امروز وقتی
شروع کردم از ۱۲۴ هزار پیامبر و امامان بگم، خوب میدونستم آخرش به کجا ختم میشه. میدونستم میرسیم به آخرین ذخیرهٔ خدا روی زمین.
خیلی برام مهم بود ذهنیتی بهشون ارائه بشه که بهقول فرنگیها real باشه نه فانتزی.
به خودم جسارت
دادم و گفتم: بچهها، وقتی یکیتون غایبه، یعنی
تو کلاس نیست، ولی یه جای دیگه که هست! غایب شدن به معنی نامرئی شدن نیست!
علیرضامون با
چشمای گرد شده گفت: اجازه، یعنی امام زمان (عج) یه جا نامرئی نکرده خودشو؟ قایم
نکرده خودشو؟
این همونجاییه که سعی کردم تُن صدام، کلماتم، نحوهٔ
ایستادنم و حرکت دادن دستهایم برای همیشه یادشون
بمونه:
نه بچهها، نه! یه امامی که رفته یه جا خودشو
نامرئی کرده و تنهایی زندگی میکنه، به چه درد آدمها میخوره آخه؟! به هیچ دردی! حضرت مهدی (عج)
امام شده که راهنمایی کنه! قایم بشه، پس کی برای ما امامی بکنه؟ حتماً جاهای مختلف
کرهٔ زمین میره برای سر زدن، برای کمک
کردن. ماها فقط چهرهشونو نمیشناسیم. همین!
آرمین پرسید:
خانوم حتی آمریکا و آفریقا هم میره؟!
میدونستم این حرفم اشتیاق و ناباوری رو
توأماً براشون خواهد داشت. سعی کردم با عادیترین کلمات جان کلامم رو برسونم: بله
همه جا میره و به هر کسی کمک بخواد
کمک میکنه! اگه نکنه که کارای ۱۲۴
هزار پیامبر و 11 امام (ع) قبلی از بین میره!
خب هر پیامبری
اهل یه جایی بوده، حالا میشه آخرین امام توجه نکند به
کشور اون پیامبر!؟ نمیشه که!
حتی همین
اصفهان خودمون! بعضی روزا حضرت مهدی (عج) میاد سر میزنه، ببینه یه بچهای، یه پیرمردی، یه پیرزنی کمکی میخواد یا نه!
ایلیامون خیلی
آروم گفت: خانوم، یعنی حتی میشه از کوچهی ما هم رد شده باشه حضرت مهدی (عج)؟
گریهام گرفته بود و میدونستم از همهی کوچههای دنیا رد شده حضرت مهدی (عج).
رد شده ایلیا.
حتماً رد شده.
ـ سلام بر شما، هر کجای این عالم هستید و هوای غصههای دل ما رو دارید!
ـ بخونید شعر بینظیر محمدجواد الهیپور رو: «کولیان جنوب شیکاگو، نوجوانان
شاخ آفریقا»