عکس رهبر جدید

جشن خلاقیت

  فایلهای مرتبط
جشن خلاقیت
«همه تمهیدات قانونی برای رشد و شکوفایی پژوهش‌سراهای دانش‌آموزی دیده شده‌اند. این پژوهش‌سراها می‌توانند برای توسعه خلاقیت، نوآوری و کارآفرینی دانش‌آموزان فعالیت‌های متنوع، ابتکاری و نوآورانه‌ای داشته باشند. پژوهش‌سراها همچنین می‌توانند چهره و سیمای آموزش‌وپرورش ما را عوض کنند و دبیران و دانش‌آموزان را در معرض کسب مهارت‌های تفکر، ایده‌پردازی، تاب‌آوری و مسئولیت اجتماعی قرار دهند، ولی اکنون از طرف مسئولان و متولیان نظام آموزشی به‌طور جدی حمایت و پشتیبانی نمی‌شوند.» مطالب بالا شاکله بحث و گفت‌وگویی است که سعیده سلمانی‌زارجی، مدیر پژوهش‌سرای دانش‌آموزی دخترانه بصیرت ناحیه ۲ شهرری و دبیر جشنواره ملی خلاقیت، نوآوری و کارآفرینی، با مسئولان رشد معلم داشت. یکی از ابتکارات این پژوهش‌سرا، اجرای جشنواره ملی خلاقیت، نوآوری و کارآفرینی است که گزارش آن را با هم می‌خوانیم.
 لطفاً فرایند شکلگیری جشنواره ملی خلاقیت، نوآوری و کارآفرینی را توضیح دهید.

ما جشنواره را سه سال تحت عنوان ایده‌های برتر دانش‌آموزی در سطح استان تهران برگزار کردیم. در سال سوم 9 استان دیگر نیز در جشنواره حضور داشتند. همه کارهای کارشناسی آن را طی مدت سه سال انجام دادیم. آسیب‌های احتمالی و راهکارهای آن را بررسی کردیم و یکدفعه نیامدیم بگوییم می‌خواهیم این کار جدید را انجام دهیم. چهارمین دوره هم به «جشنواره ملی خلاقیت، نوآوری و کارآفرینی» تبدیل شد. این تنها جشنواره‌ای است که در واقع از کف مدرسه، یعنی از ایده خود ما و همکاران ما، بالا آمد. من همه زندگی‌ام را روی این قضیه گذاشتم. تدریس در دانشگاه را رها کردم. چون دکترای شیمی هستم، در یک شرکت هم کار می‌کردم. آن را نیز رها کردم و کل وقت، انرژی و توانم را روی این کار گذاشتم.

بالاخره، با سماجتی که داشتم، قبول کردند ما در سطح کشور جشنواره برگزار کنیم. خیلی هم جواب خوبی گرفتیم. بر حسب اتفاق، فراخوان کار با آغاز دوران کرونا مصادف بود. همه‌جا تعطیل شد و دسترسی مستقیم به دانش‌آموز نبود. شروع کردیم به برگزاری وبینارهای ترویجی و آموزشی، تا مسئولان استان‌ها و شهرستان‌ها را نیز مطلع کنیم. جالب این بود که خیلی استقبال کردند. شبانه‌روزی کار کردیم. جاهای مختلفی رفتیم که کمک بگیریم. همه گفتند این چیزی است که به نفع دانش‌آموز است و خیلی هم کمک کردند. حدود هشت‌هزار شرکت‌کننده داشتیم. همه را به نوعی در فرایند آموزش و چالش درگیر کردیم. وبینارهای بسیاری برای اولیای دانش‌آموزان داشتیم.

 

برای ترویج این تفکر چه اقداماتی انجام دادید؟

تا زمانی که خود اولیا متوجه نباشند نیاز مهم جامعه ما همین خلاقیت و نوآوری است و آن چیزی که می‌تواند جامعه ما را از نظر علمی یا جهشی نجات دهد و ارتقا بخشد، همین مقوله خلاقیت و نوآوری است، کار جلو نمی‌‌رود. این نکته را اولیا باید بفهمند و حس کنند. برای تفهیم این موضوع، حدود 32 وبینار برگزار کردیم.

ضمن آن نیز با استادانی که در زمینه خلاقیت در ایران صاحب‌نظر هستند، مانند استادان دانشگاه تهران و استادان ستاد علوم‌شناختی، صحبت و 20 وبینار علمی تخصصی خاص «خلاقیت، نوآوری، فرایندهای ذهن و کارکردهای مغز» برگزار کردیم. مثلاً دکتر قائدی را داشتیم. خانم دکتر افضلالسادات حسینی را داشتیم. آن‌ها خیلی استقبال کردند و یک دوره برای ما برگزار کردند. برایشان بسیار جالب بود که بتوان یک کار عملیاتی انجام داد. نظرات 20 استاد مطرح را جمع کردیم که مجموعه مکتوب آن نیز وجود دارد. دکتر برخورداری از دانشگاه خوارزمی نیز در زمینه «ذهن آگاهی» یک دوره برگزار کرد؛ همچنین، دکتر نوروزی از دانشگاه اصفهان، که در زمینه خلاقیت خیلی کار کرده است.

ما حتی برای سرگروه‌های آموزشی سازمان آموزش‌وپرورش استثنایی و خود دانش‌آموزان استثنایی کم‌توان ذهنی و جسمی کلاس گذاشتیم. دانش‌آموزان آن‌ها چهار گروه هستند. شرکت‌کنندگان خوبی از این گروه داشتیم. با سرگروه‌های درسی و دبیران آن‌ها نیز وبینارهایی برگزار کردیم. همه این‌ها به خاطر این بودند که بتوانیم شروعی برای فرهنگ خلاقیت و نوآوری و فرهنگ تفکر کارآفرینانه داشته باشیم. در این راستا و در جشنواره، ایده و فکر بچه‌ها برایمان مهم بود و حتماً لازم نبود آن چیز را ساخته باشند. اگر فکر خلاقانه خود را ارائه می‌دادند، قابل‌قبول بود. یعنی ایده برای ما مهم است. فرایند تفکر مطرح است. یک مجموعه دوره‌های آموزشی نیز برای خود دانش‌آموزان، با عنوان دوره‌های پرورش خلاقیت و ایده‌پردازی، گذاشتیم. بچه‌ها با این آموزش‌ها و پیش‌زمینه‌های آموزشی، وارد کار شدند.

امکانات ما محدود بود. برای اینکه بتوانیم کارهای خود را انجام دهیم، شاید به حدود سی چهل مرکز رفتیم تا آخرش رسیدیم به بانک ملی.‌ گفتند حمایت مادی می‌کنیم، ولی چون سال اول بود، آن‌ها نیز در مورد نوع و میزان کمک مالی مردد بودند. به هر حال مشکل ما را تا حدودی رفع کردند. جالب این است که پژوهش‌سراها بودجه زیادی دارند، ولی بودجه‌شان برای جشنواره‌های دیگر است. به ما هیچ کمکی نکردند. ما فقط با تلاش خودمان و کمک بانک ملی کار خود را جلو بردیم. آن‌ها کمک مالی می‌کردند، ولی فرایند تأیید آن از بالا به پایین بسیار طول می‌کشید. حتی برای خرج‌کردن این پول و کمکی که خودمان تهیه کرده بودیم، دردسرهای بسیاری کشیدیم.

 

با ایدهها و فکرهای رسیده از دانشآموزان چه کردهاید؟

همه ایده‌ها داوری شده‌اند. ما یک سامانه جامع داوری ایجاد کرده‌ایم که چیز منحصربه‌فردی است. داوری ما سه‌مرحله‌ای است. چون می‌خواستیم بررسی آثار و داوری‌ها به‌صورت فرایندی باشد و به نتیجه‌ای برسیم، یک سامانه اینترنتی ترتیب دادیم. ضمن اینکه داوران ما از سراسر کشور هستند. یک فراخوان در کل کشور دادیم و از همه متخصصان علاقه‌مند در این زمینه در 42 رشته علمی دعوت کردیم. در بخش‌ دانش‌آموزی 14 محور داشتیم. یک محور به اولیا و مربیان و دو محور هم به نیروهای آموزشی و اجرایی مدرسه‌ها مربوط می‌‌شد. داوران داوطلب شدند و سابقه کاری خود را فرستادند. حدود 82 داور داشتیم که 51 نفر از آن‌ها مدرک دکترا و بالاتر داشتند. سعی کردیم افرادی را جذب کنیم که واقعاً‌ دغدغه آموزش‌وپرورش را دارند.

داوران در هر سه مرحله ایده‌های دانش‌آموزان را بررسی و داوری کردند و نظرات خود را درباره هر دانش‌آموز گفتند؛ به‌گونه‌ای که برای هر ایده هر دانش‌آموز، یک کارنامه تشکیل شد. هر داوری در هر زمینه نظر خود را درباره دانش‌آموز، طرح و ایده او مطرح کرده، نقاط ضعف و قوت کار را گفته و پیشنهاد خود را ارائه کرده است. برای هر ایده، یک شناسنامه و کارنامه‌ای تهیه شد که می‌توان آن را در هر مرحله به دانش‌آموز داد. در داوری‌ها نمی‌خواستیم بچه‌ها را طبقه‌بندی کنیم که یک نفر فکر کند خیلی قوی است و دیگری حس کند ضعیف است. برخی از بچه‌ها حرفه‌ایِ شرکت در جشنواره‌ها هستند! این قبیل دانش‌آموزان همه‌جا شرکت کرده‌اند و همه‌جا هم انتظار دارند اول بشوند، رتبه بیاورند و نشان کسب کنند. ما بساط این کار را در کل به هم زدیم.

بیشترین استقبال شرکت در جشنواره از استان‌های محروم مانند هرمزگان و لرستان بود. کار ما به نوعی برعکس جشنواره خوارزمی بود. چون در جشنواره خوارزمی دانش‌آموز فکر و ایده خود را به نتیجه رسانده است. یعنی آن‌ها در واقع در آن جشنواره میوه‌چینی می‌کنند، به جای آنکه فرایند تولید میوه را ایجاد کنند. می‌آیند و می‌گویند دانش‌آموز کارهایش را انجام داده باشد، طرح و ایده خود را ساخته و به نتیجه رسیده باشد. ثبت اختراع کرده باشد و حالا بیاید و ارائه کند.

من خودم به‌عنوان مدیر پژوهش‌سرا می‌دانم که بعضی از این طرح‌ها و ایده‌ها هم کار خود دانش‌آموز نیست و ایده و طرح از استاد راهنماست. یعنی خانواده یا مدرسه هزینه هنگفتی صرف می‌کند، برای اینکه دانش‌آموز در جشنواره خوارزمی رتبه بیاورد. از استاد راهنما و استاد دانشگاه کمک می‌گیرد و او هم بخشی از پایان‌نامه یکی از دانشجویانش را می‌دهد به دانش‌آموز و او تا آخر می‌رود و رتبه هم می‌گیرد. در چنین شرایطی، دانش‌آموز در واقع فقط یک معرفی‌کننده و ارائه‌کننده صرف بوده و کار خاصی انجام نداده است. ما به خاطر اینکه چنین آسیب‌هایی را نداشته باشیم، طرح‌ها و ایده‌هایی را که شائبه پایان‌نامه داشتند، حذف کردیم.

 

کمی درباره پویش خلاقیت قرنطینه نیست توضیح دهید.

یکی از کارهایی که انجام دادیم، در همان اوایل آمدن کرونا، این بود که پویشی برگزار کردیم. پویش «خلاقیت قرنطینه نیست» را با کمک بانک ملی ایجاد کردیم. زیاد هم سر و صدا کرد. در این پویش از دانش‌آموزان خواستیم از کار خلاقانه‌ای که خودشان یا پدر و مادرشان در خانه در هر زمینه‌ای انجام داده‌اند، یک فیلم 50 ثانیه‌ای بگیرند و برای ما بفرستند تا داوری شود. استقبال بسیاری از این پویش شد و حدود 50 فیلم برای ما فرستادند که داوری شد. دانش‌آموزی که طرح او را به‌عنوان نفر اول انتخاب کردیم، این بود که دانش‌آموز در آشپزخانه منزلشان، در کل فضای زیر کاسه ظرف‌شویی (سینک) که اکثراً استفاده نمی‌شود و حالت انباری دارد، لامپی گذاشته بود که هنگام باز‌شدن در کابینت، لامپ روشن می‌شد و هنگام بسته‌شدن نیز خاموش. مادرش هم آن فضا را طبقه‌بندی و از آن استفاده کرده بود. این کار را ما انتخاب کردیم، در حالی که خیلی‌ها ممکن است بگویند کجای این طرح نوآوری است. از نظر ما این مسئله فرایند تفکر دانش‌آموز را نشان می‌دهد. اول آمده مسئله‌یابی کرده، بعد فکر کرده حالا چه‌کار می‌شود کرد که این مشکل را حل کنیم و به فکرش رسیده که این کار را انجام بدهد. یک فرایند ساده را طراحی و مشکل را حل کرده است.

ما از دانش‌آموز همین را می‌خواهیم. اینکه ذهنش بتواند مشکلات ساده زندگی خودش را حل کند. ما نمی‌خواهیم مشکل کلان مملکت را دانش‌آموز حل کند. او اول باید بتواند مشکل خانواده خود و مسائلی را که با آن‌ها درگیر است، حل کند. همین دانش‌آموزِ برنده اتفاقاً‌ آمده بود و همین فیلم را برای ماکروسافت هم فرستاده بود. ماکروسافت یک برنامه سالانه دارد که از همه دنیا، کارهایشان را برایش می‌فرستند. در دوران قرنطینه، یک بخش فیلم هم گذاشته بود که فیلم‌های خلاقانه را بفرستند. دانش‌آموز ما هم کار را فرستاده بود. دو سه روز بعد از آنکه ما نتایج را اعلام کرده بودیم، نتیجه ماکروسافت هم برای او آمده بود که در آنجا هم نفر اول شده بود. یعنی نخستین فیلمی که از کل دنیا نشان دادند، فیلم این دانش‌آموز ایرانی بود که به خلاقیت او توجه کرده بودند. این چیزی است که ما از دانش‌آموزان می‌خواهیم. نه اینکه بروند هزینه کنند و کار شاق ارائه دهند و در صف آزمایشگاه‌های دانشگاه‌ها بایستند و خود را معطل استادان دانشگاه‌ها کنند! از فکر خودشان استفاده کنند و مشکلات کوچک خود را حل کنند.

در دوره قبل نیز دو برادر در جشنواره شرکت کرده بودند که در واقع سه‌قلو بودند و یک قل آن‌ها معلول جسمی حرکتی بود و مدرسه نمی‌رفت، ولی دو نفر دیگر مدرسه می‌رفتند. این دو برادر برای اینکه مشکل برادر معلول را حل کنند، دو سه وسیله ساخته بودند که یکی دستگاه شست‌وشوی دندان (مسواک) معلولان بود که رتبه هم آورد و ما به او کمک کردیم. خانواده محرومی بودند. برای ساختن همین وسیله نزد ما آمدند و گفتند برای ساختن و تهیه این وسیله پول نداریم. پژوهش‌سرا که بودجه خاصی برای این کار ندارد، ولی ما از جیب خودمان به آن‌ها کمک کردیم تا وسایل موردنیاز را بخرند.

 

ارتباط جشنواره خلاقیت را با باشگاه کارآفرینان جوان وزارت تعاون، توضیح دهید.

وزارت تعاون در مورد کشورهایی چون هند و مالزی که در زمینه کارآفرینی حرف اول را می‌زنند، مطالعاتی انجام داده بود تا ببینند آموزش دانش‌آموزی در این کشورهای مطرح چگونه است. در نهایت، براساس این پژوهش خود، یک مجموعه آموزشی تهیه کرده بودند و می‌خواستند باشگاه کارآفرینان نوجوان را راه‌اندازی کنند. در دو سه استان نیز کار خود را شروع کردند. ما از دوره سومِ جشنواره رفتیم و با آن‌ها صحبت کردیم و برگزیدگان دوره سوم خود را وارد باشگاه کارآفرینان نوجوان کردیم. در همین فضای پژوهش‌سرا، فعالیت‌ها را انجام می‌دادند؛ فعالیت‌هایی که واقعاً جذاب و منحصربه‌فردند و بچه‌ها در آن‌ها خیلی خوب تعامل را یاد می‌گیرند و تیم تشکیل می‌دهند. تا آن اندازه که برای اولیای دانش‌آموزان هم جذاب است. آن‌ها می‌آمدند و از صبح تا عصر اینجا می‌ماندند تا فعالیت و کارهای بچه‌ها را ببیند. ما از کارآفرینان دعوت می‌کردیم بیایند با بچه‌ها درباره کارها و فعالیت‌هایشان صحبت کنند. بچه‌ها حین کار احساس نمی‌کردند چیزی یاد می‌گیرند، ولی بعد که از اینجا می‌رفتند، اغلب اولیا می‌گفتند حال بچه‌هایمان خیلی بهتر از وقتی است که وارد شده بودند. چون چیزی که یاد می‌گرفتند، به‌صورت عملی بود.

 

شاید یکی از عوامل رضایت بچهها و اولیای آنان، همین روند حل مسئله باشد! چون واقعاً حال فرد را خوب میکند.

بله، کاملاً درست است. بچه‌ها همین‌طور بودند. آن‌ها با هم تیم تشکیل دادند و دارند کار می‌کنند، ایده می‌دهند و سعی می‌کنند آن را عملی کنند. فعالیت باشگاه هم به‌گونه‌ای است که خیلی به معلم نیاز ندارد و هزینه‌ای هم ایجاد نمی‌کند. مثلاً برای بچه‌ها رهیار تعریف می‌کنیم که وزارت تعاون آموزش‌هایی به این رهیارها می‌دهد. رهیارها دانشجویانی هستند که سنشان به بچه‌ها نزدیک‌ است و هر پنج شش نفر یک تیم می‌شوند، با هم کار می‌کنند و با هم رفت و آمد دارند. مشکلات خود را هم مطرح می‌کنند. روش «بارش فکری» داشتیم. ما سعی داریم کاری را که از وزارت تعاون گرفتیم، در کل کشور اجرا کنیم، چون واقعاً‌ نیاز به مربی خاصی ندارد. ما حتی با دانشگاه فرهنگیان صحبت کردیم تا دانشجومعلمان بیایند و کار «رهیار»ها را انجام دهند، چون خودشان می‌خواهند بعداً معلم شوند.

 

موفقیتهای پژوهشسرای دخترانه دانشآموزی بصیرت

• دبیرخانه جشنواره ایده‌های برتر دانش‌آموزی

دبیرخانه مرکزی جشنواره جوان خوارزمی

دبیرخانه جشنواره جوان خوارزمی

قطب ایده‌پردازی و خلاقیت انسان

پژوهش‌سرای برتر کشور در سال 93

پژوهش‌سرای برتر استان در سال 95

نهاد ترویجی برتر کشور در فناوری نانو در سال 94

آزمایشگاه فناوری نانو برتر کشور در سال 94 و 95

 

«جشنواره ملی خلاقیت، نوآوری و کارآفرینی» تنها جشنواره‌ای است که در واقع از کف مدرسه، یعنی از ایده خود ما و همکاران ما، بالا آمد

 

۱۳۱۶
کلیدواژه (keyword): رشد معلم، گفت و گو،
نام را وارد کنید
ایمیل را وارد کنید
تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید