اگر باور کنیم که در بلند مدت هیچ چیز به اندازه تعلیم و تربیت اهمیت ندارد و سرنوشت حیات و سعادت حقیقی هر جامعه را معلمان و مربیان آن جامعه تعیین میکنند، آنگاه شایسته است ابتدا تمام تلاشمان را به یافتن معلمان و مربیانی با اندیشههای متعالی، همتهای والا و رفتارهای برازنده معطوف کنیم. سپس رشد و تعالی و حفظ شأن و جایگاه ایشان را سرلوحه برنامههایمان قرار دهیم و از هیچ کوشش و تلاش منطقی فروگذار نکنیم. در این مسیر، شاید بیش و پیش از همه خود معلمان باید اسباب و علل این هدف را فراهم کنند و پاس بدارند.
در پدیدآمدن چهرههای مطلوب یا نامطلوب هر جامعه، بی شک معلمان و مربیان سهم بی بدیل و مهمی را به خود اختصاص میدهند. اگر نقش معلمان در شکلدهی به روش و منش رؤسا و مسئولان جامعه بیش از نقش آنها در ساختن رفتارهای فردی، خانوادگی و اجتماعی مردم نباشد، به یقین کمتر از آن نیست. معلم و مربی دانا، توانا و با انگیزه میتواند در شرایطی هرچند نامساعد، کودک یا نوجوان معصوم را برای رسیدن به جایگاه یک صالح مصلح راهنمایی و همراهی کند و معلم ممکن است کودک یا نوجوان پاکسرشت را تا پرتگاه تبدیل شدن به جنایتکاری هولناک سوق دهد. این گفتار به هیچ عنوان به معنای نادیده انگاشتن جایگاه والدین یا سایر نهادهای اثرگذار تربیتی نیست، لیکن پرواضح است که معلم و مربی از شرایط و سرمایههایی برخوردارند که سایرین از آن بیبهرهاند و اوست که میتواند در دل انسان چراغی بیفروزد و او را از جهالت به دانایی و از انفعال به اثربخشی رهنمون شود. این از بزرگترین و ارزشمندترین پدیدههایی است که میتواند در حیات انسان تصور شود که خود شرح مفصلی دارد.
در این میان، یکی از نکات اساسی این خواهد بود که شرایط و ویژگیهای چنین مربی و معلمی کداماند؟ و معلمان و مربیان این جامعه اسلامی، با تمام سوابق و سرمایههای برازنده و ارزشمند خود، چگونه خواهند توانست آن حیات طیبه را نخست به درستی ترسیم کنند و سپس مخاطبان و همراهان خود را به سوی آن هدف والا رهنمون شوند؟ بدیهی است که:
ذات نایافته از هستیبخش
کی تواند که شود هستیبخش
شاید ارزشمدارانه بتوان گفت، برای آنکه من یک معلم خوب و موفق باشم، ابتدا باید در زندگی انسانی خود مدارج هدفمندی و موفقیت را به خوبی بشناسم و طی کنم. زندگی انسانیِ موفق و رعایت نظم، هدفمندی و تلاشگری شرط شروع هر اقدام مؤثر خواهد بود.
در گام دوم، اعتقاد و ایمان عمیق درونی، و آراستگی و اهتمام مداوم و اثربخش بیرونی به دانشها، گرایشها و رفتارهای اسلام ناب ضروری خواهد بود.
در گام سوم، اشراف به مقتضیات زمانه و اقدام اثرگذار متناسب با فراز و فرودهای طبیعی یا تحمیلی آن میتواند از سرمایههای ارزشمند معلم برای راهیابی خود و راهنمایی دیگران به شمار آید. انقلاب اسلامی ایران، به عنوان یک پدیده الهی منحصر به فرد در دوران معاصر، برای موافقان و مخالفان خود غیرقابل چشمپوشی است. این موضوع شاید برای کسانی که همچون ماهیان یک دریای ژرف هستند، عادی و بدیهی به نظر بیاید. این، معلم روشنبین است که باید پیشرو و منادی ارزشمداری و قدرشناسی حقیقی در جامعه باشد.
در گام نهایی این مسیر پرافتخار، اگر چنین انسان ارزشمندی به توانمندیها و مهارتهای لازم برای معلمی مجهز باشد، از اثرگذارترین عناصر مفید در جامعه است و خدمات او بیبدیل و بنیادین خواهد بود.
ضمن گرامیداشت زحمات و احترام و عرض خدا قوت به همه عزیزانی که در مجموعه رشد و از جمله رشد معلم توفیق خدمت به جامعه شریف معلمان و مربیان را داشتهاند، اکنون که همراهی بیشتر و نزدیکتر با این خانواده پر افتخار نصیب این جانب نیز شده است، به عنوان معلمی با بیش از بیست سال سابقه حضور در فضای نورانی و مفرح تعلیم و تربیت، برای خود و همه همکاران گرامی در اقصا نقاط، توفیق آشنایی با وظایف و عمل به تکالیفمان را در تربیت و تعلیمِ برپاکنندگان تمدن نوین اسلامی از خداوند متعال خواستارم.