در قرآن کریم، سوره الشّرح، آیه 6 آمده است: «ان مع العسر یسرا»؛ یعنی: « با هر سختی آسانی است». خداوند نمیگوید که بعد از پایان هر سختی، دوره راحتی فرامیرسد. بلکه میفرماید همراه با هر سختی، آسانی وجود دارد. این جمله را شاید انسانهای بیاراده و کسانی که بعد از شکست، بهسرعت ناامید میشوند، درک نکنند. اما دختران و پسران بااراده آن را بهخوبی میفهمند و در زندگی خود از آن استفاده میکنند. برای این انسانها تفاوتی ندارد که سیل بیاید، زلزله شود، یا جنگ نابودی به بار آورد. این اتفاقات، انگیزه آنها را برای رسیدن به هدف نه تنها کم نمیکند، بلکه بیشتر و بیشتر میکند.
عراق، درخشش در المپیک بعد از حمله آمریکا
سال 1382 شمسی تازه شروع شده بود که خبر رسید جورج بوش رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا فرمان حمله این کشور به قصد تسلط بر نفت عراق را صادر کرده است. کمی بعد نیروهای مختلفی از کشورهای گوناگون به عراق حمله کردند و در مدتی کوتاه، دوران قدرت صدام در عراق به پایان رسید. در آن روزها عراق صحنه خونریزی و کشتوکشتار بود و روزی نبود که خبر کشتهشدن تعداد زیادی از مردم به گوش نرسد. تیم فوتبال زیر 23 سال عراق در چنین وضعیتی خود را برای مسابقات مقدماتی المپیک آماده کرد و عجیب بود که در مسیر بازیهای مقدماتی، موفق شد به المپیک 2004 آتن (یونان) صعود کند. چند ماه بعد و در تابستان 1383، المپیک در حالی آغاز شد که کسی انتظاری از کشور جنگزده عراق نداشت؛ اما جوانان عراقی، حالا برای شادی مردم خود، انگیزههای دوچندانی داشتند. بردهای پیدرپی آنان در المپیک، آنها را به محبوبترین تیم بازیها تبدیل کرد. زیرا تمام مردم جهان از دشواریهای آنان آگاه بودند. سرانجام عراق بعد از آرژانتین، پاراگوئه و ایتالیا عنوان چهارم المپیک را از آن خود کرد و مردم عراق با تلاش جوانان خود، مدتی مشکلات جنگ را فراموش کردند.
مجارستان، انتقام از حمله شوروی سابق در داخل آب
سال 1956 میلادی سالی دردناک برای ملت مجارستان بود. « ایمره ناگی» در مجارستان انقلاب کرده بود تا این کشور از سلطه شوروی، ابرقدرت سابق نجات پیدا کند. اما نتیجه این انقلاب، حمله تانکهای شوروی سابق به بوداپست پایتخت مجارستان و سرکوب مردم انقلابی بود. تنها چند هفته بعد، مجارها باید راهی شهر ملبورن در استرالیا میشدند تا در بازیهای المپیک به میدان بروند. برای کشوری که چهار سال قبل از آن، شانزده طلا در المپیک کسب کرده بود، روحیهای باقی نمانده بود. اما بازیکنان واترپلوی مجارستان خود را نماینده انقلاب مجارستان میدانستند. وقتی آنها در نیمهنهاییِ المپیک در برابر شوروی سابق قرار گرفتند، فرصتی مناسب پیدا کرده بودند تا انتقام کودتا را در استخر بگیرند! آنان مصممتر از همیشه وارد استخر شدند و چهار گل به حریف زدند. مسابقه دو تیم درگیریهای زیادی داشت و حتی اَبروی «اروین ژادور» بازیکن مجار بر اثر مشت یکی از بازیکنان شوروی شکافت؛ اما برد مجارستان، آنها را به فینال و قهرمانی المپیک رساند. پس از قهرمانی، بازیکنان در حالی سرود ملی مجارستان را میخواندند که خانوادههای برخی از آنها بهدلیل حضور در انقلاب، در شرف مجازات و اعدام بودند.
پرو، زلزله قبل از جام جهانی
وقتی پرو موفق شد بعد از چهل سال به جام جهانی فوتبال صعود کند، کسی انتظاری از این تیم تازهوارد در مسابقات نداشت. اما در همان روز نخست مسابقات جام جهانی 1970، تماشاگران متوجه شدند که پروییها با بازوبندهای مشکی وارد زمین مسابقه شدهاند. زلزله مرگباری در کشور پرو اتفاق افتاده بود و هزاران نفر را از بین برده بود. حالا بازیکنان پرو، نماینده مردم فقیری بودند که زلزله به آنان رحم نکرده بود. این بازیکنان با بازیهای درخشان خود، پرو را به جمع هشت تیم برتر جهان رساندند و تنها در این مرحله، مغلوب برزیل، قهرمان مسابقات شدند. پروییها پس از این مسابقات، هرگز نتوانستند نتایج خود در آن رقابتها را تکرار کنند.
شیلی، اتحاد پس از ویرانی
مردم شیلی هیچگاه مثل مسابقات فوتبال 1962 با هم متحد نشده بودند. قرار بود آنها میزبان جام جهانی فوتبال باشند، اما قبل از مسابقات، هولناکترین زلزله تاریخ این کشور اتفاق افتاد و هزاران نفر را قربانی کرد. خسارتهای واردشده آنچنان زیاد بود که برخی کشورها پیشنهاد دادند میزبانی بازیها از شیلی گرفته شود. اما این صحبتها، انگیزه مردم و بازیکنان شیلی را برای درخشش در مسابقات بیشتر کرد. آنان حتی آماده بودند تا انتقام روزنامهنگارهای ایتالیایی را که میخواستند میزبانی از شیلی گرفته شود، در زمین از بازیکنان ایتالیا بگیرند. تماشاگران هم در طول نود دقیقه از تمام ابزارها و سلاحهای ممکن برای تضعیف ایتالیا استفاده کردند. شیلی سرانجام دو_هیچ ایتالیا را شکست داد و با درخشش در این جام، عنوان سوم بازیها را از آن خود کرد. این نتیجه، نشان داد که بلایای طبیعی نمیتواند در برابر اتحاد مردم شیلی، مانعی جدی محسوب شود.
آلمان، معجزه برن بعد از نابودی در جنگ جهانی دوم
آلمان در جنگ جهانی دوم شکست خورده بود و همهچیز خود را از دست داده بود. اما مردم این کشور از فردای جنگ، تلاش شبانهروزی خود را آغاز کردند. مرد و زن، روزانه شانزده ساعت کار کردند و چنین شد که این کشور تنها نه سال بعد از شکست و نابودی در جنگ جهانی، به بزرگترین اقتصاد اروپا تبدیل شد. تیم فوتبال آلمان در این وضعیت راهی جام جهانی 1954 در سوئیس شد و وقتی در روز دوم بازیها، سه _هشت به تیم قدرتمند مجارستان باخت، همه مطمئن شدند که آلمان، یکی از تیمهای ضعیف مسابقات است. اما آلمانها روزبهروز بهتر شدند و سرانجام در فینال، یک بار دیگر با مجارهای شکستناپذیر دیدار کردند. تنها در هشت دقیقه نخست، مجارستان دو گل به آلمان زده بود، اما برای مردمی که ویرانههای جنگ را از بین برده بودند، بازگشت در فوتبال عجیب نبود. آلمان سرانجام سه_دو برنده شد و جام جهانی را به خانه آورد. « معجزه برن» در میدان فوتبال، نمادی بود از معجزه اراده سازندگی و اقتصادی و معجزه تلاش مردمی که با بدترین شکستها نیز ناامید نشدند، چه در جنگ و چه در میدان فوتبال.