پروین اعتصامی مثنوی «جولای خدا» را در قالب مناظره و با تأثیرپذیری از مقالهای سرود که پدرش (یوسف اعتصامالملک) ترجمه و در مجله بهار چاپ کرده بود (سال ۲، ش ۷، رجب ۱۳۴۰، مارس ۱۹۲۲، ص ۴۳۵)؛ مجلهای که اعتصامالملک، خود آن را منتشر میکرد. در مقاله یاد شده که عنوان آن «عزم و نشاط عنکبوت» و نویسندهاش روزنامهنگاری آمریکایی بود، از زنی سخن گفته شده که بارها جارو به دست تارهای عنکبوت را از گوشه و کنار خانهاش رُفته است اما عزم و نشاط این حشره به ظاهر حقیر، که از کار دقیق و مهندسیاش ناامید نمیشود، او را به حیرت و شگفتی انداخته است!
در این مثنوی، پویایی، تحرک و امیدآفرینی موجودی به تصویر کشیده شده که در قرآن سورهای به نامش ثبت گردیده است. در عین حال، ما در حافظه تاریخی خود «غار ثور» را داریم که پیامبر(ص) در هجرت از مکه به مدینه در آن پناه گرفت تا از کفار تعقیبکنندهاش در امان باشد و تار تنیدنهای عنکبوت مانع ورود آنان به غار گردید!
گزیدهای از مثنوی شصت و نُه بیتی جولای خدا را که طولانیترین مثنوی شاعر نیز هست، از دیوان وی با همین عنوان (جولای خدا، به کوشش منوچهر مظفریان، انتشارات علمی، چاپ هشتم، سال ۱۳۷۰، ص ۲۰۵) میخوانیم.
مثنوی چنین آغاز میشود که فردی سالم و تندرست اما کاهل و تنپرور که شاهد پرکاری عنکبوتی در تنیدن تار است، برای پوشاندن و توجیه کمتحرکی خود و از موضعی طلبکارانه، این بافنده خدا را به بیهودهکاری متهم میکند و البته گفتهاش بیپاسخ نمیمانَد: