تحلیل محتوا: آموزش پذیری و یادگیری پذیری محتوا
۱۳۹۹/۰۲/۰۷
در سیستمهای متمرکز آموزشی و پرورشی، برنامه درسی در بخشی از رأس هرم برنامهریزی، بهصورت هماهنگ طراحی میشود و کتاب و محتوای آموزشی با تکیه بر آن تدوین و تولید میشود. این شیوه محاسن بسیار زیادی دارد، زیرا از تهدید نبود دسترسی به متخصصان برنامهریز در اقصا نقاط کشور میکاهد و معلمان میتوانند با اعتماد بر تخصص برنامهریزان در مرکز تصمیمگیری، از محتوای تولید شده در آموزش بهره بگیرند. این قبیل مزیتها در کنار برخی محدودیتهایی قرار دارند که برای جبران آنها، استفاده از توانمندی معلمان ناگزیر است. لازم است معلمان بهعنوان مجریان برنامه درسی متمرکز به کمک مؤلفههای مؤثر در فرایند یاددهی ـ یادگیری، محدودیتهای اجرایی محتوا را به تناسب مخاطبان خود جبران کنند.
کافی نیست!
در بازدید از یک کلاس درس متوجه شدم معلم به تناوب و تکرار دانشآموزان را به استفاده از لغتنامه دعوت میکند و مراجعه به لغتنامه از جمله فعالیتهای روزانه دانشآموزان است. در بررسیهای بیشتر و ضمن گفتوگو با دانشآموزان دریافتم، بسیاری از واژهها و عبارتهای کتاب درسی برای دانشآموزان آشنا نیستند و آنها نمیدانند این کلمات چه معنایی دارند. به همین دلیل، معلم بهطور مداوم آنها را به کتاب لغتنامه ارجاع میدهد.
گاهی نیز تصویری در کتاب، یا شرحی بر یک مفهوم برای برخی دانشآموزان روشن یا کافی نیست. به همین دلیل، لازم است معلم محتوای کتاب درسی را به گونه دیگری کامل کند و فعالیتها یا محتواهایی را تدارک ببیند تا یادگیری کاملتری رخ دهد. برای این منظور، لازم است معلم محتوای یادگیری را تحلیل کند.
دو جنبه تحلیل
هدف از فرایند یاددهی ـ یادگیری این است که دانشآموزان و معلم به مثابه یک جریان یادگیرنده، در کنار یکدیگر از فرصتها و منابع یادگیری بهره ببرند و یاد بگیرند و گاهی نیز موقعیتشان تغییر کند و یاد بدهند. در این راستا، محتوای آموزشی متأثر از اهداف یادگیری است و پس از استخراج اهداف، لازم است رسایی محتوا برای تأمین کردن یادگیری مورد بررسی بیشتر قرار گیرد. ممکن است این سؤال برای معلم ایجاد شود که آیا این موضوع در حوزه تخصص مؤلف کتاب درسی نیست؟ در پاسخ باید به این نکته اشاره کرد که در سوی دیگر این مسیر، دانشآموزان، موقعیتهای یادگیری و شیوههای آموزش هستند که همگی میتوانند بر روند یاددهی ـ یادگیری اثر بگذارند. به همین دلیل، اهمیت دارد معلم کلیات تدوین شده در کتاب درسی را که برای همه دانشآموزان یک سرزمین پهناور طراحی شده است بررسی و تحلیل کند تا میزان تناسب آنها با مخاطب و دانشآموزان کلاس درس معین مشخص شود. چنین تحلیلی در دو شاخه قابل انجام است:
شاخه اول: تدریسپذیری محتوا
بررسی تدریسپذیری محتوای آموزشی شامل مراحل زیر است:
۱. کدام روش تدریس
آیا محتوای هر درس، به روشنی روش تدریس آن را تعیین میکند؟ در کتابهای جدیدالتألیف تلاش شده است چینش محتوا و فعالیتها به گونهای باشد که عمل به مراحل آن، روش تدریس خاصی را شامل شود. برای این منظور، پایبندی صرف معلم به کتاب درسی، میتواند موجب شود روش تدریس مؤثری ارائه شود. با همه اینها، ممکن است روش تدریس برای معلم آشنا نباشد، یا مبهم باشد یا ارائه و اجرای آن سختیهایی در پی داشته باشد. بنابراین، معلم در تحلیل محتوا از این زاویه نتیجه میگیرد که لازم است روش تدریس دیگری برای درس انتخاب کند و گاهی هم ترتیب و چینش محتوا را در هم آمیزد.
۲. کدام شیوه ارزیابی
آیا هدف و محتوای هر درس، روش ارزشیابی آن را روشن میکند؟ از آنجا که شیوه ارزشیابی با یادگیری دانشآموزان رابطه مستقیمی دارد و میتواند چراغ راه معلم در مسیر یاددهی ـ یادگیری باشد، شایسته است معلم شیوه ارزشیابی متناسب با محتوا را شناسایی کند. گاه این شیوهها به نوعی در محتوای آموزشی گنجانده شدهاند، اما زمانی که محتوا به شیوه ارزشیابی اشارهای ندارد، وظیفه معلم است که شیوه مناسب را برگزیند.
۳. ترتیب ارائه محتوا
آیا منطق سازماندهی درس، منطق تدریس آن را نیز تجویز میکند؟ سازماندهی محتوای آموزشی با یادگیرندگان ارتباط بسیاری دارد و متناسب با آن لازم است معلم در تعیین ترتیب و اولویت ارائه محتوا نظر داشته باشد. اگر محتوای آموزشی ترتیب متناسب و مورد نظر معلم را نداشته باشد، معلم میتواند برای انتخاب ترتیب ارائه محتوا دست به ابتکار عمل بزند.
۴. تناسب تمرینها
آیا نمونهها، تمرینها و فعالیتها با هدف و محتوای درس متناسب هستند؟ در صورتی که میزان تمرینها یا نوع آنها یادگیری دانشآموزان را محقق نکنند، مداخله معلم برای طراحی و تولید فعالیتهای مکمل نیاز است.
۵. مواد لازم
آیا مواد آموزشی مکمل هر درس مشخص شده و در دسترس هستند؟ بدیهی است پس از این تحلیل، در صورت در دسترس نبودن مواد و ابزار آموزشی مورد نیاز، بازطراحی فعالیتهای دیگری متناسب با شرایط موجود، بر عهده معلم است.
شاخه دوم: یادگیریپذیری محتوا
برای بررسی و تحلیل میزان یادگیریپذیری محتوا معلم میتواند از راههای گوناگون دست به تحلیل محتوا بزند و شرایط مناسب را برای افزایش یادگیری دانشآموزان فراهم آورد. موارد در جدول زیر اشاره شدهاند.
قاعده یادگیری
در تحلیل محتوای آموزشی، هدف معلم همواره این است که شرایط یادگیری عمیقتر و ماندگارتر را برای دانشآموزان فراهم کند. هرچند محتوا در مسیر یاددهی ـ یادگیری به تنهایی نقش هدایتگری را دارد، اما درواقع معلم است که سکان این جریان را در اختیار دارد و از جمله مسئولیتهای راهبری او، تشخیص و انتخاب مناسبترین مسیر و گامها در یادگیری است. قاعده اصلی این است که محتوا و شیوه ارائه، با ایجاد انگیزه و جلب ذهنی دانشآموزان یاددهی را آغاز کند و بعد به منظور افزایش دانش و توانایی و شکلگیری نگرش دانشآموز فعالیتهایی را در نظر بگیرد. سپس، در ضمن اینکه به کمک شیوههای مناسب خودارزیابی و دگرارزیابی مسیر را روشن میکند، پیشنهادهایی برای تثبیت، بسط دادن و تعمیق یادگرفتهها داشته باشد. تحلیل محتوای یادگیری به معلم نشان میدهد در چه جوانبی لازم است در محتوا دخالت و تغییراتی ایجاد کند.
۳۸۴۳
کلیدواژه (keyword):
طراحی آموزشی,یادگیری پذیری,روش تدریس,