اهداف
• آشنایی با مهارتهای یادگیری زبان انگلیسی
• ارائه چارچوبی کلی با هدف «جهتدار کردن آموزش و یادگیری»۱ زبان انگلیسی
بنده به عنوان معلم زبان همیشه در جلسه اول کلاس درخصوص مهارتهای یادگیری زبان انگلیسی برای دانشآموزان صحبت میکنیم و فرایند و ترتیب این مهارتها و ارتباط متقابل آنها با یکدیگر را با هدف ایجاد انگیزه و ارائه مسیر مطمئن و جهتدار برای یادگیری مطلوب زبان انگلیسی به دانشآموزان میگویم؛ آنچه تحت عنوان «مهارتهای هفتگانه یادگیری زبان انگلیسی»، با اقتباس از عنوان مهارتهای هفتگانه کامپیوتر، نامگذاری کردهام. تجربه آموزشیام نشان داده است، تأکید کردن بر این مهارتها میتواند اهداف، اصول و مسیر یادگیری زبان انگلیسی در طول یک سال را برای دانشآموزان تبیین و مشخص کند. مواردی که به آنها اشاره میشود:
هنگام یادگیری هر زبانی، با هدف برقراری ارتباط، به چهار مهارت نیاز داریم. وقتی زبان مادری را میآموزیم:
معمولاً ابتدا فقط گوش میدهیم.
شنیدن۲ : اولین مهارت.
سپس یاد میگیریم که صحبت کنیم.
صحبت کردن۳: دومین مهارت.
بعد میخوانیم.
خواندن۴: سومین مهارت.
و سرانجام مینویسیم.
نوشتن۵: چهارمین مهارت.
این چهار مهارت اصلی۶ در زبان انگلیسی هم صادق است.
نباید فراموش کرد که برای دستیابی به مهارتهای اصلی، باید قبلاً روی «مهارتهای فرعی یادگیری زبان۷» هم کارکرد.
واژگان۸: پنجمین مهارت.
گرامر۹: ششمین مهارت.
تلفظ۱۰: هفتمین مهارت.
با توجه به تعداد مهارتها (هفت) و ارتباط تنگاتنگ آنها با یکدیگر، آن را با عنوان مهارتهای هفتگانه یادگیری زبان انگلیسی، با اقتباس از مهارتهای هفتگانه کامپیوتر، نامگذاری کردهام. با یادگیری مهارتهای هفتگانه کامپیوتر، افراد در کاربرد و استفاده از کامپیوتر بسیار توانمند میشوند.
شنیدن
اولین مهارتی که خداوند در وجود ما انسانها برای کسب و یادگیری زبان قرار داده است، مهارت شنیدن است؛ مهارتی که کودک از سن چهار ماهگی در شکم مادر از آن بهره میگیرد. کودکی که بدون حضور در کلاس و استفاده از معلم، زبان مادری را از یکسالگی صحبت میکند، چگونه این مهارت را پیدا کرده است؟ با مهارت شنیدن. کودکی که (مثلاً در اردبیل)، با پدر و مادر به زبان فارسی، با پدربزرگ و مادربزرگ به زبان ترکی، و با دیگری به زبان انگلیسی صحبت کرده، چگونه توانسته است به دو یا سه زبان مسلط شود؟ با مهارت شنیدن، مهارتی که خداوند آن را در وجود انسان قرار داده تا بتواند زبان را یاد بگیرد.
حرف زدن
انسان از لحظهای که متولد میشود، از مهارت صحبت کردن برخوردار است؛ صحبتی که با گریه کردن شروع میشود. کودک با گریه خواستههایش را بیان میکند؛ اینکه گرسنه است یا جایی از بدنش درد میکند. بعد وارد مرحله نوع گفتاری۱۱ میشود؛ یعنی مرحلهای که با گذاشتن علامت فتحه روی حروف آغاز میشود. مثل بَ بَ، پَ پَ، دَ دَ. سپس مرحله تککلمهای مثل بابا، ماما و یا آبا را دارد. وقتی پدرش میآید، کلمه «بابا» را به جای «بابا آمد» به کار میبرد یا در هنگام آب خواستن، به جای جمله «آب میخواهم» کلمه «آبّا» را به زبان میآورد. در اینجا وارد دوره تککلمهای۱۲ شده است. این فرایند ادامه مییابد تا کودک وارد دوره دو کلمهای میشود و تا سهسالگی توانایی ساخت جمله را کسب میکند. و اینجاست که با رشد کودک روزبهروز دایره لغات و کلماتش از طریق شنیدن و صحبت کردن افزایش مییابد و میتواند تا حدی بهطور کامل صحبت کند و به مهارت صحبت کردن دست یابد. در دنیای زبانشناسی دورهای هست که در آن دوره کودک میتواند چندین زبان را همزمان یاد بگیرد، از هم تفکیک و صحبت کند. در این وضعیت است که میگوییم مهارتهای شنیدن و صحبت کردن کاملکننده هم هستند.
خواندن
این مهارت در زبان به توانایی خواندن مؤثر و درک متون اشاره دارد. این مهارت میتواند به صورت مجزا از مهارتهای شنیدن و صحبت کردن توسعه یابد. خواندن میتواند در ساخت لغات جدید و افزایش دامنه لغات کمک کند که این امر در مراحل بعدی یادگیری زبان بسیار مفید است. برای رسیدن به درک بهتر مطلب باید واژگان و گرامر را به خوبی بلد باشیم.
نوشتن
این یک مهارت خلاقانه در زبان است. به نظر میرسد مهارت نوشتن سختترین و پیچیدهترین مهارت در زبان باشد. چرا که در این مهارت همه مهارتهای دیگر مورد کاربرد هستند. یعنی وقتی مینویسیم، هم حرف میزنیم، هم گوش میکنیم و هم میخوانیم. در کل، همه مهارتهای اصلی و فرعی در مهارت نوشتن مورد استفادهاند.
واژگان
هر چقدر دایره و تعداد واژگان یک زبان را بیشتر بدانيم، تسلط زیاد و بهتری در یادگیری و کاربرد آن خواهیم داشت. بهترین روش برای ارتقای تعداد واژگان در زبان استفاده از مترادف و متضاد است. همچنین، باید به معانی مختلف یک کلمه هم توجه کنیم. مثلاً کلمه «run» چندین معنی دارد.
دستور
گرامر یا دستور زبان به منزله اسلکتبندی ساختمان زبان است. بدون آن هیچ زبانی هویت و نمود ندارد و معنی و مفهوم خود را از دست میدهد. لذا توجه به گرامر و روشهای ارائه و یادگیری آن میتواند راهگشای ما در دستیابی به اهداف آموزشی زبان باشد.
تلفظ
با اطمینان میتوان گفت که تلفظ در همه مهارتهای اصلی و فرعی جزو مهمترین و تعیینکنندهترین مهارتهاست، چرا که بدون تلفظ صحیح، دستیابی به سایر مهارتها و در نتیجه خروجی ایدهآل با مشکل مواجه خواهد شد. در انگلیسی، در این مهارت، همه حروف به همراه چهلوچهار صدا، با تلفظ صحیح به دانشآموزان ارائه میشوند تا آنها بتوانند تلفظ درست و دقیق داشته باشند.
یادگیری زبان انگلیسی صرفاً و فقط با توجه به مهارتهای اصلی غیرممکن است، چرا که مهارتهای فرعی زیربنا و ریشه مهارتهای اصلی هستند. بدون واژگان، دستور و تلفظ، هیچکدام از چهار مهارت اصلی یاد گرفته نخواهند شد. نتیجه اینکه همه مهارتها را باید با هم کار کرد و یاد گرفت.
مهارتهای هفتگانه یادگیری زبان در همه سطوح یادگیری، و برای همه سنین یادگیری کاربرد دارد. هر چند که میتوان گفت، چون در دوره متوسطه دوم و در سطح دانشگاه یادگیری حالت آگاهانه به خود میگیرد، میتواند کاربرد و تأثیر بهتر و مناسبتری داشته باشد.
نتایج
• آشنایی با مهارتهای هفتگانه یادگیری زبان، سرعت یادگیری زبان را در دانشآموزان بالا میبرد.
• یادگیری زبان هدفمند و جهتدار میشود.
• کیفیت یادگیری و همراه با آن کمیت و سطح نمره زبان ارتقا مییابد.
• انگیزه دانشآموزان برای یادگیری هر نوع زبان خارجی، به خصوص زبان انگلیسی، افزایش مییابد.
پینوشتها
1. Learning orientation
2. Listening
3. Speaking
4. Reading
5. Writing
6. LSRW skills
7. VGP Sub - skills
8. Vocabulary
9. Grammar
10. Pronunciation
11. babble sound
12. one - word