطلاعات تصمیم بگیرد کدام افراد، گروهها یا سازمانها باید بر اساس سطح کاربر به آن دسترسی داشته باشند.

 

مجازی‌‌کردن پردیس دیجیتال

یک پردیس دیجیتال هوشمند امکان ارتباط افراد، دادهها و اشیا را فراهم میکند. این فرایند شامل طیف گستردهای از برنامههای کاربردی است که روی یک بستر برای حمایت از سازوکار فعالیتهای مدرسه، محیط آموزشی پیاده میشود تا امکان فعالیتهای آموزشی و یادگیری «در فضای باز» را فراهم کنند و تجربه فراگیرنده خوبی ارائه دهند، مانند:

- خدمات فراگیرنده

- شبکه بیسیم محوطه آموزشی

- ساختمانهای هوشمند

- پارکینگ هوشمند

- روشنایی هوشمند

- حملونقل هوشمند

- پذیرش و جذب نیرو

- سامانه‌‌های امنیتی محوطه آموزشی

در محیطهای آموزشی، فراهمکردن دسترسی بدون محدودیت مکانی، اولویت اصلی در ایجاد محیط یادگیری نسل بالاتر و جدیدتر است. داشتن یک زیرساخت مجازی فناوری اطلاعات میتواند میزان بهرهوری از منابع فناوری اطلاعات گران و اغلب کمیاب را سرعت بخشد و مزایایی را ایجاد کند:

- بهرهوری مالی بهتر و چابکی تجاری برای تخصیص پویای منابع ICT؛

- به حداکثررساندن بازده داراییها و سرمایهگذاری در منابع فناوری اطلاعات (مانند HPC، ذخیرهسازی و برنامهها)؛

- کاهش استفاده ناکافی از منابع گران فناوری اطلاعات در میان دانشکدهها و بخشهای تحقیقاتی؛

- کاهش کل هزینه مالکیت (TCO) نگهداری زیرساخت مرکز داده (DC) (مانند انرژی و مدیریت فناوری اطلاعات).

مجازی‌‌کردن زیرساختهای فناوری اطلاعات با چنین قابلیتهایی، بر چابکی تجاری و کارایی مالی خدمات اداری برخط برای مربیان، کارکنان، دانشآموزان و جامعه میافزاید.

 

همکاری و شخصیسازی

در حال حاضر، همکاری ابزار یادگیرندگان و کارفرمایان است و بهطور منطقی باید به ابزار معلمان، مدرسهها و دستگاههای آموزشی امروزی تبدیل شود.

مربیان و دانشآموزان میتوانند از فناوریهای مرتبط و مشارکتی برای حمایت از یادگیری برخط و ترکیبی استفاده کنند. برای مثال، اتصال و آوردن اعضای گروه، تیم و نیز کارشناسانی که از نظر فیزیکی از دانشآموزان فاصله دارند، بهصورت مجازی به کلاس درس، تجربه یادگیری منحصربهفرد و ارزشافزوده بالایی را برای دانشآموزان فراهم میکند. محیطهای متصل و مشارکتی (فیزیکی و مجازی) به دانشآموزان، مربیان و کارکنان امکان میدهند از فضاهای تعاملی ویدیویی و مجازی برای آموزش از راه دور بهصورت برخط و مقرون بهصرفه استفاده کنند.

فناوری میتواند به شکستن دیوارهایی که بهطور سنتی در آموزش وجود داشتهاند کمک کند تا همکاری آسانتر و بدون محدودیت مکانی و زمانی مهیا شود. توانایی برگزاری جلسات برخط، ارائه فضاهای کاری مشترک، و استفاده از ویدئو در سراسر محیطهای آموزشی به افراد کمک میکند با هم ارتباط برقرار کنند و اشتراکگذاری شیوههای مطلوب، رویکردهای طراحی دوره و دسترسی به متخصصان خارجی را امکانپذیر میکند. نداشتن نیاز به جابهجایی در سراسر دانشگاه باعث میشود مدیران، استادان بتوانند جلسات خود را برگزار و فراگیران بتوانند با یکدیگر کار کنند.

این فناوریهای جدید به دانشآموزان کمک میکنند بهتر درگیر مسائل تحصیلی خود شوند و توجه شخصیشدهای را که برای موفقیت بیشتر در مدرسه یا دانشگاه لازم دارند، دریافت کنند. در این میان، نرمافزارهای تجزیهوتحلیل دادهها، این امکان را برای مربیان فراهم میکنند که درک بهتری از مکان فیزیکی دانشآموزان در فرایند یادگیری به دست آورند و سپس کمکهای سفارشی شدهای برای آنها ارائه کنند. این امر همچنین باید به مؤسسات کمک کند هم برنامههای برخط و هم برنامههای محیطهای آموزشی را توسعه دهند تا رویکردی فردیتر برای آموزش ارائه کنند و بازخوردی در باره آموزش، روششناسی، فرایند ارائه دورهها و بهترین شیوهها برای ترکیب فناوری در یادگیری ارائه کنند.

 

نتیجهگیری

حـرکـت بهسـوی تحـول دیجیتـال، به چشماندازی وسیعتر و چارچوبی ساختاریافته برای اجرای اولویتهای انتخابشده برای ارتقای کیفیت و نوآوری در آموزش، یادگیری و تحقیق و در عین حال بهبود کارایی عملیاتی مدیریت و مدیریت وابسته است.

پذیرش مؤثر فناوریها و رویکردهای جدید دیجیتال، آموزش را برای فراگیرندگان مرتبطتر، جذابتر و انگیزهبخشتر میکند و بر سرعت زمان تسلط میافزاید.

با این حال، مربیان باید فناوریهای جدید را بهگونهای پیاده کنند که محیطهای یادگیری را متحول، فرصتهای مجازی بیشتری برای دانشآموزان ایجاد و فضای فیزیکی را با فضای مجازی ادغام کنند. ما معتقدیم، فناوری میتواند تفاوت چشمگیری ایجاد کند، اما باید توسط مدیران فناوری اطلاعات که اهداف آموزشی اعضای هیئتعلمی خود را درک میکنند، با همکاری و دریافت راهنماییهای حرفهای از کارشناسان آموزش، به کار گرفته شود.

برای درک کامل مزایای فناوریهای دیجیتال در آموزش، ارائه یک شبکه متصل ایمن و قابلاعتماد و نیز ابزارهای تعاملی ایمن باید تضمین شود.دگرگونی دیجیتال فقط یک موضوع فناوری نیست: علاوه بر خود فناوری، باید با ترکیبی از چشمانداز و رهبری، فرهنگ و فرایند و روششناسی نیز پشتیبانی شود.

 

 

منبع

1. Patton R, Santos R. The Next-Generation Digital Learning Environment and a Framework for Change for Educational Institution (Cisco Education Lead, Latin America 2018). Accessed on: July 20, 2021.

۱۲۴
کلیدواژه (keyword): رشد مدرسه فردا، دانش و آگاهی، معرفی چارچوب پیشنهادی برای تحول محیط‌های دیجیتال در آموزش، Renee Patton، Ricardo Santos، جمیله درساره
نام را وارد کنید
ایمیل را وارد کنید
تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید