عکس رهبر جدید

رفتن در دست توست!

رفتن در دست توست!
برای همه ما مهم است بدانیم انسان‌های بزرگ چگونه زندگی کرده‌اند! اما به نظر می‌رسد مهم‌تر این است که بدانیم چه تأثیری بر جامعه و زندگی دیگران گذاشته‌اند. شهید علی صیاد شیرازی یکی از همان انسان‌های بزرگ است که با انتخاب راهِ درست اثری فراموش‌نشدنی بر جامعه خودش گذاشت.

او به خوبی آگاه بود انسان وقتی میتواند به انسانبودنش افتخار کند که هر کاری را برای رضایت خداوند انجام بدهد. کاری هم که برای رضایت خالق انجام بشود، نفعش به بندگان خداوند میرسد. حالا قسمتی از وصیتنامه این شهید را بخوانیم تا کمی بیشتر با او آشنا شویم: «... خداوندا! این تو هستی که قلبم را مالامال از عشق به راهت، اسلامت، نظامت و ولایتت قرار دادی. خدایا! تو خود میدانی که همواره آماده بودهام آنچه را که تو خود به من دادهای، در راه عشقی که به راهت دارم، نثار کنم. در صورتیکه چنین نبود، آن هم خواست تو بود. پروردگارا! رفتن در دست توست. من نمیدانم چه موقع خواهم رفت، ولی میدانم که از تو باید بخواهم تا مرا در رکاب امام زمانم(عج) قرار دهی و به قدری با دشمنان قسم خوردهات بجنگم تا به فیض شهادت نائل آیم ...»

همین چند جمله نشان میدهد که او چه روح بزرگی داشته است. با هم مختصری از زندگی او را مرور میکنیم. امیدواریم همگی مثل او راهی را انتخاب کنیم که بـاعث سـرافـرازی دیـن و کشورمان شود.

علی صیاد شیرازی در تمام دوران تحصیل خود در زمره شاگردان ممتاز بود. او در سال  1343 به دانشگاه افسری رفت و چند سال بعد بـا درجـه ستواندومی فـارغالتحصیل شد. پس از اینکه دورههای «رنجری»* و چتربازی را در شیراز با رتبه عالی گذراند، دوره تخصصی توپخانه را در اصفهان سپری کرد و در سال 1348 به لشکر زرهی تبریز پیوست و در نیـروی زمینی خـدمت رسمی خود را آغاز کرد. افسر دیدهبان توپخانه و معاون آتشبار نخستین سمت او بود. وی در سال 1350 برای گذراندن دوره آموزشی زبان انگلیسی به تهران آمد و بعد از پایان دوره و جدیت در تحصیل، یکی از استادان زبان انگلیسی شد.

در اویل سال 1351، صیاد شیرازی در آزمون اعزام به خارج دانشآموختگان دانشکده افسری شرکت کـرد و بعد از قبولی، برای تکمیل تخصص توپخانه بـه خـارج از کـشور اعزام شـد و دوره سه ماهـه تخصص «هواسنجی بالستیک» را با نمره عالی و احراز رتبه اول در میان 20 افسرخارجی و ایرانی، به پایان رساند. در اواخر سال 1352، بعد از بازگشت به میهن، به اصفهان رفت و در دانشکده توپخانه مشغول تدریس شد. حائز توجه اینکه وی در آن دوران به تدریس زبان انگلیسی به طلاب حوزه علمیه، در کنار انجام وظایف نظامی و شغلی میپرداخت.

علی در سال1350 قصد داشت با دختردایی خــود ازدواج کند که با مخالفت ارتش پهلوی مواجه شد. دلیل مخالفت با ازدواج او با این دختر را سابقه مبارزاتی پدرش باپهلوی مطرح کرد. سرانجام ارتش پهلوی در اثر اصرار ستوان شیرازی، با این ازدواج موافقت کرد.

در مهـر ماه سال 1360، علی صیاد شیرازی به پیشنهاد رئیس شورای عـالی دفاع، از سوی امام خمینی(ره) به فرماندهی نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی منصوب شد. وظیفه  او در ایـن منصب فرماندهی نیـروهای ارتش اسلام درعملیاتهای پیروزمـند ثامنالائمــه، طریقالقدس، فتحالمبین و بیتالمقدس بود؛ عملیاتیکه سرنوشتجبهههـای اسلام علیه کفر را به پیروزی رقم زد و روند جنگ تحمیلی را در مسیر پیروزی ارتش اسلام قرار داد. بعد از آن در 23 تیرماه 1365، طی حکمی از طرف حضرت امام خمینی(ره)، به عضویت شورای عالی دفاع منصوب شد و به سبب مسئولیت خطیری که در این شورا داشت، در مرداد ماه همان سال، مسئولیت فرماندهی نیروی زمینی ارتش به درخواست رئیس شورای عالی دفاع و موافقت حضرت امام خمینی(ره)، به شخص دیگری واگذار شد.

روز 18 اردیبهشت 1366، علی صیاد شیرازی به همراه تعدادی دیگر از فرماندهان ارتش، بـه پیشنهاد رئیس شورای عالی دفاع و موافقت امام خمینی(ره)، به درجـه سرتیپی ارتقـای مقام یافت. وی در مهرماه سال 1368، بـه تقاضـای رئیس ستـاد فرماندهی کـل نیروهـای مسلح و موافقت مقام معظم رهبری و فرمانـدهی کل قوا، به سمت معاونت بازرسی ستاد فرماندهی کل نیروهای مسلح منصوب شد. در شهریورماه سال 1372 امیر شجاع سپاه اسلام با حکم فرماندهی معظم کل قوا به سمت جانشین رئیس ستاد کل نیروهای مسلح منصوب شد. در 16 فروردین ماه 1378 نیز  همزمان با عید غدیر، به حکم مقام معظم رهبری و فرماندهی کلقوا، وی به درجه سرلشکری نائل آمد.

نباید این را فراموش کنیم  شهید صیاد شیرازی تا آخرین لحظات جنگ تحمیلی همچنان قوی و ثابت قدم با دشمنان قسم خورده دین و کشورمان جنگید و یک قدم پا پس نگذاشت. واپسین نفسهای به شماره افتاده این دشمنان، منافقین کور دل بودند، که گمان میکردند ایران با پذیرفتن قطعنامه پایان جنگ، از مرزها به عقب رفته است و فرصت دارند تا به کشورمان حمله کنند. در هـمین روزها بود که دوباره رشادتهای شهید صیاد شیرازی جبهههای ما را پُر از عطر ایمان کرد. منافقین با تجهیزات پیشرفته آمده بودند تا ایران را در کوتاه ترین مدت فتح کنند و پرچم نفاقشان را در خاکی که بوی عشق و شهادت میداد، به اهتزاز در آورند.آنها نمیدانستند هنوز فرمانده بیدار و هوشیار این سرزمین لباس رزم بر تن دارد. برای همین آمدن منافقین به مرزهای کشورمان همان و نابـودیشان در عمـلیات غرور آفرین مرصاد همان!

دشمنان اسلام و منافقان کور دل که از سالها قبل فعالیتهای این امیرِ شجاع و مؤمن را زیرنظر داشتند، در ساعت 6 و 45 دقیقه صبح روز شنبه 21 فروردین ماه 1378، هنگامی کـه با خودرو قـصد رفـتن به مـحل کارش را داشـت، در مسیر مورد سوء قصد عوامل تروریست منافقان قرار گـرفت و به شدت مجروح شد. این سرباز فداکار عاقبت بر اثر شدت جراحات در «بیمارستان فرهنگ» تهران بـه فـیضِ عـظمای شهادت نائل  آمـد. یادش گرامی باد.

 

* نیروهای ماهر و آموزش دیدهای هستند که به کلیه علوم مورد نیاز حوزه عملیاتی خود از قبیل جهتیابی در کویر، پیدا کردن غذا در کویر و کنار آمدن با طوفانهای صحرایی و شن آشنا هستند.

۲۳۲
کلیدواژه (keyword): رشد نوجوان، فرمانده من، رفتن در درست توست،اصغر فکور،شهید علی صیاد شیرازی،
نام را وارد کنید
ایمیل را وارد کنید
تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید