عکس رهبر جدید

فرهنگ اصطلاحات مدرسه شناختی: هنر و مخلفات آن

فرهنگ اصطلاحات مدرسه شناختی: هنر و مخلفات آن

هنر: نوعی فعالیت اضافی بشریت که خوشبختانه در برخی مدارس و یا نظامهای آموزشی، مهار آن از طریق زنگ هنر امکانپذیر میشود.

 

جملهای قصار از قول امیلیانو زاپاتا:

- جسارته قربان.... ولی چه کلاس هنری؟.... هیچ شده شاگردا با این کلاسا هنرمند بشن یا به درک هنری برسن؟

 

سکانسی تخیلی از فیلم هریپاتر:

- شما از چه زمانی احساس کردید که به هنر علاقهمندید؟

- از زمان نشستن سرکلاس هنر مدرسه (بیرون آمدن حدقه چشم تماشاگران از فرط تعجب، به قاعده یک نعلبکی!)

 

هنرمند: کسی که یافتههای او ربطی به آنچه در دوران تحصیل آموخته ندارد.

زنگ هنر: نوعی زنگ گوشخراش که به مرور زمان آب رفت و محدودهاش به خاطر ساختوسازهای انبوه ساعتهای درسی دیگر، به کمترین حد ممکن رسید. براساس پیشبینی دانشمندان احتمال دارد در قرون آتی به کسری از ثانیه تقلیل یابد.

ساعت هنر: ساعت یدکی ماشین بزرگ تعلیموتربیت بشری؛ یار  ذخیره دیگر کلاسها که معمولاً از آن به عنوان ساعت جبرانی دیگر درسها استفاده  میشود؛ طفیلی خانواده بزرگ آموزشوپرورش؛ آنتراکت کلاسها؛ یک ساعت درسی که لئوناردو داوینچی هم چندان جدیاش نمیگرفت و سر آن یواشکی مشق ساعت بعد را مینوشت؛ زمانی برای فراغت دانشآموزان؛ دورهای آموزشی برای یادگیری راههای دستیابی به نعمت هنرمند نشدن.

معلم هنر: نوعی معلم که سابقاً مخصوص تدریس هنر بود. به مرور، نسل این گونه از معلمان در معرض انقراض قرار گرفت و معلمی که باید ساعات تدریسش پر شود جای او را گرفت.

نکته عرفانی مستتر در جمله: مگه هنر هم معلم میخواد؟

نکته انسانی مستتر در جمله: ایشون چند ساعتشون خالیه. بفرستینشون سر کلاس هنر یا ورزش تا ساعتاشون پُر شِه.

مباحث درس هنر: مباحثی که از دوران باستان به این طرف بیهیچ تغییری تدریس میشود و باید سفت و سخت از کلیه نوآوریها حفاظت شود. انجمن شاعران مرده.

هنر موسیقی: واژه مهجور آموزش هنر در مدرسه؛ مدل شیش و هشتی و رپی و «اوا... خاک عالم» گونه آن در وسایل الکترونیکی بسیاری از دانشآموزان مدارس موجود است.

۱۴۳۵
نام را وارد کنید
ایمیل را وارد کنید
تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید