عکس رهبر جدید

دانش‌آموز باید پاسخ نیازهای روز خود را در کتاب دینی و قرآن بیابد

  فایلهای مرتبط
دانش‌آموز باید پاسخ نیازهای روز خود را در کتاب دینی و قرآن بیابد
شما در این گفت و گو با نظرات تعدادی از همکاران استان هرمزگان درباره کتاب پایه دوازدهم آشنا می‌شوید. امیدوارم خواندن آن بتواند به تدریس بهتر شما کمک کند.

اشاره
در خدمت چندتن از همکاران درس دینی و قرآن در بندرعباس، مرکز استان هرمزگان بودیم و با آنان پرسش‌هایی را درباره کتاب پایه دوازدهم در میان گذاشتیم. آنچه می‌خوانید، آرای این عزیزان درباره موضوع‌ها و مباحث این کتاب است؛ به علاوه آنچه باید در کتاب جدید بیاید، یا اصلاحاتی که باید در درس‌های موجود صورت بگیرد.
1. علی مریدی: دبیر دین و زندگی در آموزش‌و‌پرورش ناحیه یک بندرعباس با مدرک کارشناسی ارشد در علوم قرآن و حدیث
2. حسن مریدی: دبیر دین و زندگی، عضو گروه‌های آموزشی علوم انسانی استان هرمزگان، دارنده مدرک کارشناسی ارشد معارف.
3. امید رحمانی: دبیر دین و زندگی از آموزش‌و‌پرورش ناحیه یک بندرعباس، با مدرک کارشناسی ارشد معارف (گرایش علوم قرآن و حدیث)
4. ابراهیم غلباش: دبیر معارف در آموزش‌وپرورش ناحیه یک بندرعباس، با مدرک کارشناسی ارشد معارف (گرایش فقه و حقوق)
5. حسین رحیمی: دبیر معارف در آموزش‌وپرورش ناحیه یک بندرعباس، با مدرک کارشناسی ارشد معارف

 

دبیران عزیز و ارجمند بندر عباس توجه فرمایید وقتی نظرات شما در مجله چاپ شود، اولین کسانی که آن را می‌خوانند، مؤلفان کتاب هستند. ضمن اینکه خود مؤلفان خواسته‌اند ما خدمت شما در بندرعباس و خدمت همکاران در استان‌های دیگر برسیم تا دیدگاه‌های انتقادی و سازنده و پیشنهادهای کارگشا را منتقل کنیم. قبل از آمدن به اینجا، به مؤلفین گفتیم با همکاران درباره کدام کتاب و درباره چه جنبه‌هایی صحبت کنیم؟ آیا طرح سؤال خاص را در نظر دارید؟ به ما مأموریت دادند درباره کتاب دین و زندگی پایه دوازدهم گفت‌وگو کنیم تا دیدگاه و رویکرد شما را درباره موضوع‌های کتاب با تمام جزئیات منعکس کنیم. جمع‌بندی آرای همکاران در این استان و استان‌های دیگر را به مؤلفان می‌دهیم تا در اصلاحات بعدی لحاظ شود، زیرا شما در کلاس با دانش‌آموزان بر سر این کتاب درگیرید و باید پاسخگوی پرسش‌هایشان باشید. امیدواریم این توضیح، هدف را به‌صورت شفاف روشن کرده باشد. حالا برویم سراغ سؤال‌هایی که لازم است با شما در میان بگذاریم:

لطفاً نظر خود را درباره جلد، حجم، خط، رنگ، تصویر و طرح‌ها و به‌صورت کلی وضعیت سخت‌افزاری کتاب بیان کنید. آیا تصویرها و طرح‌ها در خدمت موضوع و محتوای درس قرار دارند یا فکر می‌کنید خیر!

امید رحمانی: از حضور شما در اینجا متشکرم. باید واقع‌بینانه با درس‌های کتاب دین و زندگی مواجه شویم. وقتی ما در خط مقدم این عرصه برای انتقال علم و دانش قرار گرفته‌ایم، مشاهده می‌کنیم که نیازهای دانش‌آموزان و سؤال‌های آن‌ها چیزی فراتر از محتوای کتاب درسی است. فکر و نیازهای آنان محور خود را دارد، ولی کتاب بر محور دیگری می‌گردد. ما نیز مجبوریم کتاب را براساس همان سرفصل‌ها به پایان برسانیم و بچه‌ها را برای امتحان نهایی آماده کنیم. اما در کلاس درس با مشکلات بسیاری مواجهیم. دانش‌آموزان خسته و دلزده‌اند و حال و حوصله گوش دادن به صحبت‌های من معلم را ندارند. زیرا فکر می‌کنند نیاز آنان چیز دیگری است. به محض اینکه فرصت پیدا می‌کنند. سؤال‌های زیادی از من معلم می‌پرسند که گویای همان‌چیزهایی است که عرض کرده‌ام.

اما درباره حجم کتاب و محتوای آن تقاضایم این است که به اطلاع تمام مؤلفان همه کتاب‌های درسی رسانده شود، مؤلفان نباید کتاب را برای هشت‌ماه تحصیلی بنویسند، باید کتاب را برای شش ماه تحصیلی بنویسند. به چند دلیل:

 1. متأسفانه چهار ساعت کلاس درس دین و زندگی به دو ساعت کاهش یافته است.

2. حجم سؤال‌ها و شبهه‌هایی که در ذهن بچه‌هاست، زیاد است، باید در حد توان خود به آن‌ها پاسخ بدهیم.

3. روزهای تعطیل زیادی در دوره تحصیل سالانه در سطح کشور داریم.

4. ساعاتی را باید برای امتحان کتبی یا شفاهی کنار بگذاریم.

5. جلسه‌هایی کاری پیش می‌آیند که معلم باید در آن‌ها شرکت کند.

بنابراین، معلم ناچار است به سرعت از موضوع‌ها و محتوای کتاب عبور کند و کتاب را به سرانجام برساند.

 

یعنی کمیت ملاک قرار می‌گیرد نه کیفیت!
رحمانی: دقیقاً! پس حجم و محتوای کتاب با فرصت هشت ماهه سال تحصیلی هم‌خوانی ندارد. متأسفانه کاهش ساعات درسی نیز به مجموعه کتاب درس دین و زندگی حاضر آسیب وارد کرده است. بچه‌ها بارها از بنده پرسیده‌اند آقای رحمانی! شما اگر به پرسش‌ ما جواب ندهید، ما برویم از چه کسی بپرسیم؟ یا می‌گویند، اگر جوابمان را از کتاب درس دین و زندگی نگیریم، از کجا باید بگیریم؟ در حالی‌که بنده، چه در کلاس و چه در غیرکلاس و در موقع استراحت، آماده پاسخ گفتن به بچه‌ها هستم، ولی باز هم به دلیل زیاد بودن حجم کتاب، چنان که لازم است نمی‌توانم در خدمت بچه‌ها باشم!

 

شما می‌دانید که مؤلفه‌های تأثیرگذار زیادند. یکی از آن‌ها کتاب درس دین و زندگی شماست.
حسن مریدی:
ما این مؤلفه‌ را تصحیح و تقویت نکرده‌ایم، وگرنه از پس مؤلفه‌های دیگر برمی‌آید. به نظر همکاران اهمیت نداده‌اند.

امید رحمانی: به شدت به احکام نیاز داریم. دانش‌آموز ما با دیپلم وارد بازار کار می‌شود.

پس باید احکام کسب و کار را در کتاب دین و زندگی یاد بگیرد تا در کارش به آن عمل کند. یا دانش‌آموزان سرانجام وارد فعالیت‌های اجتماعی می‌شوند. در کدام درس کتاب دین و زندگی به آن پرداخته‌ایم؟ جای این مباحث کاملاً خالی است.

 

پس می‌فرمایید در کتاب مسائل اخلاقی مغفول مانده است؟
علی مریدی:
همکاران محترم درباره قوت و ضعف مطالبی فرمودند.

از نظر بنده، قوت درس‌ها یکی آیات ابتدای درس است که نسبت به کتاب‌های قبلی بهتر شده است. همکاران درکلاس هم به این آیات توجه دارند و 15 دقیقه ابتدای کلاس را به قرآن اختصاص می‌دهند.

اما درباره اعتقادات، با توجه به فرموده همکاران، بنده اشاره کنم تا حدی در کتاب‌های پایه دهم و یازدهم به اعتقادات توجه شده و در کتاب پایه دوازدهم توحید را تشریح کرده‌اند؛ گرچه کم است، ولی با توجه به ساعات تدریس آن، مفید است.

درباره احکام، در سال‌های گذشته کم توجهی شد. مثل اینکه در پایه هشتم احکام مربوط به ماهواره را آورده بودند. اگر کتاب را به دو قسمت تقسیم کنند و در یک قسمت، بحث‌های اعتقادی و در قسمت دیگر اخلاق و احکام اختصاصی را بیاورند، خیلی‌خوب می‌شود. البته سه قسمت هم می‌شود کرد؛ اعتقادی، اخلاقی و احکام همه این قسمت‌ها باید با توجه به نیازهای دانش‌آموزان و مسائل مبتلا به آنان پر شود. در بحث‌های اخلاقی هم حدیث‌های مربوطه را بیاورند.

یگ گله هم این است که ای کاش قبل از تألیف کتاب به بندرعباس می‌آمدند و از همکاران اینجا و شهرهای دیگر نظرخواهی می‌کردند تا کتاب براساس آرای همکاران آماده می‌شد این، نتیجه‌بخش‌تر بود.

دو ساعت تدریس برای این کتاب خیلی کم است. این مدت برای توضیح محتوا شاید کفایت کند، ولی نمی‌توان آنچه را دانش‌آموزان در ذهن دارند و باید مطرح کنند، در حد لازم توضیح داد یا رفع ابهام کرد، یا به شبهه‌ها پرداخت. بچه‌ها آنچه را می‌بینند، در فضای مجازی می‌خوانند یا از این و آن می‌شنوند، در کلاس من مطرح می‌کنند. اگر ساعات تدریس دین و زندگی از دو ساعت به چهار ساعت می‌رسید، کار همکاران این درس راحت‌تر می‌شد. دو سال پیش نیز درخواست همکاران برای افزایش ساعات تدریس برای مسئولان ارسال شد، ولی تاکنون مؤثر نبوده است. به نظر و درخواست همکاران اهمیتی نداده‌اند. این فقط خواست ما در استان هرمزگان نیست، صد در صد همکاران در استان‌های دیگر خواهان افزایش ساعات تدریس دین و زندگی‌اند.

ابراهیم غلباش: از نظر محتوایی، کتاب پایه دوازدهم خوب است. یکی از موضوع‌های مورد نیاز پرداختن به شرک بود، زیرا با مطرح کردن توحید، دانش‌آموزان درباره شرک می‌پرسیدند که خوشبختانه امسال این موضوع نیز درکتاب آمده است. لذا به‌راحتی می‌توان توحید و شرک را به‌صورت مقایسه‌ای مطرح کرد. اما دو ساعت تدریس خیلی کم است و سبب نزول کار کیفی در تدریس می‌شود. کتاب خالی از احکام است. دانش‌آموزان دبیرستان (متوسطه دوم) در سنی قرار دارند که راه‌های گریز برای آنان فراهم است؛ به‌ویژه که خیلی زود تحت‌تأثیر فضای مجازی قرار می‌گیرند.

حسین رحیمی: در بحث عصمت می‌گوییم پیامبران از هر گونه گناهی مصون‌اند، اما درباره حضرت آدم گفته می‌شود اشتباه کرد و از بهشت رانده شد. پس آیا مصونیت از گناه و خطا، در هر مورد است، یا فقط به دریافت و ابلاغ وحی مربوط می‌شود؟ در کتاب پایه دوازدهم به این مورد خوب نپرداخته‌اند.

درباره مدت تدریس هم عرض کنم، برای رشته علوم انسانی چهار ساعت است، ولی برای رشته‌های تجربی و ریاضی دو ساعت است. اگر بپذیریم که این تفاوت بازمی‌گردد به بیشتر بودن درس (18 درس) برای علوم‌انسانی، پس لازم است برای دو رشته دیگر (با 12 درس) سه ساعت تدریس مقرر کنند نه دو ساعت!

حسن مریدی: آوردن آیات در ابتدای درس کار خوب و کارمثبتی است، ولی می‌توان آیات را با خط‌های زیباتر و جذاب‌تر برای بچه‌ها نوشت. این نکته را عرض کنم که در گذشته، درسی به نام «نظارت همگانی» داشتیم. منظور از نظارت همگانی «امر به معروف و نهی از منکر» است. در این‌باره پرسیدم، گفتند در کتاب پایه نهم آمده است. اگر صحت داشته باشد، یعنی این موضوع را به حاشیه برده‌ایم، زیرا امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر موضوع بسیار مهمی است که باید در کتاب‌های پایه یازدهم یا دوازدهم گنجانده می‌شد. در پایه نهم کارایی ندارد، مناسب‌تر است که این درس به سر جای قبلی‌اش برگردد.

 
اگر شما (به‌صورت فردی یا گروهی) مؤلف این کتاب بودید؛ کدام یک از عنوان‌های درس (کل درس منظور است) را می‌پذیرفتید، چرا؟ کدام‌ها را حذف می‌کردید، چرا؟ و چه عنوان‌های تازه‌ای را اضافه می‌کردید؟
علی مریدی:
بحث ویرایش کتاب نیست. اگر نویسنده کتاب بودم، هر سه کتاب پایه دوم متوسطه را با هم در نظر می‌گرفتم؛ در این کتاب‌ها هم باید به توحید پرداخت و هم به معاد و هم نبوت و هم امامت که در واقع تداوم نبوت به حساب می‌آید. در کنار این‌ها باید به موارد دیگری مانند اخلاق عملی و تربیتی هم توجه داشت. در پایه دهم تا حدی به شناخت توحید پرداخته شده است. در همین کتاب باید پایه‌ها را شکل داد و ساخت.

دیگر نیاز به تکرار آن‌ها در کتاب‌های بعدی نیست. به جای آن‌ها باید موضوع‌های کاربردی را آورد. اکثر مباحث کتاب در بحث‌های نظری باقی مانده‌ا‌‌ند و وارد مرحله عمل نشده‌اند. اما اگر مباحث توحید کتاب پایه دهم تا حدی قوی‌تر و مستدل‌تر مطرح می‌شد. و در پایه بعدی به موضوع نبوت می‌پرداختیم و تداوم آن را در امامت دنبال می‌کردیم، مفیدتر بود، در حالی‌که اکنون در پایه دوازدهم، باز برگشته‌ایم به توحید که دیگر لازم نیست.

 

به کدام درس‌ها باید در پایه دهم به حد کافی توجه می‌شد و دیگر لازم نبود در کتاب دیگر مثل کتاب پایه دوازدهم تکرار شوند؟
علی مریدی:
در کتاب پایه دهم، بخش‌های قسمت ‌اول، مثل هدف زندگی، خوب و لازم است. با این تبصره که می‌شد مطالب بهتری را گنجانده تا جذاب‌تر شود و از برهان نظم استفاده می‌کردیم و در کنارش برخی بحث‌های مربوط به توحید را می‌آوردیم. قرآن هم وقتی به توحید می‌رسد، دقیقاً از نظم و انسجام موجود در طبیعت که بهترین شیوه است. برای یاددهی استفاده می‌کند. وقتی در کلاس از شیوه قرآنی استفاده می‌کنیم، دانش‌آموزان بهتر می‌پذیرند و برایشان قابل درک‌تر است. اگر این گونه می‌شد، دیگر لازم نبود در پایه دوازدهم باز هم بحث توحید را بیاورند.

بعد می‌رسیم به معاد که این موضوع مورد توجه دانش‌آموزان قرار می‌گیرد. در پایه دوازدهم مباحث آمده مورد نیاز بچه‌هاست، با این یادآوری که خیلی از درس‌ها را که نیاز مبرم‌تری به آن‌ها بود، حذف کردند. انتظار داشتیم در کتاب دوازدهم درس «مدیریت خانواده» هم اضافه می‌شد که این درس می‌توانست به دبیران کمک کند، اما متأسفانه به سمت روان‌شناسی و علوم اجتماعی رفت و دین و زندگی همچنان بی‌یار و یاور باقی ماند.

امید رحمانی: انگار رسم‌الخط قرآن در کتاب درسی به فارسی است و این روش تلاوت را برای دانش‌آموزان سخت کرده است. اگر همان خط عثمان‌طه بود، تلاوت آیات برای معلم و دانش‌آموزان راحت‌تر و روان‌تر می‌شد. اکنون در این رسم‌الخط، اعراب‌گذاری کامل نیست.

من درباره محتوای کتاب سؤالی دارم؛ آیا دین و زندگی بچه‌های رشته تجربی با بچه‌های رشته انسانی فرق می‌کند؟

مؤلفان کار جالبی نکرده‌اند؟ زیرا نیازهای دین و زندگی دانش‌آموزان تمام رشته‌ها یک جور است. حال که این کار را کرده‌اند، حداقل دبیران را درباره آن توجیه می‌کردند که به چه دلیل چنین تفاوتی قائل شده‌اند؟ البته این را هم باید عرض کنم که درس‌های چهار، پنج و شش بسیار خوب هستند مثل بحث توسل که باز جا دارد بیشتر به آن بپردازند، زیرا نیاز روز بچه‌هاست و در این زمینه شبهه‌ها زیاد است. بحث‌های انتخاب و اختیار، قضا و قدر و سنت‌ها و امدادهای الهی خوب دیده شده‌اند.

حسن مریدی: سؤال خوبی طرح کرده‌اید، ولی بدون پژوهش نمی‌توان جوابی‌ به آن داد. اگر شما ده روز پیش یا بیشتر این سؤال‌ها را برای ما می‌فرستادید، بنده بهتر می‌توانستم نظرم را بدهم.

 

اگر اکنون آمادگی ندارید، می‌توانید نظر خودتان را بعداً‌ برای ما بفرستید تا استفاده کنیم. ضمن اینکه ما بیشتر از پانزده روز است که سؤال را برای سرگروه دین و زندگی فرستادیم تا در اختیار همکاران قرار دهد.
حسن مریدی
: به هر حال، اگر من نویسنده کتاب بودم، درس یک تا نه را حفظ، ولی درس دهم را حذف می‌کردم (تمدن جدید و مسئولیت‌ ما)، زیرا برای آن نیازی احساس نمی‌کنم. جای این درس، اخلاق و احکام را به‌صورت دو درس اضافه می‌کردم. ضمن اینکه اگر جای مؤلف کتاب بودم، در پایه دهم فقط موضوع‌های اعتقادی را می‌گنجاندم و در پایه یازدهم اخلاق را با توجه به روایات و قرآن و داستان‌های شیرین زندگی پیامبر (ص) و امامان (ع) مطرح می‌کردم تا تربیت اخلاقی دانش‌آموزان، تربیت عملی باشد.

در سال دوازدهم هم احکامی را می‌آوردم که مبتلا به دانش‌آموزان ماست؛ به ویژه احکام نماز و ازدواج.

ابراهیم غلباش: من حتماً به کتاب پایه دوازدهم درس احکام را اضافه می‌کردم و بعد بحث قضا و قدر را برای بچه‌ها بازتر و قابل فهم‌تر می‌‌کردم. کلام موجود در کتاب برای آنان سنگین‌ است، به این دلیل که سخن را خیلی کوتاه کرده‌اند.

در حد نصف صفحه که خیلی کم است و همین ایجاز، درک مطلب را سخت کرده است.

 

البته مثال هم آورده است.
غلباش:
درست است، ولی می‌توانستند موضوع را روان‌تر تشریح کنند.

حسین رحیمی: کتاب پایه دوازدهم جذاب است، ولی وقت تدریس آن کم است. بنده وقتی این درس‌ها را در کلاس تدریس می‌کنم، لذت می‌برم، اما کمبود وقت فعلی نمی‌گذارد مطالب را به خوبی برای دانش‌آموزان جا بیاندازم.

 

مؤلفان بر فعال کردن و مشارکت دانش‌آموزان در درس‌ها تأکید کرده‌اند. آیا برای شما دبیران محترم امکان چنین کاری وجود دارد؟
حسین رحیمی:
خیلی کم. زیرا تعداد بچه‌ها در کلاس زیاد است. حدود 40 دانش‌آموز درکلاس نشسته‌اند و ساعت تدریس هم کوتاه است.

علی مریدی: اگر مشارکت بچه‌ها نباشد، یادگیری ممتنع است. قطعاً باید بچه‌ها در کار تدریس حضور فعال داشته باشند و با هنر معلم به مشارکت وادار شوند. یا خودشان باید برای همکاری رغبت داشته باشند. بنده از طریق دادن موضوع تحقیق، یا تهیه جواب برای سؤال‌ها این کار را می‌کنم. فیلم‌های آموزشی را گاهی بچه‌ها از اینترنت می‌گیرند و می‌آورند. استفاده از کتابخانه هم در دستور کار ما قرار دارد. حداقل ماهی یک بار هم شده بچه‌ها را به کتابخانه مدرسه می‌برم و پس از مطالعه، خلاصه‌ای از آنچه را خوانده‌اند، بیان می‌کنند. اگر موضوع مربوط به درس باشد، چه بهتر، وگرنه موضوع اخلاقی را مطالعه می‌کنند. به نظرم، اگر می‌خواهیم بچه ها را متوجه چیزی کنیم، باید در حوزه عمل باشد، در حالی‌که در کلاس تمام بحث‌ها نظری است. عملی یعنی اینکه کار پژوهشی را به آنان واگذار کنیم تا بروند خودشان تحقیق کنند.

اگر کار و مشارکت عملی نباشد، 40 سال دیگر هم در تربیت دینی بچه‌ها تحولی ایجاد نمی‌شود.

امید رحمانی: اگر من مؤلف این کتاب بودم؛ در درجه اول پای نمره و ارزشیابی مقرر کنونی را در درس دینی قطع می‌کردم. همین قدر که دانش‌آموز با انتخاب و علاقه‌ آمده و سرکلاس نشسته است، نمره دارد. در مرحله دوم، کار تحقیقی و پژوهشی را بر اساس نیازها و موقعیت‌ها به وی واگذار می‌کردم. برای نمونه، در هرمزگان مسائل خاصی وجود دارد. همین‌طور در سطح کشور با چنین مسائلی روبه‌رو هستیم. از بچه‌ها بخواهیم در حد وسع و توانشان علت مسئله مورد نظر را پیدا کنند و برای حل آن چاره‌جویی کنند و راه‌حل بدهند. یا اوقاتی را با بچه‌ها در کتابخانه بگذرانیم که بدون شک این صرف وقت جاذبه دارد و ایجاد علاقه می‌کند. وقتی من معلم نمره ارزیابی را گذاشته‌ام و مدیر مدرسه فقط دنبال این نکته است که بپرسد نمره ماهانه چه شد نمره‌های نوبت اول و دوم کجاست، این هول و ولاها مرا از کار اصلی و کیفی‌ام باز می‌دارد. نتیجه کار هم نمی‌تواند رضایت‌بخش باشد. البته نمره و ارزشیابی را هم با سبک و سیاق دیگری برای خودم تعریف می‌کردم که با روش کار با بچه‌ها متناسب باشد.

در مرحله کنونی و با وضعی که کتاب دارد، امکان کار تحقیقی و پژوهشی وجود ندارد. حتی اگر هم بچه‌ها را به کار بگیریم.

 

اسم کتاب «دینی و قرآن» است. محتوای درس باید در خدمت تبیین و تفهیم این عنوان باشد. مؤلفان محترم چنین باوری دارند. اما به نظر شما همکاران محترم، مؤلفان کتاب تا چه اندازه‌ در این کار موفق بوده‌اند؛ از آیات منتخب و محتوای متن اصلی درس تا بخش‌های تدبر و پاسخ به سؤال‌ها و تفکر درمتن و غیره؟ نقد شما به این موضوع چیست؟
علی مریدی:
ابتدا نکته‌ای را درباره سؤال قبلی بگویم. کمتر مباحث از تحقیق و پژوهش در کتاب دیده می‌شود.

البته وضع کلاس‌ها با هم فرق دارد. در کلاس کار و دانش باید فعالیت مناسب با وضع آن‌ها عرضه شود.

در برخی مدرسه‌های خاص یا مدرسه‌های عادی خوب، بچه‌ها خودشان قادر به کار تحقیقی هستند. اما همه این‌ها به شیوه تدریس برمی‌گردد. معلم با شیوه مناسب می‌تواند دانش‌آموزان کلاسش را فعال کند. کتاب‌های کار و دانش و تجربی و ریاضی باید عوض می‌شد.

در کار و دانش بچه‌هایی داریم که نمی‌توانند نماز بخوانند، یعنی بلد نیستند. آداب روزه را نمی‌دانند. از حداقل‌های احکام چیزی نمی‌دانند. از این افراد چه انتظاری دارید؟ مگر در دبستان که تا حدی مباحث نماز را آموزش داده‌ایم، بفرمایید در کدام پایه حداقل اذکار نماز را آورده‌اند؟ ما پیشنهادی دادیم که قبول نکردند. پیشنهاد ما این بود که در آخر هر کتاب، اذکار نماز را بیاورند. اگر دانش‌آموز بلد است چه خوب، ولی اگر بلد نیست، یا اشکالی دارد، بتواند با رجوع به آن، فهم خود را اصلاح کند. بحث نماز بسیار مهم است؛ خداوند فرموده‌ است: ان الصلاه تنهی عن الفحشاء و المنکر.

اما درباره سؤال شما.

یک آیه یا حدیث کوتاه می‌تواند زندگی یک نفر را  تغییر بدهد. ما از این نکته‌ها نباید غافل باشیم. وقتی قرآن از کم‌فروشی در قوم شعیب سخن می‌گوید، همکار من می‌تواند این موضوع قرآنی را برای

 دانش‌آموزان باز کند که بحثی آموزنده و اخلاقی است.

یعنی آیاتی را برای کتاب انتخاب کنیم که حاوی اخلاق کاربردی هم باشند. نباید از نقش مهم معلم چشم بپوشیم.

امید رحمانی: یادم می‌آید. وقتی در کلاسی آیات قرآن قرائت شد، گفتم روی ترجمه آیات دقیق شوید و هر کس نکاتی را که در می‌یابد و پیامی را که از آیات می‌گیرد، بیان کند. هر کس چیزی می‌گفت. این مورد به خوبی درکتاب دیده شده است. برای نمونه، در درس دوم، ص 17 بچه‌ها درباره آیه 63 «آیا درباره آنچه کشت می‌کنید، اندیشیده‌اید»

می‌گفتند: «ما باید درباره تمام مخلوقات عالم فکر کنیم. این تذکری است که قرآن به ما می‌دهد. اصل کار خوب است، ولی استمرار آن وقت کلاس را خیلی می‌گیرد، زیرا فرصت پرداختن به محتوای درس‌ها را نداریم تا کتاب تمام شود. اگر زمان تدریس افزایش یابد، این دغدغه هم بر طرف می‌شود.

حسن مریدی: آیات آن درس‌هایی تا این زمان (درس ششم) تدریس کرده‌ایم، به تقریب با محتوای درس هم‌خوانی دارد، اما اگر محتوای موجود را با سه چهار داستان شیرین از زندگی ائمه (ع) همراه می‌کردند، یادگیری بهتر صورت می‌گرفت. زیرا وارد حوزه عمل می‌شد و در این حوزه، امکان یادگیری بیشتر است. در نهایت این ارتباط خوب است.

غلباش: به نظر می‌رسد آیات با موضوع و محتوای هر درس تناسب دارند؛ به‌ویژه در قسمت سنت‌های الهی که خواسته دانش‌آموزان پیام آیه را در بیاورند، آنان را خیلی کنجکاو می‌کند طوری‌که خودشان به راحتی می‌توانند پیام را پیدا کنند، در همین درس ششم یعنی «سنت‌های خداوند در زندگی»، هر آیه با یکی از سنت‌های الهی متناسب است.

رحیمی: در کتاب‌های سال گذشته این ارتباط نبود، اما در کتاب‌های جدید این ارتباط خیلی واضح است .

 

در اینجا، به‌صورت مختصر و مفید، هر چه می‌خواهید درباره کتاب بفرمایید؟
رحیمی:
به وقت متناسب با محتوای کتاب نیاز دارم تا چنان‌که می‌خواهم و نیاز بچه‌هاست بدان بپردازم. ضمن اینکه به دلیل نیازهای اقتصادی و مالی، ذهنم درگیر است. لذا کمبود وقت و درگیری ذهنی برای تأمین زندگی سبب می‌شوند چنان که باید و شایسته است نتوانم وظیفه‌ام را انجام بدهم.

غلباش: مطالب در مجموع گفته شد و یادآوری آخر هم تکرار است، ولی به دلیل اهمیت آن می‌گویم، احکام و اخلاق باید در کتاب پایه دوازدهم جایی داشته باشند، زیرا احساس نیاز بچه‌ها و ما به‌عنوان معلم، واقعی است؛ می‌تواند به‌صورت مستقل یا در کنار درس‌های دیگر بیاید.

حسن مریدی: آنچه را همکاران فرمودند، به‌گوش مسئولان  و مؤلفان برسانید، یکی بحث‌های اخلاقی، اعتقادی، عبادی و احکام که لازم است در کتاب سال آینده گنجانده شود. دوم ساعت تدریس که واقعاً‌کم است و جا دارد اضافه شود تا معلم بتواند شبهه‌های بچه‌ها را رفع کند. سوم، از داستان‌های شیرین و روایات معصوم (ع) در کتاب بیاورند تا مطالب جذاب‌ شوند و فرایند یادگیری بهتر صورت گیرد. چهارم، شیوه تدریس به‌صورت پژوهشی و عملی پیش برود. به این ترتیب، قطعاً بچه‌ها درس‌ها را بهتر یاد می‌گیرند و ماندگاری آموخته‌ها درازمدت می‌شود و در رفتار بچه‌ها نیز تأثیر می‌گذارد و قابل مشاهده است. پنجم، نمره از درس دین و زندگی حذف شود و به جای آن به رفتار بچه‌ها تعلق بگیرد. این‌گونه نمره‌دهی در قلب‌ها، تأثیر می‌گذارد و سبب تثبیت رفتارهای خوب می‌شود.

رحمانی: باز هم از حضور شما در اینجا تشکر می‌کنم. امیدوارم ارتباط بین وزارتخانه و مراکز استان‌ها مستمر باشد. اگر مطالب به‌صورت پراکنده گفته شد، عذر می‌خواهم. علت این است که فرصت فکر کردن به پرسش‌های شما را نداشتیم، ولی آنچه را دغدغه فکری و ذهنی ما بود، بیان کرده‌ایم.

امیدواریم حجم و محتوای کتاب با مدت تحصیل دانش‌آموزان که بیش از شش ماه نیست متناسب شود. بنده هم مثل دیگر همکاران روی افزایش ساعات تدریس تأکید می‌کنم. پیرو فرمایش آقای مریدی، درس‌های دین و زندگی لازم است با داستان‌‌ها آمیخته شوند، حتی درس توحید، زیرا به این ترتیب تعلیم‌وتعلم جذاب‌تر می‌شود.

شما نگاه کنید به ابتکار عمل حضرت ابراهیم (ع) در رسیدن به ‌توحید و تشریح آن که چقدر جالب و قابل لمس و فهم است! حتماً ‌احکام در کتاب بیاید. خواست ما دبیران و دانش‌آموزان این است.

علی مریدی: ممنونم که به نظرات همکاران استان هرمزگان اهمیت داده و به اینجا آمدید. آنچه را همکاران فرمودند، تکرار نمی‌کنم. نظر من  این است که ما از ظرفیت‌های موجود استفاده نکرده‌ایم. دو سه ماه قبل قرار بود برخی از درس‌ها را به‌صورت مجازی اجرا کنند که نشد. اما درباره افزایش ساعات تدریس تاکنون موفق نشده‌ایم، این خواسته به حق معلم را که حق دانش‌آموزان هم هست، محقق کنیم. شاید ما هم از ظرفیت خود برای احقاق این حق استفاده لازم را نکرده‌ایم.

 

مؤلفان هم می‌خواهند ساعات تدریس زیاد شود، لذا درصدد افزایش درخواست‌ها از سوی همکاران‌اند تا با قوت بتوانند پی‌گیر شوند.
علی مریدی:
ما برای آزمایشگاه فیزیک و دیگر درس‌ها احترام قائلیم، اما برای قسمت‌های عملی درس دین و زندگی جایی در برنامه‌ریزی قرار نداده‌ایم. نظرم این است که دانش‌آموز را به اجبار به سمت اقامه نماز نبریم. اما اگر در ساعت کلاس قرار است نماز برگزار شود، موظفش کنیم به نمازگزاران بپیوندد. همان‌طور که دانش‌آموزان موظف‌اند در ساعت آزمایشگاه فیزیک و شیمی حاضر شوند و حق‌ اعتراض ندارند، زیرا جزئی از ساعت درسی‌شان است و آن را پذیرفته‌اند، همین کار می‌تواند برای نماز در برنامه‌ریزی بگنجد تا حق اعتراض نداشته باشند.

یک مورد دیگر. در دوره پیش‌دانشگاهی، نمره 12 به 8 بود و دانش‌آموز برای 8 نمره موظف بود خود را برای امتحان کل قرآن آماده کند. اما الان شده 16 به 4 و کل قرآن به حاشیه رفته است. حال‌که در اول هر درس آیات قرآن را قرار داده‌ایم، پرسش از کل قرآن هم باید از دانش‌آموزان باشد و بعد 8 نمره برگردد تا دانش‌آموز ضرر نکند. در دوره پیش‌دانشگاهی، دانش‌آموز لازم بود کل قرآن را یاد بگیرد و بلد باشد. بعد آمدند آن را با درس دینی ادغام کردند. 20 نمره را برداشتند، 8 نمره برایش تعیین کردند و گفتند آن را جزو دینی به حساب آورده‌ایم. حال با احتساب 16 به 4، 4 نمره در حاشیه قرار گرفت و کل قرآن هم به حاشیه رفت. می‌توان این شیوه را برگرداند تا دانش‌آموز کل قرآن را یاد بگیرد و نه فقط چند آیه را که در اول درس آمده است.

 

از حضور شما عزیزان در این گفت‌وگو تشکر می‌کنم.

۳۱۴۰
کلیدواژه (keyword): رشد آموزش قرآن و معارف اسلامی,میز گرد,دبیران دین و زندگی در بندرعباس,
نام را وارد کنید
ایمیل را وارد کنید
تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید