عکس رهبر جدید

فناوری گورخر است!

  فایلهای مرتبط
فناوری گورخر است!
ما در فناوری غرق هستیم؛ همین الان شما زیر نور فناوری برق، در خنکای باد فناوری کولر یا گرمای فناوری تابشگر(رادیاتور) این خطوط را می‌خوانید که با فناوری چاپ روی کاغذ قرار گرفته‌اند و قبل‌تر از آن، من با فناوری صفحه‌کلید آن‌ها را حروف‌نگاری (تایپ) کرده‌ام و با فناوری رایانامه (ایمیل) داده‌ام به سردبیر و همین‌طور تا آخر. اما به همین نسبت، دیدن و گفتن از واقعیتِ آنچه در آن هستیم و از آن بهره می‌بریم و به آن وابسته‌ایم، سخت است.

بعد از آنکه در کلاس سواد رسانهای موضوع «تاریخ فناوری» را با بچهها مرور کردیم (شماره اول)، در گام دوم سراغ خودِ فناوری میرویم و آن را بهطور عمده بر نظریات نیل پستمن در کتاب «تکنوپولی» کالبدشکافی مبتنی میکنیم. حاصلش غالباً برای بچهها متری کاربردی از شاخصهای قابل انطباق و بررسی هر نوع از فناوری است و با آن میتوانند نسبتشان با هر فناوری را اندازه بگیرند. این برایشان جذاب، ابهامزدا و البته ترسناک و تأملآور است.

 

چیستی فناوری

فناوری معادل فارسی «تکنولوژی» است و خود تکنولوژی واژهای مرکب از «tekhnē» (در یونانـی به معنی هنر یا مهارت) و «logia» (به معنی مطالعه، بررسی و دانش) است. وقتی اولینبار در قرن 17 میلادی میگفتند تکنولوژی، منظورشان «بحث درباره هنرهای کاربردی» بوده است. به مرور به خودِ این هنرهای کاربردی «تکنولوژی» گفتند. بعدها در قرن 20 میلادی، این اطلاق از هنر خارج شد و ابزار و ماشینآلات را دربرگرفت.1 باید گفت که فناوری یا تکنولوژی در تعریفی ساده «آخرین حلقه زنجیره علم در هر دوره» و «نمود عملی» آن است. بدین معنی که در پس توسعه هر «فناوری»، سالها تلاش برای توسعه مبانی «علم» آن نهفته است؛2 و البته آن علم هم با افتادن سیب از درخت و بهطور شانسی توسعه پیدا نکرده است، بلکه هر جامعهای متناسب با «نیاز» خود به توسعه علوم میپردازد. اینکه در یزد فناوری «بادگیر» توسعه مییابد و در شمال ایران فناوری «سقف سفالی»، به «نیاز» متفاوت این دو منطقه ناظر است. نکته بعدی اینکه چون «فناوری» نمودِ عملی «علم» است، دامنه مصداقهای فناوری از ابزار و ماشین خارج میشود و هر ابداع عملی که مبتنی بر دانش (تجربی یا نظری) برای پاسخ به نیازی صورت گیرد، «فناوری» است.

 

اما مهمترین نکته در تعریف فناوری این است که بدانیم، برخلاف تصور غلط عمومی، فناوری چاقو نیست که هم بتوان با آن جراحی کرد و انسانی را نجات داد و هم دعوا کرد و آدمی را کُشت. فناوری ویژگیهای ذاتی و ناگزیری دارد؛ کما اینکه با چاقو فقط میشود بُرید، نمیشود دوخت!

 

خصلتهای ذاتی فناوری

فناوری مغناطیسی است

وقتی [فناوری] تلویزیون را میخریم و از آن استفاده میکنیم، اینطور نیست که آرام و سربهزیر کنار سایر اجزای زندگی قرار بگیرد و فقط فیلم و سریال و خبر پخش کند، بلکه اجزای دیگر سبک زندگی، مثلاً ساعت خواب و بیداری، روابط خانوادگی، مهمانی و صله رحم، سرگرمی و اوقات فراغت، شیوه اطلاعرسانی و کسب خبر، و دانش را از درون دچار تغییر میکند. گویی فناوری خاصیت مغناطیسی دارد و آهنرباگونه همه چیز را به خود جذب و متغیر میکند. شک دارید؟ به نظرتان چه شد که مبلمان خانهها با محوریت میز تلویزیون چیده میشوند و یک ضلع سفرههای ناهار و شام به جناب «جعبه جادو» اختصاص دارند؟ نکته ساده و ترسناکی است: فناوری «مهاجم» است!

 

فناوری اساطیری است

برای کسی که غالباً دچار سردرد باشد، گذراندن یک روز بدون همراه داشتن «مسکّن» دردآور است. کارمندی که هر روز با وسیله شخصی به محل کار میرود، احتمالاً از روزگاری که بدون «خودرو» سر کار میرفت، با حیرت یاد میکند. افرادی هستند که حس میکنند بدون تلفن همراه نمیتوانند زندگی کنند و اگر چند ساعت از آن دور باشند، استرس و اضطراب شدیدی میگیرند.3 اصلاً تصور زندگی بدون «برق» برای همه ما مشکل شده است؛ قطع روشنایی، تلویزیون، بالابر، کولر، لباسشویی، یخچال، آنتنهای مخابراتی و مترو، یعنی لنگ و ناممکنشدن زندگی روزمره. و این در حالی است که ابنای بشر هزاران سال بدون برق زندگی کردهاند و مشکلی نداشتند.

داستان این است که فناوری، بعد از آنکه وارد زندگی شد و مغناطیسگونه بر همه ابعاد زندگی اثر گذاشت، چنان ما را درگیر و وابسته به خود میکند که دیگر فرض اینکه زمانی این فناوری وجود نداشته باشد ناممکن میشود. درست مثل حالا که دیگر نمی‌‌توان زندگی بدون اینترنت را تصور کرد یا همه ما چنان به استفاده از «گوگل» و خدمات زیرمجموعه آن (اندروید، مپ و جی میل) وابسته شدهایم که نیاز داریم تا ابد بماند؛ گویی برایمان به «اسطوره» تبدیل میشود و از اول بوده و تا آخر هم هست. اما آیا واقعاً چنین است؟

برای پاسخ کافی است هرکسی به تناسب سن و تجربه زیسته خود مروری کند بر فناوریهایی که بسیار پرسروصدا وارد زندگی شدند، شکوفا و همهگیر شدند و بعد از مدتی بهطور کلی از انظار خارج شدند و به تاریخ پیوستند: دستگاه واکمن4، هواپیمای کنکورد5، گوشیهای تلفنهای همراه نوکیا و سونی اریکسون6، پیامرسان یاهو7 و سم د.د.ت8.

در واقع، صاحبان فناوری برای حفظ منافع خود میل دارند هر طور شده است فناوری را در زندگی ما ازلی و ابدی جا بزنند؛ طوری که حس کنیم هیچ راه گریزی از آن نیست و ما باید بندگان مطیع آن باشیم. این ما هستیم که باید مراقب باشیم مرعوب نمایش آنها و هیاهوی رفتوآمد فناوریهای گوناگون نشویم.

 

ساحتهای اثرگذاری فناوری

اجتماعی

زحمت و رنج تولید [فناوری] «آیفون 13» یا «اسمارت واچ گلکسی 4» یا کفش «اِیر مکس» به عهده مردان و زنان و کودکان کارگر در سولههای کار «اپل» و «سامسونگ» و «نایک» در چین9، ویتنام  و بنگلادش10 است و در عوض نفع و لذت استفاده از این محصولات برای مردمان دارا و مرفه. دوردورکردن با [فناوری] خودروهای بنزینی تجملی و پرمصرف سهم خوشگذرانهای بالای شهر است و دود و آلودگی آن سهم همه. سفر با [فناوری] هواپیما برای کسانی که پول بلیتش را داشته باشند، پر از هیجان و لذت و سرعت است، اما برای ساکنان اطراف فرودگاهها مایه مزاحمت و سروصدا.

همه موارد بالا یک معنا دارد؛ اینکه فایدهها و زیانهای یک فناوری مساوی نیستند و در جامعه نیز یکسان تقسیم نمیشوند. طبقات اجتماعی بالاتر بیشتر از منفعتهای فناوری بهره میبرند و آسیبهای آن بیشتر نصیب طبقات مستضعف میشود. در واقع فناوری عدالت سرش نمیشود که «هرکه فناوریاش بیش، ضررش بیش» باشد. بلکه برعکس، بسیاری اوقات «فناوری استفاده نکرده است و دهانسوخته»!

 

فرهنگی

[فناوری] تلفن همراه کاربردهای گستردهای دارد و ارتباطات را آسان کرده است. [فناوری] خودرو سرعت و سهولت در جابهجایی را به ارمغان آورده است و از طریق [فناوری] اینترنت دسترسی آسان، ارزان، همگانی و همهجایی به اطلاعات فراهم شده است.

اما باید بدانیم، هر فرهنگی برای استفاده از هر فناوری، بهایـی میپــردازد. بهـای ورود تلفـن همـراه به زنــدگی کمرنگشدن فرهنــگ صلــه رحم حضــوری و سردی مهمانیها به خاطر مهمانهای سر در گوشی است. استفاده از خودرو با خود روحیه رخوت، تنبلی و کمتحرکی را آورده است. اینترنت هم با وجود کاربردهایش، معضلات اخلاقی زیادی ایجاد کرده است و این یعنی هر فرهنگی که میخواهد فناوری را به کار گیرد، باید قبلش فکر هزینهها و تغییرات فرهنگی آن را هم کرده باشد.

 

سیاسی

حکومتها همیشه علاقهمندنــد از فنــاوری بهعنـوان وسیلهای برای تثبیت قدرت خود استفاده کنند. [فناوری] برق به حاکمیت کمک میکند با تأمین روشنایی شهری، مانع تاریکی و تصادف و دزدی شود و امنیت ایجاد کند. گسترش [فناوری] مترو و وسایل حملونقل عمومی باعث کاهش هزینهها و ضررهای حاکمیت برای تأمین سوخت و آلودگی هوا و ترافیک میشود. [فناوری] اطلاعات و ارتباطات نظیر تلگراف، تلویزیون و اینترنت همگی ابزارهای خوبی برای انتقال مفاهیم مورد نظر حاکمیت به مردم در اقصا نقاط کشور هستند. اما آیا فناوری مرکب راهوار و گوش به فرمان حاکمیت است؟

مسلماً خیر! فناوری ضمن تقویت اقتدار حاکمیت، با تحمیل شرایط کاربست خود، سلطه حاکمیت را به خود وابسته میکند. یعنی اگرچه گسترش برق، مترو و اینترنت برای حاکمیت قدرتآفرین بوده است، اما حالا اگر تحت هر شرایطی ارائه همین فناوریها دچار اختلال شود، نارضایتی عمومی به تزلزل همان حاکمیت منجر میشود. لذاست که بعد از توسعه این فناوریها حاکمیت مجبور است برای ساختن سد و نیروگاه برق، افزایش تولید کارخانههای واگنسازی و ریلسازی و گسترش پهنای باند اینترنت و خرید تجهیزات مخابراتی، بهطور دائم دست به خرج باشد؛ پس گاهی حاکمیت پشت زین فناوری است و گاهی برعکس!

 

اقتصادی

همه ما دوست داریم دستگاهی باشد که تخمههای هندوانه را خودکار از آن خارج کند و هندوانهخوردن را لذتبخشتر و کمزحمتتر کند. همه ما دوست داریم دستگاهی اختراع میشد که جلـوی گـرهخوردن دائـمـی سیــمهـای دستگاه «دسـتآزاد» (هنـدزفـری) را بگیـرد. همــه ما دوسـت داریـــم ابـزاری وجود داشـت که نزدیک عید فرشهای خانـه را خـودبهخود لوله و حمـل میکرد.

همه ما میدانیم، سیگار اعتیادآور و برای سلامتی بسیار مضر است. همه ما میدانیم، سوختهای فسیلی مثل بنزین آلوده‌‌کننده هوا هستند. همه ما میدانیم، زبالههای پلاستیکی در طبیعت باقی میمانند و تجزیه نمیشوند و برای محیط زیست مضرند.

اما سؤال این است: چرا با وجود این «همه ما دوست داریم»ها، هیچ شرکت بزرگی دست به ایجاد خط تولید انبوه [فناوری] دستگاه «هسته هندوانه دَر آر» یا «سیم دستآزاد (هندزفری) نگهدار» یا «فرش لولهکن خودکار» نمیزند؟ و برای این «همه ما میدانیم»ها کسی جلوی خط تولید [فناوری] سیگار را نمیگیرد یا «بیومس»­ و «بیودیزل»13 جایگزین [فناوری] سوختهای فسیلی نمیشوند یا به جای [فناوری] کیسه پلاستیکی، کیسههای پارچهای در مغازهها توزیع نمیشوند؟

پاسخ در «آنها» است؛ یعنی صاحبان قدرت و سرمایه. اما چطور؟

گفتیم «فناوری» حاصل «نیاز» است. ولی هر نیازی هم آغاز فرایند تولید فناوری را کلید نمیزند. نکته این است که اگرچه ما همین الان «نیاز» های زیادی داریم که مایلیم «فناوری» توسعه یابد و آنها را رفع کند ـ و البته که همین الان هم «ایدههای فناورانه» زیادی برای پاسخ به این نیازها وجود دارند و ممکن است در حد نمونه اختراع و عملی هم شده باشند ـ اما صاحب سرمایه و قدرتی که میخواهد فناوری را گسترش دهد، ابتدا به بازار تقاضای مربوط به آن «نیاز» نگاه میکند و هزینه/فایده میکند.

در واقع ایده هر فناوری تنها زمانی گسترش مییابد و در قالب «صنعت» تولید انبوه میشود که گسترش آن فناوری «منفعت اقتصادی» و «سود مادی» قابلقبولی برای صاحب آن داشته باشد. آیا درآوردن تخمههای هندوانه یا بازکردن گره سیم دستگاه دستآزاد یا لولهکردن فرش آنقدر پرزحمت است که فرد را قانع کند برای آن هزینه کند؟ اگر پاسخ منفی است، دیگر هیچ صنعتگر خردمندی سراغ توسعه آن فناوری نمیرود و البته قبلتر از آن هم هیچ دانشمندی روی تولید دانش مربوط به آن فناوری کار نمیکنـد. چرا؟ چون تـولد و تـوسعـه هـر فنـاوری «سرمایهمدار» است.

امــا قسمــت دوم مــاجـرا ترسناکتر اسـت. اگر یک فناوری تولیـد و اتفاقـاً مـورد استقبال هم واقع شـد، امـا بعـد از مـدتی آسیبهای آن مشخــص شــد، چــه؟ آیا صاحب فناوری پیشقدم میشود و خودش ضررهای فناوریاش را اعلام میکنـد و ضمن عذرخواهـی اجازه میدهد فناوری سالمتری جایگـزین محصول خودش شود؟ باز هم مسلم است خیر!

باید این نکته حیاتی را مدام در ذهن داشت که رشد و توسعه فناوریهـا بیش از هر عامـل دیگری به منفعت اقتصادی و در پی آن سیاسی وابسته است. مهم نیست یک فناوری چقدر برای سلامتی، محیط زیست یا اجتماع و فرهنگ آسیب و ضرر اثباتشده یا احتمالی داشته باشد، تا زمانی که برای صاحب قدرت و سرمایه سود و نفع اقتصادی داشته باشد، اجازه جایگزینشدن آن فناوری را نمیدهد، تا روزی که فناوری جدیدتر سود و مزیت اقتصادی بیشتری داشته باشد. آنوقت دوباره همین آش است و همین کاسه!

لذا عجیب نیست اگر الان اغلب «ما» میدانیم شبکه اجتماعی اینستاگرام چه آسیبهایی برای مغز و روان و فرهنگ و اجتماع و ارتباطات دارد، اما کسی به مقابله با آن برنمیخیزد؛ صرفاً چون هنوز بودنِ اینستاگرام برای «آنها»، از شرکت مِتا (صاحب امتیاز برنامه اینستاگرام) و دولت آمریکا بگیرید تا سلبریتیها و آزادکارها (اینفلوئنسرها) و کسبوکارهای اینترنتی و غیره، نفع اقتصادی و به دنبال آن سیاسی دارد. و البته اصلاً هم دور از انتظار نیست روزی که شخصِ مارک زاکربرگ، رئیس شرکت متا، سردمدار خروج از اینستاگرام، به خاطر آسیبهای آن به کودکان و نهاد خانواده و پیوستن به «متاورس» باشد! در آن روز باید بفهمیم حتماً اقتصاد اینستاگرام پایان یافته و نفع در «متاورس» است؛ البته فقط نفعِ زاکربرگ، نه الزاماً «ما» مردم عادی.

 

جمعبندی: حالا با فناوری چه باید کرد؟

- فهم زنجیره «نیاز-علم-فناوری» اگرچه ساده است، اما دانشآموز ما را از همین سن به این درک میرساند که برای توسعه صنعت کشور، باید نیازهای بومی را شناسایی کنی، علم لازم برای آن را در دانشگاه توسعه دهی و در انتها ثمره آن را در صنعت بچینی.

- باید حواسجمع بود که این محصول فناورانه، با وجود ظاهر فریبنده و سختیزدایی که دارد، خارهای تیزی دارد که گزند آن در بُعد کلان «اجتماع»، «فرهنگ»، «سیاست» و «اقتصاد» و در بُعد فردی تمام سبکزندگی ما، از خواب و خوراک و پوشش گرفته تا الگوی رفتار و ساختار فکر را در میدان مغناطیسی خود به دام میاندازد.

- و البته که بعـد از آن هم اساطیـری مینماید؛ طوری که یادمـان میرود بـدون آن هم مـیتوان زندگـی کرد. اینجاست که باید حواسمان باشد، در آمد و شد فناوریها دچار هیجانزدگـی نشـویم و با تحلیـل غلطِ «این دیگه تهشه!» همه سرمایهمان (پول، مهارت، دغدغه و از همه مهمتر عمر) را در سبد آن قرار ندهیم.

- فنـاوری نه سفیـد است نه سیاه؛ گورخـری است. مجذوب یا مرعوبش نشویم. مراقبش باشیم.

 

 

پینوشتها

1. https://www.britannica.com/technology/history-of-technology

2. درست مثل آنچه درباره «ماشین بخار» در مقاله شماره قبل ذکر شد.

3. اختلالی که روانشناسان به آن «موبوفوبیا» میگویند.

4. Walkman

5. Concorde

6. Sony Erricson

7. Yahoo! Messenger

8. DDT

9. https://www.theguardian.com/technology/2017/jun/18/foxconn-life-death-forbidden-city-longhua-suicide-apple-iphone-brian-merchant-one-device-extract

10. https://www.thenation.com/article/archive/was-your-smartphone-built-in-a-sweatshop/

11. https://www.newidea.com.au/nike-sweatshops-the-truth-about-the-nike-factory-scandal

12. Biomass زیستتوده یک منبع تجدیدپذیر انرژی است که از مواد زیستی به دست میآید.

13. Biodiesel زیستدیزل یک نوع سوخت غیرسمی، ایمن، تجدیدپذیر و تجزیهپذیراست.

۱۴۴
کلیدواژه (keyword): رشد فناوری آموزشی، تربیت رسانه‌ای، سواد رسانه‌ای،تربیت رسانه ای،ماهیت فناوری و ویژگی‌های ذاتی آن، فناوری گورخر است، صدرا فیروزمند
نام را وارد کنید
ایمیل را وارد کنید
تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید