عکس رهبر جدید

نقدی بر حل مسئله

  فایلهای مرتبط
نقدی بر حل مسئله

- کدوم بود؟ الگویابی؟ الگوسازی؟ نه فکر نکنم! حتماً حالا که درسمون محیط و مساحته، «زیرمسئله»1 است! آره خودشه! همینه! ولی آخه چه ربطی داره؟! به نظرم مثل مسئله‌های ضربه که خانم توی فصل ضرب می‌داد!

این چه فکریه؟! من درست فکر می‌کنم یا کتاب؟! من درست فکر می‌کنم یا خانم معلم؟! حالا برای زیرمسئله باید چه‌کار کنم؟ حالا که تعداد کل شکلات‌ها رو می‌خواد، باید اول تعداد شکلات شیری‌ها، بعد هم تعداد شکلات قهوه‌ای‌ها رو پیدا و با هم جمعشون می‌کردم. خب، این‌جوری حل می‌شه دیگه!

خوب شد خانم معلم این مسئله شکلات‌ها رو برامون حل کرد، وگرنه الان برگه من سفید می‌موند! دوستام در موردم چی فکر می‌کردن؟! خود خانم معلم رو بگو! مامان و بابا! خدا این کتاب و خانم معلم رو از ما نگیره! بذار مدادم رو بتراشم!

آه! سروش شکل کشیده! خدایا! نکنه رسم شکل بوده! اصلاً من ریاضی نمی‌فهمم! کی می‌شه که خلاص بشم ازش؟!‌

خوب است به این سؤال فکر کنیم که تجربه گفت‌وگوی درونی بالا ممکن است برای چند کودک پیش آمده باشد و چه اثری در ارتباط‌گرفتن یا قطع ارتباط او با ریاضی گذاشته باشد!

سؤال دیگری که خوب است به آن هم فکر کنیم، این است که: «برای رسیدن به چه هدفی ریاضی را آموزش می‌دهیم؟ آیا قرار است کودکانی بپروریم که در بزرگ‌سالی قدرت مواجهه با مسئله‌ها و چالش‌ها را داشته باشند، بتوانند به آن‌ها فکر کنند و باور داشته باشند که می‌توانند آن‌ها را حل کنند، برای حل مسئله چاره‌اندیشی کنند، تصمیم بگیرند و باور داشته باشند که پاسخ دست‌یافتنی است؟!»

فکر نمی‌کنم کار جامعه با نیروی انسانیِ وابسته به روش کتاب‌ها و معلم، به خلق ایده‌های تازه، ابداع شیوه‌های نو و یافتن راه‌حل‌های یاری‌بخش برسد! آیا شما جز این فکر می‌کنید؟

پس حل مسئله را چه کنیم؟

حل مسئله را به کودکان بسپاریم و بر راهبردها تمرکز نکنیم! تمرکز بر راهبرد فرصت ارتباط گرفتن با مسئله را، از نقطه‌ای که برای کودک معنادار است، می‌گیرد! بنابراین، دانش پیشین او را ندیده می‌گیرد! همچنین، باور او را که من می‌توانم به مسئله فکر کنم و راه‌حل معنادار خودم را داشته باشم و بنابراین من عضوی از جامعه ریاضی هستم، برای کودک حیف می‌کند! فرصت فکرکردن به راه‌حل خود و دوستانش، مقایسه آن‌ها با هم، یافتن شباهت و تفاوت، و هدیه‌گرفتن و هدیه‌دادن ایده‌هایی که خود یا دوستانش به آن‌ها فکر نکرده بودند، توسعه‌دادن راهبردهایشان را دریغ خواهد کرد! و فرصت ناب گفت‌وگو و ارتباط با محوریت ریاضی، نقدکردن و استدلال‌آوردن را از کلاس درس و جامعه نیازمند به روحیه مشارکت و پیش‌بردن کارهای گروهی می‌گیرد!

سؤال آخر اینکه: «تمرکز بر چه چیزی مهم است؟ راهبرد یا تمام اتفاقات نابی که از طریق حل‌کردن مسئله و به اشتراک‌گذاری ایده‌های معنادار کودکان برای کلاس و در نهایت برای جامعه فراهم خواهد شد؟»

پینوشت

1. همان حل مسئله

۱۸۷۴
کلیدواژه (keyword): رشد مدرسه فردا، تجربه، حل مسئله،
نام را وارد کنید
ایمیل را وارد کنید
تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید