عکس رهبر جدید

تورات در آینه قرآن

  فایلهای مرتبط
تورات در آینه قرآن
در مورد کتاب «تورات» در قرآن کریم صفات زیادی ذکر شده است. می‌توان این‌طور درک کرد که کتاب حضرت موسی(ع) ویژگی‌های بسیاری داشته که برای تمامی مردم یهود و نیازهای روزمره‌شان کافی بوده است. اما اینکه همین تورات موجود و فعلی نیز دارای این شرایط و صفات است یا نه، جای بحث زیادی دارد. در قرآن این صفات فقط برای تورات اصلی و زمان موسی(ع) ذکر شده است. پس توراتی که فعلاً می‌بینیم و موجود است، شاید فاقد این صفات باشد که به این موضوع هم اشاره می‌کنیم. در جهان، ادیان اسلام، مسیحیت و یهودیت از جایگاه ویژه‌ای برخوردار هستند. از زمان ظهور اسلام، پیروان این ادیان در زمینه آرای مذهبی خود در بحث و مجادله بودند و هر گروه به دفاع از پایه‌های اعتقادی دین خود می‌پرداختند. بحث و گفت‌وگو پیرامون این ادیان تا عصر حاضر نیز ادامه یافته است و مسلماً تا زمانی‌که ملل مسلمان، مسیحی و یهودی وجود دارند، این مباحث ادامه می‌یابند. چون به‌طور طبیعی انسان از عقاید و دارایی‌های معنوی خود حمایت می‌کند و سعی در اثبات حقانیت مرام خود دارد. ما در اینجا سعی کرده‌‌ایم ویژگی‌ها و صفاتی را که از تورات در قرآن کریم آمده است، نام ببریم و ببینیم: «آیا این ویژگی‌هایی که عنوان شد، در توراتی که الان موجود است نیز وجود دارد یا خیر؟ صفات زیادی برای تورات در قرآن مطرح شده است که در متن اصلی بحث به آن‌ها می‌پردازیم.»

صفات تورات

بصیرتآفرین

«ولقد آتینا موسی الکتاب من بعد ما أهلکنا القرون الاولی بصائر للناس و هدی و رحمة لعلهم یتذکرون» (قصص/ ۴۳)
«بصائر» جمع «بصیرت» و به معنای «بینایی» است. در اینجا منظور،  آیات و دلایلی است که موجب روشنایی قلب مؤمنان می‌شد و هدایت و رحمت نیز از لوازم این بصیرت است و به دنبال آن تذکر و بیداری دل‌های آماده. خداوند در این آیه می‌فرماید: من سوگند می‌خورم که ما کتاب تورات را به موسی دادیم و آن را به وی وحی کردیم. و این کتاب آسمانی که به موسی وحی کردیم، سبب بصیرت و تعلیم و آموزش بشر است.
بصیرت به معنی معرفت و تحقیق (مفردات راغب، کلمه بصر) و بینش و آگاهی و کلمه «ابصار» جمع «بصیر»، یعنی «چشم». گویا، مراد از بصائر جهت‌ها و دلایل روشن و برهان‌های محکم است که به وسیله آن مردم به حق آگاهی و معرفت و بینش پیدا می‌کنند و به سوی معارف حقه و هدایت و رستگاری حرکت می‌کنند.
از آنجا که خداوند متعال خود بصیر است: «و کفی بربّک بذنوب عباده خبیراً بصیراً» (اسراء/ ۱۷)، کتاب‌های آسمانی هم که نازل کرده است، بصیرت‌بخش و روشنگرند. لذا لفظ بصائر در مورد قرآن کریم هم لفظ بصائر اطلاق شده است: «هذا بصائر من ربکم و هدی و رحمئ لقوم یؤمنون» (اعراف/ ۲۰۳).
در مورد تورات هم می‌فرماید: «بصائر للناس».

 

 

ذکری

از جمله صفاتی که قرآن برای تورات ذکر کرده، صفت «ذکر» است. در بعضی از آیات هدف نزول تورات را تذکر و یادآوری برای صاحبان خرد بیان می‌کند: «ولقد آتینا موسی الهدی و أورثنا بنی إسرائیل الکتاب ٭ هدی و ذکری لأولی الألباب» (غافر/۵۴- ۵۳): و ما به موسی هدایت بخشیدیم و بنی‌اسرائیل را وارثان کتاب (تورات) قرار دادیم. کتابی که مایه هدایت و تذکر برای صاحبان عقل بود.
همان‌طور که درباره قرآن تعبیر ذکری را آورده است:
«وکلا نقص علیک من أنباء الرسل مانثبت به فؤادک و جاءک فی هذه الحق و موعظئ و ذکری للمؤمنین» (هود/ ۱۲۰): ما از هر یک از سرگذشت‌های انبیا برای تو بازگو کردیم تا به وسیله آن قلبت را آرامش بخشیم، و در این [اخبار و سرگذشت‌ها] برای تو حق و برای مؤمنان موعظه و تذکر آمده است.
• «إن هو إلّا ذکر و قرآن مبین» (یس/ ۶۹)
• «وهذا ذکر مبارک أنزلناه أافانتم له منکرون» (انبیا/ ۵۰)
در قرآن کریم به تورات هم ذکر اطلاق شده است: «ولقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکر ان الأرض یرثها عبادی الصالحون» (انبیاء/ ۱۰۵): در زبور بعد از ذکر (تورات) نوشتیم، بندگان شایسته‌ام وارث (حکومت) زمین خواهند شد.
در مجمع‌البیان برای ذکر چند معنی نقل شده که یکی از آن‌ها تورات است: «و ثانیها ان الزبور الکتب المنزله بعد التوراة و الذکر هو التوراة عن ابن عباس و ضحاک، ثالث‌ها ان الزبور زبور داوود، و الذکر توراه موسی، عن الشعبی» (طبرسی، ۱۳۸۰، ج۱۷: ۱۱۹).
در «تفسیر نمونه» منظور از ذکر در آیه ۱۰۵ انبیاء این چنین بیان شده است: «ولی با توجه به تعبیراتی که در آیه به کار رفته، ظاهر این ا‌ست که منظور از زبور، کتاب داوود و ذکر به معنی تورات است و با توجه به اینکه زبور بعد از تورات بوده، تعبیر (من بعد) حقیقی است و این‌چنین معنا می‌شود: و ما در زبور، بعد از تورات، چنین نوشتیم که این زمین را بندگان صالح به ارث خواهند برد (مکارم شیرازی، ۱۳۸۰، ج ۱۳: ۵۱۳).
همان‌طور که یکی از اهداف نزول قرآن را تذکر برای مردم معرفی کرد: «و یبین آیاته للناس لعلهم یتذکرون» (بقره/ ۲۲۱)، درباره تورات نیز می‌فرماید: «ولقد آتینا موسی الکتاب من بعد ما أهلکنا القرون الأولی بصائر للناس و هدی و رحمئ لعلهم یتذکرون» (قصص/ ۴۳).
و نیز در آیه ۴۸ سوره انبیاء می‌فرماید: «و لقد آتینا موسی و هارون الفرقان و ضیاء و ذکرا للمتقین». و همانا ما به موسی و هارون آن کتاب جداکننده [حق از باطل] را که برای تقواپیشگان روشنی‌بخش و مایه یادآوری بود، عطا کردیم.
علامه طباطبایی ذیل همین آیه می‌فرمایند: «اگر ذکر نامیده، بدین جهت است که تورات مشتمل بر مطالبی از حکمت‌ها، موعظه‌ها و عبرت‌هاست که خدای را به یاد می‌اندازد.»

 

 

تفصیل

از جمله صفاتی که در قرآن کریم برای تورات ذکر شده، صفت تفصیل است که در آیه شریفه «ثم آتینا موسی الکتاب تماما علی الذی احسن و تفصیلا لکل شی‌ء و هدی و رحمئ لعلهم بلقاء ربهم یؤمنون» (انعام/ ۱۵۴) آمده است.
آلوسی در تفسیرش ذیل این قسمت (و تفصیلاً لکل شی) می‌آورد: «ای بیاناً مفصلا لکل مایحتاج الیه فی الدین، دلاله فیه علی انه لااجتهاد فی شریعه موسی (ع) خلافاً لمن زعم ذلک، فقر و در مثله فی صفه القرآن کقوله تعالی فی سوره یوسف (ع) و تفصیلَ کل شی» (آلوسی، ۱۴۰۵ ق، ج۵: ۸۹).
اما فخر رازی در تفسیرش این چنین نقل می‌کند که : «آتینا موسی الکتاب تماماً، ای تاما کاملاً علی احسن ماتکون علیه الکتاب»: ... و به بهترین وجه که نیکوست. در ادامه نیز از قول کلبی نقل می‌کند که: «و مراد از تفصیل کل شی یعنی: من النعم فی‌الدین و المراد به ما یتخص بالدین فدخل فی ذلک بیان تبوه رسولنا (ص) الدینه، و شرعه و سایر ادله و احکام الامانسخ منها» (فخر رازی، ۱۴۱۰ق، ج۵: ۴).
مجمع‌البیان هم ذیل تفسیر این آیه می‌گوید: «تفصیلاً ـ ای بیاناً لکل مایحتاج الیه الخلق»: همانا تمام آنچه که مردم به آن احتیاج دارند (طبرسی، ۱۳۸۰، ج ۴: ۱۹۷).
به علاوه، آیت‌الله ‌جوادی آملی این‌چنین در تفسیر خود می‌فرماید که تورات تفصیل‌دهنده همه نیازهای بنی‌اسرائیل بوده است. (و تفصیلاً لکل شی) و حضرت موسی (ع) نیز تمام نیازهای مردم روزگارش را تأمین می‌کرد، چنان‌که تورات هدایت در جهت و رحمت برای آن مردم نیز بوده است (هدی و رحمه). ایشان در ادامه بحثشان از این آیه به‌عنوان هدف نزول تورات می‌نویسد که خدای سبحان با اوصاف چهارگانه تفهیم، تفصیل، هدایت و رحمت ظهور کرد تا بنی‌اسرائیل قیامت را باور کنند. و در ادامه آورده است که متأسفانه در تورات کنونی با اهمیتی که معاد دارد، به این موضوع همانند قرآن کریم پرداخته نشده است، مگر اشاراتی که شاید استنباط از آن‌ها آسان نباشد. در حالی‌که خدا در آیه مورد بحث هدف از نزول تورات را معاد برمی‌شمرد (آملی، ۱۳۸۵، ج ۲۷: ص ۵۳۷ـ ۵۳۵).
از مطالبی که در مورد ویژگی‌های تورات گفته شد فهمیده می‌شود، کتابی که خدا به موسی(ع) نازل کرد، دارای ویژگی‌های زیادی بوده که یکی از آن‌ها همه‌جانبه و گسترده بودن آن است که برای تمام مردم یهود و نیازهای روزمره‌شان کافی بوده است، حالا اینکه آیا مقصود از کتاب همان الواح بوده، یا تورات بوده یا کدام منظور بوده، مشخص نیست. اما کتابی است که ویژگی‌های تفصیل، هدایت و رحمت را دارد. البته نسبت به؛ قرآن کنونی که الان نمی‌توان گفت این ویژگی‌ها را دارا باشد.
در «تفسیر المیزان» هم طباطبائی فرموده است، تورات فعلی و کنونی که در قران از آن یاد شده که تحریف شده است، در آن هیچ بحثی از روز قیامت ندارد و بعضی از مورخین آن‌ها هم می‌گویند که ملت اسرائیل اعتقاد به معاد ندارند (طباطبایی، ۱۳۸۴، ج ۷: ۳۹۶).
بنابراین، آیه شریفه بیان شده دلالت بر این دارد که تورات نسبت به معارف و شرایعی که مورد حاجت بشر است، کتاب کاملی نیست و همین‌طور هم هست. همچنان که در آیه «وانزلنا الیک الکتاب بالحق مصدقا لما بین یدیه من الکتاب و مهیمنا علیه....» (مائده/ ۴۸)، بعد از ذکر تورات و انجیل، قرآن را مهیمن و مکمل آن دو خوانده است (فعال عراقی، ۱۳۸۱: ۲۴).
در تفسیر مباحثی از عبدالله بن ولید روایت می‌کند که: «امام صادق (ع) گفت: خدای تعالی درباره موسی(ع) فرمود: «و کتبناله فی الالواح من کل شی» و ما فهمیدیم که برای موسی همه چیز را ننوشته است (بلکه از همه چیز مقداری نوشته) درباره عیسی(ع) فرمود: «ولابین لکم بعض الذی تختلفون فیه» (زخرف/ ۶۳).
درباره محمد (صلوات الله علیه) هم فرمود: «وجئنا بک شهیدا علی هؤلاء و نزلنا علیک الکتاب تبیانا لکل شیء» (نحل/ ۸۹).

 

 

رحمت

تورات نازل شده بر موسی(ع) مایه رحمت برای مردم است. اما آیا این تورات کنونی و فعلی مایه رحمت و خیر برای آنان است؟ توراتی که تحریف شده است و به تورات اصلی هم عمل نمی‌شود. خداوند این کتاب را به صفات فراوانی یاد می‌کند که از آن جمله رحمت است که در آیات متعدد می‌فرماید:
• و هدی و رحمة لعلهم بلقاء ربهم یؤمنون (انعام/ ۱۵۴).
• هدی و رحمة للذین هم لربهم یرهبون (اعراف/ ۱۵۴) é بصائر للناس و هدی و رحمة لعلهم یتذکرون (قصص/ ۴۳)
• و من قبله کتاب موسی اماما و رحمة (احقاف/ ۱۲).
تورات برای آن مردم هدایت و رحمت بوده است؛ هدایت در زمینه کارهای فکری و رحمت درباره کارهای عملی. انسان نیاز دارد بفهمد و مسیر فهمش را بپیماید. این نخستین هدایت و راهنمایی است و سپس پیمودن آن راه. اولی علم صائب است و دومی عمل صالح. با علم صائب، هدایت تحقیق می‌یابد و با رحمت، عمل صالح تأمین می‌شود (آملی، ۱۳۸۵، ج ۲۷: ۵۳۵).
و از صفات دیگر آن می‌توان به فرمان ـ نور ـ هدایت اشاره کرد که در بحث جدید به آن اشاره خواهد شد. همچنین آیه «و من قبله کتاب موسی اماماً و رحمة و هذا کتاب مصدق لسانا عربیا لینذر الذین ظلموا و بشری للمحسنین» (احقاف/ ۱۲) اشاره به امام و رحمت بودن تورات می‌کند و اینکه این کتاب می‌تواند مقتدای بنی‌اسرائیل باشد. بنی‌اسرائیل باید در اعمال خود از آن پیروی کنند، بدین جهت که مایه اصلاح نفوس مردم با ایمان و رحمت است. (طباطبایی، ۱۳۸۴، ج ۱۸۵: ۲۹۹).
در این آیه تعبیر (اماما و رحمة) ممکن است از این نظر باشد که بعد از ذکر امام و پیشوا، احیاناً مسئله تکلیف شاق و خشونت‌بار به ذهن تداعی می‌کند، به واسطه خاطره‌ای که از پیشوایان خود داشتند. ولی ذکر «رحمت» این تداعی را اصلاح می‌کند و می‌گوید: امامت این امام توأم با رحمت است. حتی اگر تکالیفی آورده، آن هم رحمت است و چه رحمتی برتر از تربیت نفوس آن‌هاست.

 

 

فرقان

در آیه «و اذ آتینا موسی الکتاب و الفرقان لعلکم تهتدون» (بقره/ ۵۲)، منظور از کتاب و فرقان ممکن است هر دو اشاره به تورات باشد ونیز ممکن است اشاره به معجزاتی باشد که خداوند در اختیار موسی(ع) گذاشته بود (مکارم شیرازی، ۱۳۸۰، ج ۱: ۲۵۵).
که مفسران در معنای این دو کلمه و اینکه به چه معنا آمده است، نظرات مختلفی دارند که به بعضی از آن‌ها اشاره خواهیم کرد. به قول «تفسیر نمونه»، این تفسیرها هیچ‌گونه با هم منافاتی ندارند، چرا که ممکن است فرقان هم اشاره به (تورات) و هم اشاره به سایر معجزات و دلایل موسی (ع) باشد.
زمخشری در تفسیر خودش همان تورات را گرفته است (زمخشری، ۱۴۱۵ هـ . ق، ج ۳: ۱۲۲).
به نظر برخی از مفسیرین، یکی از صفاتی که خداوند در قرآن برای تورات آورده، «فرقان» است. همان‌طور که خداوند درباره قرآن این وصف را آورده است: «تبارک الذی نزل الفرقان علی عبده لیکون للعالمین نذیرا» (فرقان/۱).
درباره تورات نیز می‌فرماید: «و اذ اتینا موسی الکتاب و الفرقان لعلکم تهتدون» (بقره/ ۵۳).
مقصود از «الکتاب» همان تورات معهود و مقصود از «فرقان» چیزی است که عامل هدایت است. زیرا عنوان «اهتدا» که در پایان آیه به عنوان حکمت چنین نعمتی بیان شده است، نشان می‌دهد که فرقان اثر راهنمایی دارد.
مختار بعضی از مفسران این است که مراد از فرقان همان کتاب است. (حقی بروسوی، ۱۳۳۰ هـ .ق، ج ۱: ۱۳۴؛ مغنیه، ۱۳۸۶، ج۱: ۱۲۰).
عطف الفرقان بر الکتاب می‌تواند عطف صفتی بر صفت دیگر باشد و هرکدام بیانگر بعدی از ابعاد تورات. یعنی ما بر موسی (ع) نعمتی عطا کردیم که هم کتاب بود وهم فرقان و می‌تواند مراد از کتاب و فرقان دو چیز متفاوت باشد. یعنی به موسی کتاب (تورات) دادیم و نیز به او فرقان عطا کردیم. بر این مبنا، مراد از فرقان معجزات و براهین و مانند آن خواهد بود. (جوادی آملی، ۱۳۸۵، ج ۴: ۴۳۱).
ممکن هم هست که فرقان شامل تورات و معجزات حضرت موسی شود و منافاتی بین این دو نیست. فرقان یعنی وسیله  تمییز و تشخیص و مراد از آن چیزی است که بتوان به وسیله آن حق را از باطل تشخیص داد. فرقان مانند «فرق» مصدر است، منتها فرقان بلیغ‌تر از فرق است. البته راغب فرقان را اسم می‌داند (راغب، ۱۴۱۶ هـ. ق: ذیل فرق).
تورات متصف به کتاب شده است، زیرا مجموعه‌ای از قوانین، معارف، اخلاق و احکام فقهی و حقوق به جامعیت تورات است و فرقان اشاره به فاروق بودن آن بین حق و باطل، صدق و کذب و... است. به بیان سوم، عطف صفات به یکدیگر برای برجسته شدن هر صفتی در ذهن مخاطب است (جوادی آملی، ۱۳۸۵، ج ۴: ۴۳۱).
در آیه دیگری که مؤید فرقان بودن تورات است، چنین آمده: «ولقد آتینا موسی و هارون الفرقان و ضیاء و ذکرا للمتقین» (انبیا/ ۴۸).
علامه طباطبایی مراد از فرقان و ضیاء ذکر در این آیه را تورات دانسته است و می‌فرماید: «آیه بعدی شاهد بر این است که مراد از فرقان و ضیاء و ذکر تورات است خداوند آن را به موسی و برادرش هارون که شریک در نبوت وی بود داد. و اگر تورات را فرقان دانسته یا برای این  است که تورات فرق گذارنده میان حق و باطل باشد و یا بدین جهت است که وسیله فرق میان حق و باطل در اعمال و اعتقادات است. این آیه نظیر آیه و اذا آتینا موسی الکتاب و الفرقان لعلکم تهتدون است» (طباطبائی، ۱۳۸۴، ج ۱۴: ۴۱۷).
مؤید این مطلب آن است که در آیات دیگر، تورات را نور دانسته که با ضیاء معنای نزدیک‌تر دارد و همچنین در سوره صافات آن را کتاب روشنگری دانسته که به موسی و هارون عطا شده است.
«ولقد مننا علی موسی و هارون ٭ و نجینا هما و قومهما من الکرب العظیم ٭ و نصرنا هم فکانوا هم الغالبین ٭ و اتینا هما الکتاب المستبین» (صافات/ ۱۱۷-۱۱۴).‌
«مجمع ‌البیان» نیز مراد از فرقان را تورات دانسته است: «و لقد آتینا موسی و هارون الفرقان انی اعطیناهما التوراه یفرق بین الحق و الباطل عن مجاهد و قتاده» (طبرسی، ج ۷: ۹۲).

 

 

 

ضیاء و کتاب مستبین

در بحث‌های قبل هم اشاره شد که قرآن کریم برای تورات صفت «ضیاء» و «کتاب مستبین» آورده است. در اینکه میان «ضیاء» و «نور» چه تفاوتی است، بین لغویین و مفسرین، نظرات و گفت‌وگوی فراوان وجود دارد. اما نظری که دقیق‌تر به نظر می‌رسد این است که دو کلمه مزبور اگرچه در بسیاری از مواقع مترادف هستند، اما گاهی فرق دارند، زیرا: الضوء و ضیاء به معنای نور ذاتی است، ولی نور، آن چیزی که از غیر خودش نور می‌گیرد و بنابراین قول خداوند متعال است: «هو الذی جعل الشمس ضیاء و القمر نورا» (یونس/۵) (العسکری، ۱۳۷۹: ۳۳۳).
آیه «ولقد اتینا موسی و هارون الفرقان و ضیاء و ذکرا للمتقین» (انبیاء/ ۴۸) بیانگر این نکته است که تورات روشنی‌بخش زندگی و یادآور مسیر هدایت و نیازمندی‌های دینی برای تقواپیشگان بود و اگر تورات را ضیاء خواند، به‌خاطر این است که مسیر انسان‌های باتقوا را به سوی رستگاری در دنیا و آخرت روشن می‌سازد. لذا در آیه دیگر که قریب به این معناست، آن را کتاب مستبین می‌خواند: «ولقد مننا علی موسی و هارون و نجیناهما و قومهما من الکرب العظیم و نصرنا هم فکانوا هم الغالبین و آتیناهما الکتاب المستبین» (صافات/ ۱۱۷-۱۱۴): و به تحقیق ما به موسی و هارون نعمت ارزانی داشتیم و به آن دو کتاب روشنگر دادیم.
مستبین به معنای مبین (روشن و روشنگر) است و مبین و «تا» در آن برای تأکید و مبالغه است؛ یعنی بسیار روشن و روشنگر (هاشمی رفسنجانی، ۱۳۸۶، ج ۱۵: ۴۶۱).
این آیه اشاره می‌کند که کتاب آسمانی حضرت موسی و هارون (تورات) برخوردار از پیام‌ها و مضامینی بسیار روشن و قابل فهم برای همگان بود و به تمام نیازمندی‌های دین و دنیا و آخرت بنی‌اسرائیل و انسان‌ها در آن روز پاسخ می‌گفت. کتابی روشن و روشنگر بود که مجهولات نهایی را روشن می‌کرد و آن اموری را که بشر آن روز احتیاج داشت، فاقد آن بود و بر او پوشیده بود، بیان می‌داشت.
«مجمع‌البیان» ضیاء را یکی از صفات تورات می‌داند که پیروان حضرت موسی(ع) از نور آن بهره می‌گرفتند تا هدایت شوند: «(وضیاء)ای: و آتینا هما ضیاء و هومن صفه توراه ایضاً مثل قوله (فیها هدی و نور) و المعنی انهم استضاء وابهاحتی اعتدوا فی دینهم» (طبرسی، ۱۳۸۰، ج ۷: ۹۲).

 

  

 

امام

در قرآن کریم، علاوه بر اوصاف مشترک بین تورات و انجیل، بعضی از اوصاف و ویژگی‌های تورات هم ذکر شده که نشانگر اهمیت و جایگاه والای تورات در قرآن است. یکی از صفات بسیار مهم که برای تورات ذکر شده، لفظ امام است که در میان کتب آسمانی فقط بر تورات اطلاق شده است.
راغب در «مفردات» امام را «مقتدا»، و به آنچه که به آن اقتدا می‌کنند و به معنی «پیشوا» می‌داند؛ چه انسان باشد که به سبب قومش یا فعلش مورد اقتدای مردم باشد یا در کتاب حق باشد یا باطل و ائمه جمع امام است: «والامام: الموتم با انساناً کان یقتدی بقوله او فعله، او کتاباً او غیر ذلک معقاً کان او مبطاً. جمعه ائمه و قوله تعالی: یوم ندعوا کل اناس بامامهم (اسراء/ ۷۱) ای بالذی یقتدون به وقیل: بکتابهم... (راغب اصفهانی، ۱۴۱۶ هـ. ق: ذیل واژه امام).
امام در لغت به معنای الگو و پیشواست. لذا در قرآن کریم برای چندین مصداق به کار رفته است یکی از مصداق‌های آن «شاهراه» است. راهی که ورود در آن انسان را به مقصد می‌رساند و مسافر از آغاز تا پایان آن با راه‌های دیگر مواجه نمی‌شود تا سرگردان بماند، و نیاز به علامت داشته باشد، به امام موسوم است. لذا خداوند تعالی درباره شاهراه مجاز به شام و ویرانه‌های قدیم لوط و اصحاب ‌ایکه در کنار آن واقع است می‌فرماید: «و ان کان اصحاب الایکه لظالمین فانتقمنا منهم و انهما لبإمام مبین» (حجر/ ۷۹-۷۸)
اطلاق امام به کتاب آسمانی تورات (من قبله کتب موسی اماماً و رحمه) نیز از این‌روست. زیرا مقتدای انسان‌ها در زمان حضرت موسی و بعد از او، راهی بدون حیرت بوده است که عمل‌کننده به آن به مقصد می‌رسید. انسان کامل را هم به این دلیل امام می‌گویند که معارف کتاب‌های آسمانی را داراست و سیره و سنت، و قول و گفتار او راه روشنی است که اقتدای به آن سالک را به مقصد می‌رساند (و جعلنا منهم ائمة یهدون بامرنا).
بعضی از مفسرین اطلاق امام به شاهراه، کتاب آسمانی، لوح محفوظ و انسان کامل را از باب تطبیق معنای حکمی بر مصداق‌های روشن آن می‌دانند، نه از باب تفسیر مفهومی (جوادی آملی، ۱۳۸۵، ج ۶: ۱۲۵).
همان‌طور که گذشت‌، در میان کتب آسمانی لفظ امام فقط در مورد تورات به کار رفته است. در سوره هود می‌فرماید: «افمن کان علی بینة من ربه و یتلوه شاهد منه و من قبله کتاب موسی اماماً و رحمئ اولئک یؤمنون به و من یکفر به من الاحزاب فالنار موعده فلا تک فی مریة منه انه الحق من ربک ولکن اکثر الناس لا یؤمنون» (هود/ ۱۷).
این آیه ضمن بیان اینکه تورات، کتاب آسمانی نازل شده بر حضرت موسی(ع) حاوی بشارت بر نزول قرآن و دلیل آشکاری بر حقانیت آن است که برخورداران از بصیرت الهی، دلالت تورات بر نزول قرآن را به خوبی در می‌یابند، عظمت تورات را در مقایسه با کتب آسمانی دیگر از نظر قرآن بیان می‌کند (و من قبله کتاب موسی اماماً و رحمه...).
در «سوره احقاف» نیز تعبیر امام در مورد تورات به کار رفته است: «و من قبله کتاب موسی اماماً ‌و رحمئ و هذا کتاب مصدق لسانا عربیا لینذر الذین ظلموا و بشری للمحسنین» (احقاف/ ۱۲).
در این آیه نیز ضمن تصدیق تورات و هماهنگی پیام و محتوای آن با قرآن، به بیان اهمیت تورات در میان کتب آسمانی می‌پردازد و آن را به امام و رحمت توصیف می‌فرماید که سرمشق زندگی و تبلور رحمت الهی در میان پیشینیان بوده است.
از اینکه لفظ امام به‌صورت مطلق بر کتاب آسمانی تورات اطلاق شده، جایگاه بی‌بدیل تورات را در میان کتب آسمانی نازل شده قبل از قرآن می‌توان دریافت.
تفصیل و تفسیر لفظ امام را شاید بتوان از «سوره مائده» آیه ۴۴ فهمید؛ آنجا که می‌فرماید: «إنا أنزلنا التورائ فیها هدی ونور یحکم بها النبیون الذین أسلموا للذین هادوا والربانیون والأحبار بما استحفظوا من کتاب الله وکانوا علیه شهداء فلا تخشوا الناس واخشون ولا تشتروا بآیاتی ثمنا قلیلا ومن لم یحکم بما أنزل الله فأولئک هم الکافرون»
در «تفسیر نمونه‌» علت تعبیر امام درباره تورات چنین بیان شده است: ... تعبیر به امام در مورد تورات ممکن است به خاطر این باشد که احکام شریعت موسی(ع) به‌طور کلی در آن بوده و حتی مسیحیان بسیاری از تعلیمات خود را از تورات می‌گیرند. (مکارم، ۱۳۸۰، ج ۹: ۵۶).
در «مجمع‌البیان» آمده است: (اماماً) یوتم به فی امور الدین (و رحمه)ای: و نعمه من الله تعالی علی عباده، و قیل معناه ذا رحمه‌ای: سبب الرحمه لمن آمن به). (طبرسی، ۱۳۸۰، ج ۵: ۲۵۵). که معنای امام را پیشرویی که در امور دین به او اقتدا می‌شود، دانسته و رحمت به معنای نعمت از طرف خداست. اما در آیه «انا انزلنا التوراه....» بر نزول آن از جانب خدا، نام بردن از آن به‌عنوان کتاب و آیات خدا، متصف کردن به «هدایت» و «نور» و پیروی انبیاء، ربانیون و احبار و حفظ آن‌ها کتاب خدا را، مرجع قرار دادن آن و کافر خواندن کسی که حکم نکند بر احکام آن، تأکید شده است. این تعبیرات بر جامعیت در مرجعیت و پیشوایی تورات نسبت به کتب آسمانی دیگر قبل از قرآن و پیروی پیامبران حتی پیامبر اولوالعزم چون عیسی(ع) (جز در برخی از موارد که ناسخ آن احکام بوده است) دلالت می‌کند.
علامه طباطبایی در توضیح «اماماً‌ و رحمه» چنین می‌فرماید: «در اینجا روشن می‌شود که چرا کتاب موسی، یعنی تورات را با صفت امام و رحمت توصیف کرده‌ است. چون آن کتاب مشتمل بر معارف حق و شرایع الهی بوده است که مردم آن شرایع را امام و پیشرو خود قرار دادند. آن شرایع رحمت و نعمتی بود که بشر آن روز از آن متنعم می‌شود و توصیف تورات به امام و
 رحمت در جای دیگر از کلام الله مجید نیز آمده است؛ آنجا که فرموده (احقاف/ ۱۲-۱۰): «امام بود، چون بنی‌اسرائیل به آن اقتدا می‌کردند و رحمت بود، چون به وسیله آن هدایت می‌شوند. طریقه‌ای بود که درستی راهنمایی‌هایش تجربه شده بود (طباطبایی، ۱۳۸۴، ج ۱: ۲۷۷- ۲۷۶).

 

 

تصدیق تورات در قرآن

قرآن کریم در آیاتی چند، تورات نازل شده بر حضرت موسی(ع)، پیامبر قوم یهود را تصدیق می‌کند و به‌طور ضمنی دستور مراجعه و مطالعه آن را صادر فرموده است: «قل فأتوا بالتوراة فأتلوها» (آل‌عمران): بگو تورات را بیاورید و آن را بخوانید.
آیات دیگری که به تأیید و تصدیق تورات، کتابی که مؤید آنچه نزد آنان است بر ایشان آمد، و از دیرباز در انتظارش بودند، بر کسانی که کافر شده بودند، پرداخته‌اند، فراوان‌اند: از جمله:
• «ولما جاءهم کتاب من عند الله مصدق لما معهم و کانوا من قبل یستفتحون علی الذین کفروا فلما جاءهم ما عرفوا کفروا به فلعنئ الله علی الکافرین» (بقره/ ۸۹): و هنگامی که از جانب خدا پیروزی می‌جستند، ولی همین‌که آنچه [که اوصافش]‌ را می‌شناختند بر ایشان آمده، انکارش کرده‌اند.
• «و لما جاءهم رسول من عندالله مصدق لما معهم» (بقره/ ۱۰۱): و آن‌گاه که فرستاده‌ای از جانب خداوند بر ایشان آمد که آنچه را در کتاب آسمانی‌شان بود، تصدیق می‌داشت.
• «یا ایها الذین اوتوا الکتاب امنوا بما نزلنا مصدقا لما معکم من قبل أن نطمس وجوها فنردها علی أدبارها أو نلعنهم کما لعنا أصحاب السبت و کان أمر الله مفعولا» (نساء/ ۴۷): ای کسانی که به شما کتاب داده شده است، بر آنچه بر پیامبر فرو فرستادیم و تصدیق‌کننده همان‌ چیزی است که با شماست، ایمان آورید....
• (خطاب به بنی‌اسرائیل): «و آمنوا بما أنزلت مصدقاً لما معکم و لاتکونوا أول کافر به ولا تشتروا بآیاتی ثمنا قلیلاً و ایای فاتقون» (بقره/ ۴۱): و بدانچه نازل کرده‌ام که مؤید همان چیزی است که با شماست، ایمان آورید. نخستین منکر آن نباشید و آیات مرا به بهایی ناچیز نفروشید.
قرآن کریم تصریح دارد که خداوند تورات را با وحی خویش بر موسی(ع) نازل فرموده است:
• «نزل علیک الکتاب بالحق مصدقا لما بین یدیه و انزل التوراة والانجیل» (آل‌عمران/ ۳)
• «انا انزلنا التوراة فیها هدی و نور» (مائده/ ۴۴)
و گفته شده است که در تورات حکم الله نازل شده است: «وکیف یحکمونک و عندهم التورائ فیها حکم الله ثم یتولون من بعد ذلک و ما اولئک بالمؤمنین» ( مائده/ ۴۳).
و عیسی تصدیق‌کننده آن شمرده شده است: «و قفینا علی آثارهم بعیسی ابن مریم مصدقا لما بین یدیه من التوراة و اتیناه الانجیل فیه هدی و نور و مصدقا لما بین یدیه من التوراة و هدی و موعظة للمتقین» (مائده/ ۴۶).
و گفته شده است که پیامبر اسلام(ص) نیز تصدیق‌کننده آن است: «و اذ قال عیسی ابن مریم یا بین‌اسرائیل انی رسول الله الیکم مصدقا لما بین یدی من التوراة و مبشرا برسول یأتی من بعدی اسمه احمد فلما جاءهم بالبینات قالوا هذا سحر مبین» (صف/ ۶)
و یهودیان به اقامه تورات تشویق شده‌اند (مائده/ ۶۸- ۶۶). در آیه ۵ سوره جمعه آمده است: کسانی که تورات بر آنان عرضه شده و سپس حق آن را چنان‌که باید و شاید به جای نمی‌آوردند، همانند درازگوشی هستند که کتاب‌هایی را حمل می‌کنند.
نکته دیگری که قرآن به آن اشاره می‌کند این است که یهودیان انتظار پیامبر آخرالزمان را داشته‌اند که وصف او را در تورات یافته بودند. چنان‌که می‌فرماید: «الذین یتبعون الرسول النبی الامی الذی یجدونه مکتوبا عندهم فی التورائ
و الانجیل یأمرهم بالمعروف و ینهاهم عن‌المنکر» (اعراف/ ۱۵۷) ج. هارویتس در اشاره به این آیه می‌نویسد: آیه ۱۵۷ سوره اعراف مؤمنان را اکیداً متقاعد کرده بود که تورات در بردارنده پیشگویی خاص درباره آمدن حضرت محمد (ص) است. سابقه کوشش‌هایی که در راه اثبات این نظر به عمل آمده است، به صدر اول اسلام می‌رسد ولی در اواسط قرن سوم هجری بود که آیات معینی از اسفار خمسه [تورات] و سایر اسفار عهد عتیق که حاکی از ظهور حضرت محمد (ص) است، با ترجمه دقیق و امین نقل و تفسیر می‌شود.
ابن جوزی در کتاب «الوفا»ی خویش از یکی از آثار ابن‌قتیبه که نامش را نبرده است، عباراتی از این دست نقل می‌کند و چندین فقره نظیر آن را در همان روزگار، علی‌بن طبری نقل می‌کند و این‌گونه منقولات در دفاعیات و مجادلات کلامی قرن‌های بعد کراراً دیده می‌شود.
اما در آیه «نزل علیک الکتاب بالحق مصدقا لما بین یدیه و انزل التوراة و الانجیل» (آل‌عمران/ ۳)، منظور از «مصدقا» چیست؟ تصدیق از ماده صدق است. وقتی گفته می‌شود من فلانی را تصدیق کردم، معنایش این است که با او معامله صدق نمودم و اعتراف دارم که او راست می‌گوید. همچنین وقتی گفته می‌شود فلان گفتار را تصدیق دارم، معنایش این‌ است که به راستی و درستی آن اعتراف می‌کنم. و مراد از جمله «لما بین یدیه» کتب آسمانی حاضر در عصر نزول قرآن، یعنی تورات و انجیل است (طباطبائی، ۱۳۸۴، ج ۳: ۹).
چنان‌که در سوره مائده آیه ۴۸ صریحاً بیان کرده که مراد از این جمله ، تورات و انجیل است که در هر دو هدایت هست. این آیه شریفه خالی از دلالت بر این معنا نیست که تورات و انجیلی که آن روز در دست یهود و نصارا بوده، بدین شکل تحریف شده نبوده است. بلکه پاره‌ای از مطالب آن همان تورات و انجیل واقعی بوده که بر موسی و عیسی(ع) نازل شده است. اما همه آن‌ها آیاتی نبوده‌اند که از طرف خدا نازل شده‌اند و دستخوش سقط و تحریف شده است (همان، ص ۱۰).
تورات و انجیل زمان رسول خدا(ص) مسلماً همین تورات و انجیل زمان بوده است. پس قرآن این تورات و اناجیل را صددرصد قبول ندارد و به وقوع تحریف و دست‌خوردگی آن شهادت می‌دهد و می‌فرماید: «ولقد اخذ الله میثاق بنی‌اسرائیل و بعثنا منهم اثنی عشر نقیبا و قال الله انی معکم لئن اقمتم الصلائ و اتیتم الزکائ و امنتم برسلی و عزرتموهم و اقرضتم الله قرضا حسنا لاکفرن عنکم سیئاتکم و لادخلنکم جنات تجری من تحتها الانهار فمن کفر بعد ذالک منکم فقد ضل سواء السبیل ٭فبما نقضهم میثاقهم لعناهم و جعلنا قلوبهم قاسیئ یحرفون الکلم عن مواضعه و نسوا حظا مما ذکروا به ولا تزال تطلع علی خائنه منهم الا قلیلا منهم فاعف عنهم واصفح ان الله یحب المحسنین و من الذین قالوا انا نصاری اخذنا میثاقهم فنسوا حظا مما ذکروا به فاغرینا بینهم العداوة و البعضاء الی یوم القیامة و سوف ینبئهم الله بما کانوا یصنعون» (مائده/ ۱۴-۱۱) (پیشین).
«تفسیر مجمع‌البیان» مراد از «مصدق بین یدیه» را این‌گونه بیان می‌کند که مطالب کتب پیامبران گذشته آن‌چنان برای رسول اکرم(ص) ظاهر و آشکار بود که گویی در برابرش قرار داشتند (طبرسی، ۱۳۸۰، ج۳: ۲۲۷).
آیت الله مکارم ذیل آیه «و امنوا بما انزلت مصدقا لما معکم» (بقره/ ۴۱) می‌فرماید: «قرآن مصدق کتابی است که نزد خود شماست. یعنی بشارتی را که تورات به پیامبران پیشین خود داد که بعد از پیامبری با چنین اوصاف ظهور خواهد کرد و کتاب آسمانی‌اش دارای این ویژگی‌هاست، اکنون می‌بینید که صفات این پیامبر و ویژگی‌های قرآن کاملاً منطبق بر بشاراتی است که در کتب شما آمده است و هماهنگی همه‌جانبه با آن دارد. چرا به آن ایمان نمی‌آورید؟!
منظور از فرقان در صورت انطباق بر تورات، خواه با نحو عموم یا خصوص، همانا تورات اصیل و غیرعرف است که بر موسی کلیم نازل شد. زیرا آن کتاب اصلی الهی معصوم و مصون از دسّ، وضع و تحریف می‌تواند فاروق بین حق و باطل نظری و حسن و قبح عملی باشد. چنین کتابی شایسته اعتصام است تا از آن به‌عنوان منشأ هدایت استفاده شود. وگرنه کتاب مدسوس و محرف نه فرقان است و نه سبب اهتدای دیگران. بنابراین اگر مخاطبان اصلی آیه مورد بحث، یهودیان عصر حضرت کلیم‌الله باشند، امر به اهتدا رواست؛ چنان‌که وصف آن کتاب نازل به فرقان بجاست. و اگر مخاطبان آیه یهودیان معاصر نزول قرآن کریم باشند، هر دو مطلب مزبور، یعنی اتصاف تورات به فرقان و اهتدای متمسکان به آن، مربوط به آن بخش مصون از و تحریف است که از آن قسم در قرآن کریم چنین یاد شده است: «فاتوا بالتوریه فاتلوها ان کنتم صادقین» (فرقان/۱) (جوادی آملی، ۱۳۵۸، ج ۴: ۴۳۲).
به نظر مرحوم بلاغی در کتاب «الا الرحمن» (ص ۸۹)، تورات بیش از ظهور اسلام نیز محرف بود و بر همین اساس مراد از «مامعکم» را که قرآن مصدق آن است، بشارتی می‌داند که حتی در تورات محرف نیز وجود داشته و آن این  است که  خداوند کلامش را در دهان پیامبر آخرالزمان می‌گذارد یا مراد معارف تحریف شده، چون اصل توحید به لزوم ایمان به خدا و نبوت و رسالت حضرت موسی و نظیر آن است (همان، ص ۷۷).

 

 

انواع تصدیق

با توجه به آیاتی که در مورد کتب آسمانی در قرآن وجود دارد، شاید بتوان تصدیق‌ها را به دو دسته عمده تقسیم کرد:
۱. آیاتی که صراحتاً قرآن درباره آن‌ها لفظ تصدیق یا مصدق را استعمال کرده است.
قرآن در وصف قرآن در دو مورد عبارت «تصدیق الذی بین یدیه» را آورده و لفظ مصدق ۱۸ مرتبه در قرآن به کار رفته است که در وصف خود قرآن ۱۱ مرتبه، در خصوص پیامبر یک مرتبه صریحاً، و یک‌مرتبه هم تلویحاً در مورد پیامبر اسلام و پیامبران دیگر به‌کار رفته است که می‌فرماید: «از همه پیامبران پیمان گرفتیم که اگر پیامبری بعد از شما آمد که تصدیق می‌کند آنچه با شما بود، باید به او ایمان بیاورید. در وصف عیسی(ع) سه مرتبه، در وصف حضرت یحیی یک‌مرتبه و در وصف انجیل یک مرتبه وصف مصدق اطلاق شده است.

۲. آیاتی که لفظ تصدیق یا مصدق درباره آن‌ها نیامده است، اما دلالت بر تصدیق دارند؛ مانند آیه «اناانزلنا التوراة فیها هدی و نور یحکم بها النبیون الذین اسلموا للذین هادوا و الربانیون و الاحبار بما استحفظوا من کتاب الله و کانوا علیه شهداء فلا تخشوا الناس و اخشون ولا تشتروا بایاتی ثمنا قلیلا و من لم یحکم بما انزل الله و فاولئک هم الکافرون» (مائده /۴۴).
در آیه فوق اگرچه لفظ تصدق صراحتاً برای تورات آورده نشده، اما با ذکر این مطلب که تورات من عندالله نازل شده، در آن هدایت و روشنایی بوده و سال‌های متمادی مرجع حکم انبیا، الهیون، دانشمندان و حافظان حدود کتاب آسمانی یهود بوده است و... در حقیقت تصدیق ضمنی تورات در گذشته در میان بنی‌اسرائیل است. نظیر این آیه موارد مختلفی در مورد تورات ذکر شده است. در مورد انجیل نیز مواردی ذکر شده است.
معنای تصدیق از نظر «مجمع‌البیان» (ج ۱، ص ۱۸۵: ثم قال مخاطباً للیهود...) و «المیزان» (ج ۳، ص ۳۰۹، ترجمه) و «المیزان» ( ج۳، ص ۱۱-۹) و علامه بلاغی درباره تورات این است که تورات پیش از ظهور اسلام نیز عرف بود و بر همین اساس، مراد از آیه «آمنوا بما انزلت مصدقا لما معکم» را که قرآن مصدق آن است، بشاراتی می‌داند که حتی در تورات محرف نیز وجود داشته و آن این است که خداوند کلامش را در دهان پیامبر آخرالزمان می‌گذارد. یا مراد معارف تحریف نشده، چون اصل توحید و لزوم ایمان به خدا و نبوت عالم و رسالت حضرت موسی و نظیر آن است. هرگز صحیح نیست که گفته شود قرآن مصدق توراتی است که با آن‌هاست. زیرا آنچه از تورات با آن‌هاست، تحریف شده است با شدیدترین تحریف‌ها و قرآن صریحاً‌ مخالف آن‌هاست (بلاغی، ۱۳۶۳، ج۱: ۱۸۳).
آیت الله جوادی آملی می‌فرماید: «مراد از اینکه قرآن مصدق تورات و انجیل است، اولا مصدق بودن آن نسبت به تورات و انجیل غیرمحرف است. زیرا از بعضی از آیات نظیر فاتوا بالتوراة فاتلوها ان کنتم صادقین برمی‌آید که از میان اهل کتاب دست‌کم قوم یهود تورات اصلی و غیرمحرف نسبی را در اختیار داشتند و بسیاری از مسائل و احکام و حقایق در آن بود: «وعندهم التوراة فیها حکم الله» (مائده/ ۴۳)، ولی آنان برای مردم بازگو نمی‌کردند. این نشان می‌دهد که گرچه در جریان بخت‌النصر رابطه تاریخی تورات با زمان نزول آن قطع شد، اما بسیاری از مسائل مربوط به وحی در رسالت و خاتمیت و مانند آن در این کتاب وجود داشت و پس از ظهور اسلام بود که انگیزه تحریف پیدا شد (جوادی آملی، ۱۳۸۵، ج ۴: ۷۷).

 

 

نتایج

آنچه که در قرآن درباره ویژگیها و صفات تورات آمده، مختص همان تورات اصلی و تحریف نشده است و تورات فعلی فاقد این صفات و ویژگیهاست. چون در آن تحریف صورت گرفته است و نمیتواند ویژگی یک کتاب الهی را داشته باشد.

خود قرآن، تورات را مورد تصدیق قرار داده، و نیز پیامبر(ص) نیز تصدیقکننده تورات و حتی حضرت عیسی (علیهالسلام) نیز تصدیقکننده آن شمرده شده است؛ البته توراتی را تصدیق میکنند که تحریف نشده باشد؛ یعنی تورات اصلی. چون بسیاری از ویژگیهایی را که در تورات اصلی بود، مثل بشارت پیامبر اسلام (ص) عنوان نمیکردند و قبول نداشتند. چون توراتی که نزد آنها بود، توراتی بود که به دست خودشان تغییر داده بودند.

 

 

 

منابع

۱. قرآن کریم.
۲. آلوسی بغدادی، شهاب‌الدین سیدمحمود (۱۴۰۵ هـ . ق). تفسیر روح‌المعانی فی تفسیر القران و السبع المثانی، دار احیاء التراث العربی، بیروت، چاپ چهارم.
۳. بلاغی، محمدجواد (۱۳۶۳). الهدی الی دین المصطفی (ج۱). مؤسسه الاعلمی للمطبوعات. بیروت.
۴. جوادی آملی، عبداله (۱۳۸۵). تفسیر تسنیم. مرکز نشر اسراء. قم. چاپ اول.
۵. حقی البروسوی، اسماعیل (۱۳۳۰ هـ . ق). روح‌البیان فی تفسیر القران. انتشارات داراحیاء الکتب العربیه. بیروت. چاپ اول.
۶. راغب اصفهانی، حسین بن‌محمدبن‌فضل. (۱۴۱۶ هـ . ق). مفردات الفاظ قرآن. دارالقلم. دمشق. چاپ اول.
۷. الزمخشری، جارالله محمودبن‌عمر (۱۴۱۵ هـ .ق). تفسیر الکشاف عن حقایق غوامض التنزیل. انتشارات البلاغه. قم. چاپ دوم.
۸. طباطبایی، محمدحسین (۱۳۸۴). تفسیر المیزان. ترجمه محمدباقر موسوی همدانی. دفتر انتشارات اسلامی. قم. چاپ بیستم.
۹. الطبرسی، شیخ ابوعلی‌بن‌فضل‌بن حسن. (۱۳۸۰)‌. تفسیر مجمع‌البیان. ترجمه علی کرمی. انتشارات فراهانی. تهران. چاپ اول.
۱۰. عسکری، ابوهلال (۱۳۷۹). معجم الفروق اللغویه. مؤسسه النشر الاسلامی. قم. چاپ اول.
۱۱. فخر رازی، ضیاءالدین عمر (۱۴۱۰ هـ .ق). تفسیر فخر رازی (معروف به تفسیر کبیر و مفتاح الغیب). انتشارات دارالفکر. بیروت. چاپ اول.
۱۲. فعال عراقی، حسین (۱۳۸۱). یهود در المیزان. انتشارات سبحان. تهران. چاپ اول.
۱۳. مغنیه، محمدجواد (۱۳۸۶). تفسیر کاشف.  ترجمه موسی دانش. انتشارات بوستان کتاب. قم. چاپ اول.
۱۴. هاشمی رفسنجانی، علی‌اکبر (۱۳۸۶). تفسیر راهنما. انتشارات بوستان کتاب. قم. چاپ دوم.
۱۵. مکارم شیرازی، ناصر (۱۳۸۰). تفسیر نمونه. دارالکتاب الاسلامیه. تهران.

 

 

۳۹۶۶
کلیدواژه (keyword): قرآن، تورات، تورات موجود، تورات اصلی، تصدیق تورات
نام را وارد کنید
ایمیل را وارد کنید
تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید