عکس رهبر جدید

درون یا برون؛ مسئله این است!

  فایلهای مرتبط
درون یا برون؛ مسئله این است!
درون‌گرایی و برون‌گرایی یکی از موضوعاتی است که آدم‌ها را کاملاً در دو دسته متفاوت قرار می‌دهد. بعضی از آدم‌ها به برقراری ارتباط علاقه شدیدی دارند و در طول روز با افراد زیادی معاشرت می‌کنند و درباره موضوعات متعدد حرف می‌زنند. برخلاف این آدم‌ها، کسانی هستند که درون‌گرایند. ترجیح می‌دهند به کار خودشان مشغول باشند و با آدم‌های زیادی ارتباط برقرار نکنند.

حالا تصور کنید فردی درون‌گرا با یک فرد برون‌گرا همکار شود و مجبور باشند حداقل روزی هشت ساعت با همدیگر در یک محیط کار کنند. احتمالاً روز دوم دعوایشان خواهند شد. فرد برون‌گرا مدام می‌خواهد با آدم درون‌گرا ارتباط برقرار کند و با او دوست شود و این موضوع درون‌گرای موردنظر ما را کلافه می‌کند. از طرف دیگر، سکوت و خلوت‌گزین بودنِ آدم درون‌گرا هم برون‌گرا را خسته می‌کند و انگیزه کارکردن را از او می‌گیرد.

این اتفاق یکی از پربسامدترین مشکلاتی است که سرکار رخ می‌دهد و به‌راحتی هم قابل حل نیست؛ تفاوت در روحیات همکاران. آن اوایل که وارد محل کار شده بودم، همکاری داشتم که درباره تمام موضوعات زندگی من کلی سؤال داشت و انگار قرار بود از روی مسائل شخصی من آزمون سراسری بدهد! درباره تمام موضوعات اقتصادی و اجتماعی و سیاسی هم نظر می‌داد و توقع داشت من هم در مقابل نظراتش واکنش نشان بدهم. هرقدر هم با لبخندهای ملایم و بی‌توجهی سعی می‌کردم از پرسیدن سؤالات بی‌شمار منصرفش کنم، فایده نداشت.

بعد از چندماه، هردوی ما آن‌قدر از دست هم‌ کلافه شدیم که به‌محض پیش‌آمدن فرصت مناسب، اتاقمان را عوض کردیم و در دفتری که بیشتر به روحیاتمان می‌خورد، مشغول به کار شدیم؛ این بهترین کاری بود که می‌توانستیم انجام دهیم. اما اگر در شغلی امکان این جابه‌جایی وجود نداشت باید چه‌کار کرد؟

به‌طور کلی، بهترین راه برای داشتن محیط آرام کاری، تمرکز روی کار است. لزومی ندارد حتماً ارتباط ما با همکارانمان فراتر از بحث‌های کاری باشد. فردی که درون‌گراست، چاره‌ای ندارد جز اینکه ارتباطات خود را در حدی که پیشرفت در کار و حرفه‌اش به آن احتیاج دارد، گسترده کند. از طرف دیگر، فرد برون‌گرا هم باید در محیط کار رفتارهایش را در جهت پیشرفت کار قرار دهد. اگر در شغلی که دارد زیاد صحبت‌کردن و اجتماعی‌بودن ضرورت ندارد، برخلاف میلش، ارتباطش را با همکاران ساکت و کم‌حرفش محدود کند تا چالشی به‌وجود نیاید.

نمی‌دانم شما در حال حاضر شاغل هستید یا در آینده شاغل خواهید شد، اما از همین حالا خودتان را آماده کنید تا با چالش‌هایی از این دست مواجه شوید. بهترین راه برای گیرنیفتادن در این شرایط، کنترل ارتباطات با همکاران از همان ابتدای کار است. خوب است با همکارانمان ارتباط دوستانه و همدلانه داشته باشیم. به نفع خودمان و کارمان است به همد‌یگر کمک کنیم، اما ایجاد ارتباط خیلی صمیمانه می‌تواند مشکلاتی را در محل کار برایمان ایجاد کند. احتمالاً افرادی را دیده‌اید که در محل کار با همکارانشان به مشکل برمی‌خورند و سر موضوعات کاری یا مالی ارتباطشان با دیگران شکرآب می‌شود. در این وضعیت، اگر همکارتان رفیقتان باشد، یا دوستی‌تان به‌هم خواهد خورد یا مجبور می‌شوید از آنچه در محیط کار می‌خواهید، کوتاه بیایید تا دوستی‌تان به‌هم نخورد.

از طرف دیگر، اگر نتوانید بین دوستی و کارتان مدیریت کنید، ممکن است ناچار شوید به‌خاطر حفظ رفاقتتان در محل کار، به دوستتان بیشتر از بقیه خدمات بدهید و بین او و سایر کارکنان فرق بگذارید. در این حالت سایر همکاران به شما بدبین خواهند شد و ارتباطتان با دیگران به‌هم‌ می‌خورد. مثلاً دوست شما و یکی دیگر از کارکنان، به شرکتتان ضرر مالی می‌زند. شما اگر بخواهید این دو کارمند را توبیخ کنید، رفاقتتان خراب می‌شود و اگر از رفیقتان بگذرید و کارمند دیگری را توبیخ کنید، در محل کارتان بدنام می‌شوید. برای اینکه این دو مشکل پیش نیایند، ممکن است ناچار شوید از اشتباه هردو نفر چشم‌ بپوشید که در این شرایط سنگ روی سنگ بند نمی‌شود و کسی از شما حساب نخواهد برد.

دوستان عزیز، همدلی‌کردن و کمک‌رساندن به همدیگر در محیط کار بهترین راه برای پیشرفت محسوب می‌شود، اما در عین حال باید مراقب باشید ارتباطتان با دوستی خاص، به کارتان لطمه نزد. البته اگر بتوانید بین ارتباط دوستانه و قواعد کاری مرز ایجاد کنید و نگذارید مشکلات کاری به رفاقتتان لطمه بزند، بدون شک دوستان شما بهترین همکارانتان هستند.

 حال که برایتان از آدم‌های درون‌گرا و برون‌گرا گفتیم باید با میان‌گراها هم آشنا شوید. میان‌گرا کسانی هستند که اگر تلاش نکنید آن‌ها را درک کنید احتمالاً از معاشرت با آن‌ها سردرگم و کلافه می‌شود؛ البته این را باید بگویم که میان‌گراها عجیب و غریب نیستند و اتفاقاً شبیه اکثر ما هستند.کسانی که دوست دارند در جمع باشند و پر انرژی و فعالند اما به همان اندازه به تنهایی هم نیاز دارند و نیمی از اوقات دوست دارند در جمع‌های کوچک حاضر شوند.

شاید در ارتباط با این دسته از آدم‌ها کمی گیج بشید و ندانید که باید با آن‌ها تا چه حد ارتباط برقرار کرد و چقدر تنهایشان گذاشت. این افراد در تنهایی طولانی مدت حوصله‌شان سر می‌رود و اگر هم زیاد میان جمع بمانند خسته می‌شوند.

اما بیشتر آدم‌ها همین‌طور هستند، مگر آدم همیشه یک حال  احوال دارند و عوامل گوناگون روی حوصله و اخلاقش تأثیر نمی‌گذارد؟

بهترین راه برای برقراری ارتباط خوب و بدون تنش با آدم‌ها، فقط درک متقابل و مهربانی با خلقیات منحصر به فرد همدیگر است.


۳۲۶
کلیدواژه (keyword): رشد هنرجو، چالش ها،درون گرایی،برون گرایی،میان گرایی،مائده کاظمی
نام را وارد کنید
ایمیل را وارد کنید
تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید