عکس رهبر جدید

مرحله دوم قیامت: بازپرداخت اعمال

  فایلهای مرتبط
حوادث مرحله دوم قیامت بیانگر صحنه دادگاه قیامت است. پس از حضور همه انسان‌ها و روشن‌ شدن زمین و قرار دادن کتاب کلی و کتاب محاسبات، پیامبران و شاهدان حاضر می‌شوند و قضاوت برحق در محضر آن‌ها انجام می‌شود. البته باید گفت، در صحنه قیامت هرگز ظلمی وجود ندارد؛ یعنی حتی به اندازه سر سوزنی هم مجازات، بیشتر از عمل نخواهد بود، ولی بخشش، عفو، گذشت، رحمت و عنایات خدا بسیار است و شفاعت نیز خود، دری از درهای رحمت الهی است. سپس پرونده را به فرد برمی‌گردانند تا برای روانه شدن به سوی جایگاه ابدی خود، یعنی بهشت یا جهنم، آماده شود. در این مقاله، درباره آخرین اتفاقاتی که در صحنه قیامت رخ می‌دهند سخن خواهیم گفت.
 

بازپرداخت اعمال

قرآن کریم میفرماید: «و وفیت کل نفس ما عملت و هو اعلم بما یفعلون» (زمر/70): هر کس هر آنچه را عمل کرده است به تمام و کمال دریافت میکند و خدای رحمان به آنچه آنها عمل میکردند داناتر است.

 

چگونگی بازپرداخت اعمال

نکات زیر درباره چگونگی بازپرداخت اعمال درخور تأمل است:

الف) در پارهای از آیات قرآن، از دریافت جزای اعمال سخن رفته است؛ مانند:

«کل نفس ذائقئ الموت و انما توفون اجورکم یوم القیامئ فمن زحزح عن النار و ادخل الجنئ فقد فاز و ما الحیائ الدنیا الا متاع الغرور» (آل عمران/ 85): همه مردم طعم مرگ را خواهند چشید و جز این نیست که شما سزای کردار خود را در روز قیامت دریافت میکنید. پس هر کس از آتش دوزخ رها شود و در بهشت برین وارد شود، از بلا رسته است. زندگی دنیا تنها توشهای پرفریب است.

«انما یوفی الصابرون اجرهم بغیر حساب» (زمر/10): جز این نیست که صابران و شکیبایان پاداش خود را بیحساب و کتاب دریافت میکنند.

 

ب) در برخی آیات از دریافت خود اعمال سخن به میان آمده است، مانند آیه 70 سوره زمر که پیشتر بدان اشاره شد و این که میفرماید: «فکیف اذا جمعناهم لیوم لا ریب فیه و وفیت کل نفس ما کسبت و هم لا یظلمون» (آلعمران/25): حال آنان چهسان خواهد بود، چون همه آنها را در روز جمعآوری، که تردیدی در آن نیست، گرد آوریم. و هرکس هرچه را کسب کرده است دریافت میکند و به آنان ستم نخواهد شد.

با توجه به آیات بالا درمییابیم که در روز قیامت، پس از انجام داوری و رسیدگی به اعمال، هم اعمال آدمیان و هم پاداش آن اعمال را به آنها بازمیگردانند.

 

ج) بازگرداندن اعمال باید به صورت بازگرداندن پرونده اعمال باشد که ریز و درشت کارها را دربردارد. بدین صورت که کتاب اعمال، که برای محاسبه باز و منشور شده بود، دوباره بسته میشود و به گردن انسان الصاق میگردد و پس از آن همواره با او خواهد بود. یعنی کسانی که به جهنم میروند، همه گناهانشان را هم با خود میبرند و کسانی که به بهشت رضوان راه مییابند، سند افتخار خود را همیشه با خود خواهند داشت.

 

د) خداوند در پایان این آیه میفرماید: «و هو اعلم بما یفعلون» (زمر/70): و او به آنچه میکنند داناتر است.

یعنی با آنکه اعمال آدمیان را به آنها باز میگردانند، اما علم الهی به اعمال آنها از محتوای پرونده آنها بالاتر است و این روشن است. زیرا مجموعهای از اعمال ممکن است در پرونده ضبط نشده باشند، یا پس از ضبط به دلیلی ناپدید شده باشند. قرآن کریم این نکته را با عنوان «احباط» و «تکفیر» یادآور شده است.

 

احباط و تکفیر

تکفیر

واژه «تکفیر» از «کفر» به معنای ستر و پوشاندن گرفته شده است. به زارع هم در لغت کافر گفته شده است، چون دانه را زیر خاک پنهان میسازد و کافر در مقابل مؤمن، به معنای کسی است که حق را میپوشاند1.

منظور از تکفیر آن است که خدای رحمان در مواردی گناهان اهل ایمان را میپوشاند و آنها را از پرونده آنان ناپدید میکند. تکفیر به صورتهای زیر ممکن است انجام شود:

الف) بدیهایی که پیش از ثبت بخشوده میشوند؛ چنانکه قرآن کریم میفرماید: «ان تجتنبوا کبائر ما تنهون عنه نکفر عنکم سیئاتکم و ندخلکم مدخلا کریما» (نساء/31): اگر شما از گناهان کبیرهای که نهیتان میکنیم، دست بردارید، بدیهایتان را نادیده میگیریم و شما را با احترام و کرامت در بهشت وارد میکنیم.

در روایات اهلبیت (علیهمالسلام)، عبادات نیز موجب پوشش بدیها ذکر شدهاند و به گونهای ویژه درباره نماز بر این امر تأکید شده است:

عن ابی عبدالله (علیهالسلام) فی قول الله عز و جل: «ان الحسنات یذهبن السیئات»: قال: صلائ المؤمن باللیل تذهب بما عمل من ذنب بالنهار2.

امام صادق (علیهالسلام) درباره این عبارت قرآنی که «نیکیها بدیها را ناپدید میکند» فرمودند: «نماز شب مؤمن، گناهان روز او را ناپدید میکند.»

البته قرآن کریم نیز به این نکته اشاره کرده است:«و اقم الصلائ طرفی النهار و زلفا من الیل ان الحسنات یذهبن السیئات ذلک ذکری للذاکرین» (هود/114): پیش از شروع و پس از خاتمه روز، نماز [صبح و مغرب] را برپا دار و در پارههای آغاز شب نیز  [نماز عشا را ادا کن]. به یقین کارهای نیک [و نماز]، بدیها را ناپدید خواهد کرد؛ این تذکری بود برای آنان که اهل توجهاند.

با توجه به آیه 31 سوره نساء که ذکر شد، بدیها در برابر گناهان کبیره قرار میگیرند و شامل رفتارهای ناپسند جزئی و کوچک میشوند. البته بنا بر روایات، اصرار و پافشاری در گناهان صغیره خود گناه کبیره است.

در پارهای از روایات آمده است: مأمور ثبت نیکیها، که در سمت راست انسان نشسته است، بر مأمور ثبت چپ برتری دارد و هنگامی که از مؤمن گناهی سر زند، از او میخواهد بایگانی آن را به تأخیر اندازد تا شاید وی توبه کند یا کاری انجام دهد که خداوند خطای او را ببخشد (الکافی، ج2: 430) و بسیاری عبارات دیگر.

 

ب)گناهانی که پس از ثبت بخشوده و از پرونده ناپدید میشوند. این امر دلایلی دارد که از آن جمله به موارد زیر میتوان اشاره کرد:

دلایل ثبت نشدن گناهان در پرونده اعمال

1. توبه

خدای رحمان میفرماید: «و انی لغفار لمن تاب و امن و عمل صالحا ثم اهتدی» (طه/82): من هماره غفار و بخشایندهام، اما برای کسی که از خطای خود بازگردد و ایمان بیاورد و کار شایسته به جا آورد و پس از تحصیل این شرایط در راه خدا گام گذارد.

 

2. تقوا

«یا ایها الذین آمنوا ان تتقواالله یجعل لکم فرقانا و یکفر عنکم سیئاتکم و یغفر لکم و الله ذو الفضل العظیم» (انفال/29): ای اهل ایمان، اگر شما در پیشگاه خدا تقوا پیشه کنید، خدای رحمان تشخیص و بصیرت شما را بالا میبرد تا میان حق و باطل تمیز بگذارید و سود و زیان خود را بشناسید. علاوه بر آن، بدیهای شما را از پرونده اعمالتان ناپدید میکند و گناهان شما را میآمرزد. خداوند جهان فضلی عظیم دارد.

 

3. ایمان و عمل صالح

قرآن کریم کفر را موجب از بین رفتن اعمال و ایمان را موجب ناپدید شدن بدیها معرفی میکند: «الذین کفروا و صدوا عن سبیلالله اضل اعمالهم ٭ والذین آمنوا و عملوا الصالحات و آمنوا بما نزل علی محمد و هو الحق من ربهم کفر عنهم سیئاتهم و اصلح بالهم» (محمد/1 و 2): آنهایی که کفر بورزند و راه خدا را ببندند، خداوند کردار و اعمالشان را بر باد دهد* و آنان که ایمان آورند و کارهای شایسته به جا آورند و به قرآنی که بر محمد (صلیالله علیه و آله)  نازل شده است، ایمان آورند، که آن قرآن درست و برحق است و از پیشگاه پروردگارشان نازل شده است، بدیهای اعمالشان را از پرونده اعمالشان زدوده و موقعیت آنان را اصلاح میکند.

ایمان بر آنچه بر رسول خدا (صلیالله علیه و آله) نازل شده است، شامل همه حقایق قرآن کریم، اعم از احکام حلال و حرام و مبانی معرفتی و از جمله ایمان به ولایت الله است که در قالب امامت امامان اهلبیت (علیهمالسلام) تجلی یافته است؛ همان امامتی که قرآن کریم درباره آن به پیامبر اکرم (صلیالله علیه و آله) فرموده است:

«یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته و الله یعصمک من الناس ان الله لا یهدی القوم الکافرین» (مائده/67): ای رسول ما، آن مطلبی را که [با ذکر یک نشانی درباره نخستین مولای مؤمنان، که بعد از تو باید بر مسند رهبری بنشیند] از ناحیه پروردگارت بر تو نازل شد، به مردم ابلاغ کن، که اگر چنین نکنی، چنان خواهد بود که رسالتش را ابلاغ نکرده باشی و خداوند رحمان تو را از شر مخالفان پناه خواهد داد؛ [کسانی که با این معرفی تو مخالفت ورزند، در شمار کافران خواهند بود] و خداوند رحمان مردمان کافر را هدایت نخواهد کرد3. 

به هر حال، مجموعهای از بدیهای مؤمنان ثبت نمیشوند و حتی پارهای از آنها از فرشتگان مأمور هم پوشانده میشوند؛ چنانکه در دعای کمیل میخوانیم: «ان تهب لی فی هذه اللیلئ و فی هذه الساعئ کل جرم اجرمته ... و کل سیئئ امرت باثباتها الکرام الکاتبین الذین وکلتهم بحفظ ما یکون منی و جعلتهم شهودا علی مع جوارحی و کنت انت الرقیب علی من ورائهم  الشاهد لما خفی عنهم و برحمتک اخفیته و بفضلک سترته»: خدایا، از تو درخواست میکنم که در این شب و در این لحظه هر جرمی را که مرتکب شدهام، ... و هر بدی را که فرشتگان گرانقدری را برای ثبت آن مأمور کردهای، بر من ببخشایی. کسانی که آنها را بر حفظ آنچه از من صادر میشود، مأمور کردی و آنان را شاهد بر من و جوارح من گرداندی و تو خود از ورای آنان بر من مراقب بودی و بر آنچه از آنان مخفی نگه میداشتی، خود شاهد بودی، ولی به رحمتت آن را مخفی کردی و از سر فضل و لطفت پوشیده داشتی.

 

احباط

همانگونه که گناهان و بدیها تکفیر دارند و بخشیده یا پوشیده میشوند، اعمال نیک هم احباط دارند. «حبط» در لغت به معنای باطل و نابود شدن است؛ چنانکه گفته میشود: «احبط الله عمل الکافرین» خدا عمل کافران را پوچ میکند.

متکلمان درباره جواز و منبع احباط آرای متفاوتی دارند.

معتزله درباره احباط میگویند: موضوع احباط، کسی است که در پرونده او دو نوع عمل نیک و بد وجود دارد. در این صورت، با توجه به اینکه پاداش و کیفر الهی همیشگی است، سرنوشت چنین انسانی بدینگونه خواهد بود که عمل نیک اندک او محکوم عمل زشت زیاد خواهد شد. ابوعلی و ابوهاشم جبائیان از طرفداران این دیدگاه هستند. (سبحانی)

هر چند برخی متکلمان با این دیدگاه معتزله مخالفت کردهاند، ولی تمام مکاتب کلامی، احباط را به صورت جزئی پذیرفتهاند (همان، 275).

 

موارد احباط در قرآن کریم

قرآن کریم درباره برخی از گناهان تصریح میکند که این گناهان موجب حبط اعمال میشوند که از جمله آنها به موارد زیر میتوان اشاره کرد:

1. ارتداد پس از ایمان

«و من یرتدد منکم عن دینه فیمت و هو کافر فأولئک حبطت اعمالهم فیالدنیا و الاخرئ و اولئک اصحاب النار هم فیها خالدون»: (بقره/217) و هر کدام از شما که از دین خود بازگردد و در حال کفر بمیرد، طاعات او در دنیا و آخرت توقیف میشود و از دوزخیاناند که در آن جاودانه خواهند بود.

 

2. شرک مقارن با عمل

«ما کان للمشرکین أن یعمروا مساجد الله شاهدین علی انفسهم بالکفر اولئک حبطت اعمالهم و فی النار هم خالدون»: (توبه/17) مشرکان را نمیرسد که آبادی و تولیت مساجد را برعهده گیرند با آنکه به شرک و کفر خود اعتراف دارند. اعمال این مشرکان توقیف میشود و در آتش دوزخ جاودانه خواهند ماند.

 

3. ناخوشایندی از فرامین الهی

«و الذین کفروا فتعسا لهم و اضل اعمالهم ٭ ذلک بانهم کرهوا ما انزل الله فاحبط اعمالهم»: (محمد/ 8 و 9) و آنان که اهل کفرند، شکسته باد قدمهایشان و خداوند اعمال آنها را نابود میسازد ٭ این سزا بدان جهت است که آنها از فرمان آسمانی کراهت خاطر دارند و از اینرو خدای رحمان اعمالشان را حبط میکند.

 

4. در افتادن با پیامبر اکرم (صلیالله علیه و آله)

«ان الذین کفروا و صدوا عن سبیل الله و شاقوا الرسول من بعد ما تبین لهم الهدی لن یضروا الله شیئا و سیحبط اعمالهم»: (محمد/32) کسانی که کافر شدند و مردم را از راه خدا بازداشتند و پس از آنکه راه هدایت برایشان روشن شد، با رسول خدا به ستیز آمدند، هرگز به خدای رحمان زیانی نمیرسانند و خدای رحمان اعمال آنان را حبط خواهد کرد.

 

5. رعایت نکردن ادب و در محضر پیامبر اکرم (صلیالله علیه و آله)

«یا ایها الذین امنوا لا ترفعوا أصواتکم فوق صوت النبی و لا تجهروا له بالقول کجهر بعضکم لبعض أن تحبط اعمالکم و انتم لا تشعرون»: (حجرات/ 2) ای اهل ایمان، صدای خود را فراتر از صدای پیامبر بلند مکنید و آنسان که با یکدیگر با داد و فریاد سخن میگویید، با رسول خدا سخن مگویید، که اعمال شما توقیف شود و شما خود بیخبر بمانید.

 

6. دنیامحوری

«من کان یرید الحیائ الدنیا و زینتها نوف الیهم اعمالهم فیها و هم فیها لا یبخسون ٭ اولئک الذین لیس لهم فی الاخرئ الا النار و حبط ما صنعوا فیها و باطل ما کانوا یعملون»: (هود/ 16 و 15): هرکس همواره زندگی دنیا و تجمل آن را بخواهد، در همین دنیا اعمال آنان را بیکم و کاست بدانها میدهیم و حق آنان ضایع نخواهد شد. ایناناند که در آخرت جز آتش دوزخ بهرهای ندارند. و آنچه در این جهان انجام دادهاند از بین میرود و دستاورد آنها باطل و بیاثر خواهد بود.

 

7. انکار نبوت و آخرت

«و الذین کذبوا بایاتنا و لقاء الاخرئ حبطت اعمالهم هل یجزون الا ما کانوا یعملون» (اعراف/ 147): کسانی که آیات [کتاب آسمانی] ما و دیدار روز قیامت را تکذیب کنند، اعمال نیکشان توقیف میشود. آیا اینان جز به کردار بدفرجام خود سزا میبینند؟

 

رانده شدن به سوی بهشت و جهنم

پس از محاسبه اعمال و داوری و بازپرداخت اعمال، آخرین امری که براساس آیات آخر سوره مبارکه زمر در صحنه قیامت برای افراد بشر، رخ میدهد، این است که کفار را به سوی جهنم و اهل تقوا را به سوی بهشت رضوان میرانند.

البته پیش از رانده شدن به سوی بهشت و جهنم، اهل تقوا به سمت راست صحنه محشر هدایت میشوند و کافران به سمت چپ کشانده میشوند تا از آنجا روانه جایگاه همیشگی خویش گردند و گویا در همین مسیر است که اهل تقوا باید از بلندیهای اعراف عبور کنند.

 

اعراف

«اعراف» جمع «عرف» به معنای بلندی است، چنانکه به یال اسب «عرف» گفته میشود4 و گویا منظور از اعراف بلندیهایی طبیعی است که در صحنه قیامت منطقه اهل نجات را از منطقه اهل عذاب جدا میکند و اهل تقوا باید مسیر صحنه قیامت را طی کنند تا از این بلندیها، که قرآن آن را دیوار نامیده است5، عبور کنند و به منطقه نجات برسند تا از آنجا به سوی بهشت هدایت شوند. براساس روایات، در بالای این تپهها دو دسته از مردم وجود خواهند داشت. دسته نخست کسانی هستند که نه اهل نجاتاند و نه حکم جهنمی شدن درباره آنها صادر شده است. دسته دوم نیز مردان خدا هستند که از بالای این بلندیها صحنه محشر را مینگرند و به اهل ایمان کمک میکنند و اگر کسی در مسیر راه درمانده شود، به یاری او میشتابند.

برای روشن شدن مسئله اعراف باید در آیات 46 تا 49 سوره اعراف و نیز آیات یازدهم تا پانزدهم سوره حدید و همچنین در روایات مربوط تأمل و دقت کرد. در اینجا تنها اشاراتی به بحث اعراف کردیم و چنانچه فرصتی دست دهد، به تفصیل درباره آن سخن خواهیم گفت. (انشاءالله)

اهل تقوا، پس از عبور از دیوار اعراف، به سوی بهشت پرواز داده میشوند و جهنمیان که در سوی دیگر زمین هستند، به سوی جهنم رانده خواهند شد. تفصیل این مطلب در مقاله آینده بررسی خواهد شد. 

 

 

 

 

 

پینوشتها

1. قران کریم میفرماید: «اعجب الکفار نباته» (حدید/ 20)؛ رویش گیاه زمین، زارعان را خشنود میکند. 325، نساء/31.

2. نورالثقلین، ج3، ص324، به نقل از کافی: ج3، ص266، ح10.

3. برای تفصیل بیشتر درباره این آیه به تفاسیر و روایات اهلبیت مراجعه کنید.

4. قاموس قرآن، ذیل واژه «عرف».

5. ر.ک: تفسیر صافی، ذیل آیه 46 سوره اعراف.

 

منبع

1. جعفر سبحانی. معاد انسان و جهان. (1308)؛ مجله مکتب اسلام.

 

۲۰۴۸
کلیدواژه (keyword): قیامت، اعمال، تقوا، ایمان، عمل صالح، احباط و تکفیر،
نام را وارد کنید
ایمیل را وارد کنید
تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید