تفکیک‌کردن کلاً کار خوبی است ... تفکیک هر چه! اما نمی‌دانم چرا با دیدن عنوان «تفکیک زباله» یاد همه چیز افتادم به جز آنچه که عنوان اصرار می‌کرد به یادش بیفتم: «زباله!» نمی‌دانم چرا با واژه زباله ارتباط خوبی نمی‌گیرم. احساس می‌کنم خیلی اتو کشیده و رسمی است و تا حدی هم لوس! زباله ... ولی با مترادفش، یعنی «آشغال»، ارتباط بهتری برقرار می‌کنم ... خیلی بهتر از زباله است. مطمئنم همه برای یک‌بار هم که شده از آن استفاده کرده‌ا‌ید.
اما آشغال یا زباله به پسماندهایی گفته می‌شود که انسان تولید می‌کند؛ البته به‌جز فاضلاب
این مکالمه همین حالا در یک خودروی حمل زباله توسط همکاران با نفوذمان ضبط شده است:
ته خیاری زمام مجلس را در دست می‌گیرد: «دارم می‌گم آقای میم وقتی داشت یه چک ۳۰ میلیاردی می‌کشید، منو گاز زد!»
تاج آناناسی می‌گوید: «حرف نزن ته خیار! میم عاشق آناناسه! خیار هم شد میوه!»
کمپوت گیلاس که خیلی هم سروصدا می‌کند، وسط حرفشان می‌پرد: «آناناس! میوه‌ای که کمپوتش از خودش خوش‌مزه تره، نباید اظهار فضل کنه!»
نخود آشی از پسماندهای آش رشته سؤالی مطرح می‌کند: «ببخشید! اینجا الان معده‌اس؟»
همان‌طور که مشاهده کردید، پول میان آشغال‌ها هم حرف اول را می‌زند. پوست موزها آخر شب دور هم جمع می‌شوند و با این چیزها پز می‌دهند؛ با همین آقای میم. اما خب موضوع بحث ما در مورد تفکیک زباله است ... شاید شما اصلاً به تفکیک زباله اعتقادی نداشته باشید و شاید به آن معتقد باشید، اما عمل نکنید. یا شاید مجبورید که عمل کنید، ولی به آن اعتقادی ندارید. حالا اینکه چه کسی یا چه چیزی شما را مجبور می‌کند، بحثش جداست.
ما با انواع زباله‌ها رو‌به‌رو هستیم: خشک، تر، شیشه، پلاستیک و انواع دیگر زباله. از همین تفاوت‌های زباله‌ها خوشم می‌آید. خودشان را سریع لو می‌دهند ... مثلا وقتی یک ظرف پلاستیکی می‌بینیم، آن را در قسمت پلاستیک قرار می‌دهیم. یا پوست‌های میوه را در قسمت تر. به همین سادگی آن‌ها از یکدیگر جدا می‌شوند. اما بعضی‌هایشان شما را واقعاً گیج می‌کنند. مثلا بطری آبی که آب درون آن هست، باید برود بخش تر یا بخش خشک؟ من الان دقیقا چه‌کار کنم؟ هیچ چیز قطعی در مورد آن نمی‌توانم بگویم! همان‌طور که نمی‌توانم خیلی از انسان‌ها را در دسته‌بندی‌های درستی قرار دهم! راستی شما انسان‌ها را چگونه تفکیک می‌کنید؟!