عکس رهبر جدید

فصل برگ ریزان و بهار رستنی ها / دکتر عباسعلی گائینی

  فایلهای مرتبط
فصل برگ ریزان و بهار رستنی ها / دکتر عباسعلی گائینی
بیکران طبیعت، زیبایی‌های خود را در فصل‌های الوان می‌گشاید و ستاره‌ها در دل آسمان هر شب نظاره‌گر این تحول‌اند. در وصف این تلوّن و رنگینک‌ها، سعدی گرانمایه سروده است:

هرچه در روی تو گویند به زیبایی، هست

وآنچه در چشم تو از شوخی و رعنایی، هست

سروها دیدم در باغ و تأمل کردم

قلمی نیست که چون تو به دلارایی هست

و در این سیر زمانه و دست به دست گشتن فصلها، فصل برگریزان، فصل فرو افتادنیهاست که جهان رنگها به دشت، کوه و دمن و شهر، زیبایی میبخشد و باد و برگ درختان به زیر میآیند تا روح و روان انسان اوج گیرد و چون چشم دلگشایی خواهی دید:

چشم از آن روز که بر کردم و رویت دیدم

به همین دیده سر دیدن اقوامم نیست

و چون نیک نگریسته شود، همه آفاق جلوه اوست که میآفریند، میشکند، باز میسازد و جلوه در جلوه، عشق و معرفت در نهان آدمی میکارد و انسان وارسته را به سخن وا میدارد:

دوست دارم اگر لطف کنی ور نکنی

به دو چشم تو، که چشم از تو به انعامم نیست

و سالکان و رهروان راهش چون نیکتر مینگرند، جهان را جلوه حق میبینند و فصل برگریزان را نیز حضور او میدانند و میسرایند:

ای چشم خرد حیران در منظر مطبوعت!

وای دست نظر کوتاه از دامن ادراکت!

گر جمله ببخشایی، فضل است بر اصحابت

ور جمله بسوزانی، حکم است بر املاکت

و خیال آسوده میشود در پس همه فراز و نشیبها، حکمت الهی جانمایه و فضیلتی است که بشر اندکی از آن میچشد، ولی این ادراک هرچند مختصر ولی شوری درمیآفریند تا بگوید:

به دست رحمتم از خاک آستان بردار

که گر بیفکنیام، کس به هیچ نستاند

چه حاجت است به شمشیر قتل عاشق را؟

حدیث دولت بگویش، که جان برافشاند

پیام اهل دل است این خبر که سعدی داد

نه هرکه گوش کند، معنی سخن داند

و امّا، هرچند فصل پاییز شروع میشود و طبیعت عریانتر میگردد، ولی فصل سبزهزارها در نهاد دانش و کوشش و علم آغاز میشود. غنچههای تعلیموتربیت از جوانه فراتر میروند و به باد و برگ مینشینند و اندیشهورزی در کار خلایق ریشه میدواند و سالکانی ـ آگاه یا ناآگاه ـ جریان روان آموزشی را آبیاری میکنند و به موقع ذهنیتهای غلط را وجین میکنند تا تفکر به بار نشیند. فصل آموزش در خزان طبیعت میروید.
دسته
دسته جویندگان حقیقت و طالبان معرفت با کمک معلمان در پرواز اوج میگیرند و روز به روز، دامن طبیعت وجود خویش را از گلهای رنگین آموختهها تزیین میکنند؛ و دستهای دیگر از یاریکنندگان به این جویندگان علم، معرفتاندوزی و پرورش جسم و روان را به آنها آموزش میدهند و کامشان را در یافتن خود و جامعه و پرورش همه ابعاد وجودیشان، شیرین میکند. پس، پاییز اگر در ذات خــــود فصل برگریزان است، امّا در مقابـــل، خرمنخرمن اندیشـــــهها سر برمیآورنــــد و پشتهپشته عشقآفرینی نیز پدیدار میشود و جریان زندگی زیباتر از گذشته میشود.

در این میان، نقش بالنده و تعلیم و تربیتی تربیتبدنی، نقشی بیبدیل و یگانه است. در میان همه آموزشهای رسمی و خستهکننده و گاهی کسالتآور، این نشاط و شادمانی درس تربیتبدنی است که پویایی را در وجود کودکان پرورش میدهد و آنها را به کار گروهی و اجتماعی علاقهمند میکند که خمیرمایه و سرشت رفتار سالم اجتماعی است. در برنامه درس تربیتبدنی، فشارهای ناشی از درسهای سنگین تئوری و رفتارهای انجمادی در کلاس به تعدیل درمیآید و کودک ناخودآگاه در عالم خلسهای قرار میگیرد که حلاوت آن در کامش مینشیند. بدین ترتیب، پرورش وجودی و همهجانبه کودک هماهنگ میشود. برنامه درس تربیتبدنی که در ذات خود انضباط و رفتار منظم اصیل را دارد، هیچگاه کسالتآور نیست و در آن، کودک پوست میاندازد تا با روحیهای مضاعف در سایر دروس، سر حال و شاداب حضور یابد و به قول مولانا:

چون که دریاهای رحمت جوش کرد

سنگها هم آبِ حیوان نوش کرد

در این سرای تربیتی، کودکی از نو زاده میشود که بوی خوشی و نشاط در حیات او پراکنده است.

خالی از خود بود و پُر از عشق دوست

پس ز کوزه آن تَلابَد که در اوست

در سیاهمشقهایی که کودک در کلاس میآموزد، این نکته نیز بارز میشود که عطوفت و مهربانی و عشق در اندیشهای فراگیر میشود که بدنی توانا و روحی بانشاط و ذهنی خلاق داشته باشد. کودک سخنگویی که در محیطهای تربیتی تربیتبدنی نغز میگوید و نغز میجوید یقیناً در کلاس هنر، ریاضی، فیزیک و املاء و ادبیات، جستوجوگری میشود که به اعماق سفر میکند و خود را بیش از پیش بارور میسازد. چنین کودکی در دامگه هیچ صیادی گرفتار نیاید و خود نیز اندیشه صیادی نخواهد داشت.

آن که ارزد صید را، عشق است و بس

لیک او کی گنجد اندر دامِ کس

در پرتو خورشید وجود چنین کودک خردمندی، دیوارها میشکافند و هوش و ذکاوت پایدار میشود.

آن جمال و قدرت و فضل و هنر

ز آفتاب حسن کرد این سو سفر

کودک آموزشدیده و تربیتشده کلاسهای درس تربیتبدنی ـ به شرط آنکه معلمان و آموزگاران تربیتبدنی مشتاق باشند ـ کودکی است که:

1. به هنجارهای اجتماعی توجه دارد و آنها را معیار میکند.

2. برای اهل فضل و دانش احترام قائل میشود.

3. نبوغ خویش را در صراط مستقیم بهکار میگیرد.

4. با کریمان و صالحان مجالست میکند و از دورویان فاصله میگیرد.

5. پدر، مادر و کانون گرم خانواده را مراجع یگانه خود میگزیند.

6. در همکاری و اشتراک مساعی و کار گروهی پیشگام میشود.

7. در نواندیشی به دستاوردهای خُرد بسنده نمیکند.

8. در مهرورزی و شفقت پای میکوبد و به بدی نمیاندیشد.

9. جَهد و جِدّ را سرلوحه اعمال خود قرار میدهد و گشادهروست.

10. نیکمرامی را در رفتار خود پیشه میکند و از تقلب و تزویر میگریزد.

11. اخلاقی بر فزونخواهی ندارد و عنصر حِلم را در ذات خود تقویت میکند.

12. شاکر میشود و غیرحق را ناروا میداند و همواره میسراید:

شکر گویم دوست را در خیر و شر

زان که هست اندر قضا از بد بَتَر

13. و از همه مهمتر، اهل توکل میشود، چون میداند:

نیست کسبی از توکل خوبتر

چیست از تسلیم، خود محبوبتر؟

آن که او از آسمان باران دهد

هم تواند کو ز رحمت نان دهد

۱۹۹۰
کلیدواژه (keyword): فصل برگ ریزان و بهار رستنی ها,یادداشت سردبیر,دکتر عباسعلی گائینی,رشد آموزش تریبت بدنی,
نام را وارد کنید
ایمیل را وارد کنید
تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید