عکس رهبر جدید

با بچه‌ها که کسی حرف نمی‌زند

  فایلهای مرتبط
با بچه‌ها که کسی حرف نمی‌زند
نوجوانان را دست کم نگیریم

همهچیز از همان روزی تغییر کرد که شارلوته از مدرسه به خانه برگشت و هرچه زنگ زد بیفایده بود. هیچکس در را باز نمیکرد. شارلوته اولش عصبانی شد و با خودش گفت: «این یک کار که از مامان برمیآید.» همینکه وقتی او از مدرسه برمیگردد، خانه باشد و در را برایش باز کند. اما وقتی خانم همسایه به سویش آمد همهچیز عوض شد.

از اولش همهچیز اینطور نبود. پیش از آن، شارلوته و مامان با هم برنامههای مختلفی داشتند. با هم شاد بودند و میخندیدند؛ آن روزهای دور که هنوز به این خانه نیامده بودند. بعد یکدفعه نگاه مامان به دنیا تغییر کرد. احساس کرد زندگی کافی نیست. فکر کرد باید کارهای تازهای انجام بدهد تا اوضاع را تغییر بدهد. البته تغییرات بهظاهر بد نبودند. مامان به دانشگاه رفت و درسش را ادامه داد. اما این همه تغییر نبود. بعدش مامان مریض شد. مریضی باعث شد در خانه بماند و دست و دلش به هیچ کاری نرود. حتی دیگر نمیتوانست کارهای عادی خانه را انجام بدهد. همکلاسیهای شارلوته میگفتند اینجور بیماریها ارثی است و او هم روزی به آن دچار میشود. اما شارلوته نمیخواست چنین بیماری بگیرد.

شارلوته نمیدانست بیماری مادرش چیست. خب، به خاطر این بود که بزرگترها هیچوقت به بچهها چیزی نمیگویند. همیشه طوری رفتار میکنند که انگار از دست بچهها هیچ کاری ساخته نیست. و بدتر از آن، وانمود میکنند مشکلی که پیش آمده، کوچک و پیشپاافتاده است. اما بیماری مادر، هرچه بود، پیشپاافتاده نبود.شارلوته باید کاری میکرد. نباید اجازه میداد که بزرگترها همچنان او را کنار نگه دارند و بیهوده بگویند: «نگران نباش عزیزم، همهچیز درست میشود.» بابا برای مقابلهکردن با این مشکل دستِتنها بود. خب، شارلوته هم آنقدر بزرگ بود که بتواند کمکی کند. شاید حتی میتوانست همه مشکلات را خودش حل کند.

 

«با بچهها که کسی حرف نمیزند»، داستانی سرشار از تلاش و امید است. داستانی برای جنگیدن با مشکلات و پیروز شدن بر آنها. شارلوته نشان میدهد چطور بچهها میتوانند مشکلات را مدیریت کنند و اوضاع را سر و سامان بدهند؛ با کارهای بهظاهر کوچک اما مهم و اساسی. شارلوته در جریان بیماری و مشکلاتی که وجود دارد تغییر میکند. او یاد میگیرد و نگاهش وسیع میشود. همه پستیها و بلندیهایی که در این ماجرا اتفاق میافتند، باعث میشوند شارلوته به یک نوجوان محکم و مستقل تبدیل شود.

خوب است بدانید نویسندۀ این داستان، کریستین بویه، تا به حال بیش از ۸۰ کتاب برای نوجوانان نوشته و برای کتابهایش جایزههایی مانند: کتاب سال آلمان و ادبیات اتریش را دریافت کرده است.

 

با بچهها که کسی حرف نمیزند

نویسنده: کریستین بویه

مترجم: کتایون سلطانی

ناشر: کتابِ چ (واحد کودک و نوجوان نشر چشمه)

تعداد صفحه: ۷۷

سال انتشار:۱۳۹۷

نوجوانان را دست کم نگیریم

۶۸۰
کلیدواژه (keyword): رشد نوجوان، دوستانه،با بچه‌ها که کسی حرف نمی‌ زند؛
فاطمه
۱۴۰۲/۰۷/۱۳
4
0
0

کتاب خوبی مخصوصا برای نوجوانانه.


نام را وارد کنید
ایمیل را وارد کنید
تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید