عکس رهبر جدید

دانش‌آموز پرسشگر

  فایلهای مرتبط
دانش‌آموز پرسشگر

همیشه فکر میکردم چگونه میتوانم قدرت پرسشگری دانشآموزانم را در کلاس افزایش دهم. بعضی مواقع سکوت بچهها و نگاههای بهتآور آنها در جریان کلاس مرا نگران میکرد. هرگاه از آنها میپرسیدم کسی سؤالی ندارد، همه میگفتند خیر. ولی من میدانستم آنها سؤال دارند، و این برایم عجیب بود که چرا سؤالات خود را در کلاس مطرح نمیکنند!

تصمیم گرفتم در این زمینه اطلاعاتی را از همکارانم، منابع مختلف و مقالات جمعآوری نمایم تا بدانم که ایراد در کجاست؟ موضوع را در جلسات شورای معلمان مطرح کردم. هرکدام از همکاران پیشنهادهایی در این زمینه ارائه کردند.

کار دیگرم این بود که موضوع را با خود دانشآموزان نیز در میان گذاشتم؛ البته در فضایی دوستانه و خارج از برنامه درسی. نظرات دانشآموزان برایم بسیار ارزشمند بود.

دانشآموزی گفت: «ما نمیدانیم چگونه سؤالات خود را مطرح کنیم و به دلیل ترس از اینکه سؤالاتمان اشتباه باشند، آنها را مطرح نمیکنیم.»

دانشآموز دیگری با شوق و ذوق فراوان گفت: «اگر من بدانم چگونه باید سؤالات خود را در کلاس مطرح کنم، بدون هیچ گونه ترسی آنها را در کلاس مطرح میکنم.»

نفر سوم با اظهار نظر خود مرا به شگفتی وا داشت: «خانم، من نمیدانم چه چیزی بپرسم؟»

دیگری گفت: «من سؤال دارم، ولی نمیدانم چگونه بپرسم.»

این نظرات و مطالعه منابع مرا مصمم کردند برای توسعه پرسشگری خود و دانشآموزانم در کلاسهای درس اقداماتی انجام دهم. در مدت کوتاهی نکات جمعآوریشده را در کلاس درس خود اجرا کردم. اثرات آموزشی و تربیتی مثبتی در کلاس من شروع به خودنمایی کردند.

از جمله کارهای اولیهام این بود که در ابتدا به خودم عادت دادم پرسشگری را در کلاسهایم بهعنوان ارزش قلمداد کنم. مثلاً به دانش‌‌آموزانم گفتم، هر موقع که پرسشی دارند، دستشان را بالا نگه دارند، نه در هنگام پاسخدادن. اتفاقاً به آنها گفتم هر موقع من سؤالی داشتم، دستشان پایین باشد. وقتی دانشآموزان فقط برای پرسیدن دستشان را بالا میگرفتند، بلافاصله در هر زمان و مکانی از تدریس بودم، به آنها اجازه میدادم پرسش خود را مطرح کنند. من حتی به کسانی که سؤالات مرتبط با موضوع مطرح میکردند، بازخوردهای مثبت میدادم.

فعالیت دیگری را که در جستوجو و گفتوگو با همکاران و دانشآموزان به آن پی بردم، این بود که دانشآموزان من اطلاعات کمی نسبت به مسائل و موضوعات مطرحشده در کلاس درس دارند. همین باعث میشود واژگان پایه و اطلاعات کمی برای جستوجوی مطالب خود برای ارائه در قالب سؤال و در کلاس درس داشته باشند.

برای حل این مشکل تلاش کردم در ساعتهای خاصی و با هماهنگی دبیر ادبیات فارسی، دانشآموزان من داستانها، اطلاعات، اخبار راجع به مسائل و ایدههای کلیدی و مرتبط با موضوعات درسی را از قبل جمعآوری و بررسی کنند. اگرچه ممکن بود در ابتدا دانشآموزان سؤالات غیرمرتبطی مطرح کنند، ولی هدف من از این کار واژهپردازی، داشتن دانش زمینهای برای جرئت پیداکردن و داشتن مهارت برای صحبتکردن در کلاس درس از طریق پرسشگری بود. این هدف با تمرین و تکرار در کلاس درس گسترش پیدا میکرد.

فعالیت سوم و پایهای من از بینبردن ترس از پرسیدن سؤالات غیرمرتبط و اشتباه در کلاس درس بود. در این زمینه چند تغییر کوچک در رویه کلاسداری خویش ایجاد کردم و با همه دانشآموزان قرار گذاشتیم هیچکس به مطرح‌‌‌شدن پرسشی نادرست یا دارای اشکال از طرف دوستش خرده نگیرد.

من به‌‌عنوان معلم، در شروع فرایند تشویق دانشآموزان به پرسشگری، همه پرسشهای آنان را، چه مرتبط و چه غیرمرتبط، علمی یا غیرعلمی، در مرتبه اول تحسین میکردم. همچنین، فرد پرسشکننده را تشویق میکردم (البته در ادامه و بهصورت غیرمستقیم تلاش کردم در طول سال اشتباهات دانشآموزان را به وسیله خودشان یا همکلاسیهایشان اصلاح کنم.)

فعالیـت دیگر من در این زمینه، آگاه کردن دانـشآموزان از ایـن موضوع بود که وقتـی من سؤالی از آنها میپرسـم، هدفـم لـزوماً گیرانداختن آنها نیست، بلکه هدفم این است که بدانم آنها تا اینجای درس به چه میزان آموختهاند تا در ادامه از یادگیری آنها پشتیبانی کنم. این موضوع را همیشه در کلاسهایم گوشزد میکردم تا دانشآموزان نیز بیاموزند سؤالات خود را برای معلم و یادگیری بیشتر در کلاس درس مطرح کنند.

به آنها یادآوری میکردم، هدف من لزوماً دریافت پاسخ درست از طرف شما نیست، بلکه ما حتی میتوانیم از پاسخهای اشتباه خود یاد بگیریم.

 

 

۳۵۴
کلیدواژه (keyword): رشد معلم، سنجش و ارزشیابی،دانش‌آموز پرسشگر،زهرا اسدی آقبلاغی،حسن نادعلی پور،
نام را وارد کنید
ایمیل را وارد کنید
تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید