عکس رهبر جدید
حکایات طنزی از مولانا: اسب واپس رو!
جلوه‌های طنز مولانا در مثنوی موضوع پژوهشی که حاصل آن را در مجله‌ی رشد زبان و ادبیات فارسی می‌خوانید

جلوه‌های طنز مولانا در مثنوی موضوع پژوهشی از محقق تلاشگر مهدی احسانی‌فر است که حاصل آن را طی  مقاله‌ای در مجله رشد زبان و ادبیات فارسی منتشر کرده‌است.
مولانا آموزه‌های اخلاقی و عرفانی را با شهد ظرافت درهم آمیخته و با بهره‌گیری از قالب تمثیل و حکایت‌های کوتاه کوشیده‌است طبقه عامه را که معمولاً با برهان‌های عقلی و موعظه‌های صرف میانه‌ای ندارد بر سر ذوق‌ آورد و به این شیوه شوق معرف آموزی را در دل آنان بیدار سازد.
یکی از موضوعاتی که درمثنوی همواره ذهن وقاد مولانا به نقد آن برمی‌خیزد، انتقاد از سرمستان باده قدرت و غرور است. او در تمثیلی با عنوان «کشتی رانی مگس» تمام افرادی را که با رسیدن به مسندی غرق دریای غرور می‌شوند این گونه به مسخره می‌گیرد. او می‌گوید: این جنس افراد به مگسی می‌مانند که به کاهی ایستاده است و خود را شناور به بول خر می‌بینند. آن مگس با شگفتی با خود می‌گوید: من تا به حال درباره کشتی و دریا خوانده‌بودم اما آن‌چه خوانده‌ام اکنون به چشم واقعیت می‌بینم.»
اینک این دریا و این کشتی و من / مرد کشتی‌بان و اهل رای زن
صاحب تأویل باطل چون مگس/ وهم  او بول خر و تصویر خس
مولانا در حکایتی دیگر می‌گوید شخصی از امیر اسبی طلب می‌کند: امیر می‌گوید: برو آن اسب اشهب را ببر. او می‌گوید: آن را نمی‌خواهم. آن اسبی سرکش و واپس‌رو است. امیر به او می‌گوید حالا که این گونه است پس «دمش به سوی خانه کن.»
دم این استور نفست شهوت است
زین سبب پس‌پس رود آن خود پرست
شهوت او را که دم آمد ز بن
ای مبدل، شهوت عقبیش کن
چون ببندی شهوتش را از رغیف
سر کند آن شهوت از عقل شریف
همچو شاخی که ببری از درخت
سر کند قوت ز شاخ نیک بخت
چون که کردی دم او را آن طرف
گر رود پس‌پس، رود تا مکتنف
مولانا در این  حکایت رمزی یک اصل مهم روان‌شناختی را تعلیم می‌دهد، او می‌گوید گرچه غرایز و شهوات نفسانی همانند اسب سرکش طبعی واپس‌رو دارند اما می‌توان نفس و شهوت و قدرت را مانند اسب سرکش مهار کرد. 

تعداد بازدید : ۲,۷۷۲
کد خبر : ۹۶
نام را وارد کنید
ایمیل را وارد کنید
تعداد کاراکتر باقیمانده: 10000
نظر خود را وارد کنید