عکس رهبر جدید
۰
سبد خرید شما خالی است.
روش مواجهه‌ی استاد مطهری با مسائل جدید
در «رشد آموزش معارف اسلامی»

فصل‌نامه‌ی رشد معارف اسلامی در شماره‌ی جدید خود، به مناسبت هفته بزرگداشت مقام معلم و سالروز شهادت استاد مرتضی مطهری، مطلبی با عنوان: «روش مواجهه استاد مطهری با مسائل جدید» ارائه کرده که قابل ملاحظه و توجه است.

این مطلب حاصل سخنرانی پیاده شده‌ی حجت‌الاسلام و المسلمین دکتر حسین سوزنچی، عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق (ع) است.
عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق (ع) در این سخنرانی به سه موضوع اشاره کرده است:
1. ماهیت تفکر و شخصیت شهید مطهری چگونه بود؟
2. شهید مطهری چگونه مسائل جدید را می‌دید؟
3. شهید مطهری با چه روالی به حل مسائل جدید اقدام می‌کرد؟
دکتر سوزنچی در بخشی از این مطلب آورده است: «شهید مطهری به یک معنا روشنفکر اسلام‌شناس یا به تعبیر بهتر اسلام‌شناس متعهد بود. منظور از اسلام‌شناسی، واضح است، اما کلمه‌ی متعهد از دو حیث مد نظر است: یکی این‌که در مقابل برخی از اسلام‌شناسان سنتی که در برابر مسائل زندگی انسان‌ها و تحولات جامعه، احساس تعهد و مسئولیت نمی‌کنند و فقط به کار خود مشغول‌اند و به تعبیر شهید مطهری «کارشان فقط استهلاک سهم امام است».
یک حیث دیگر در مقابل مستشرقین و اتباع آن‌ها در کشورهای اسلامی است؛ یعنی پژوهشگرانی که هیچ تعهدی نسبت به اندیشه‌های اسلامی احساس نمی‌کنند و اسلام‌شناسی را به منظور یک مطالعه‌ی قوم‌شناسی انجام می‌دهند، نه یک دین حق که حقیقتی را برای انسان به ارمغان آورده است. در مقابل این دو طیف، اسلام‌شناس متعهد قرار دارد که دو مؤلفه‌ی اصلی‌اش این است که (اول) اسلام را چون حقیقت است قبول کرده و (دوم) خود را در قبال اسلام (معرفی صحیح و دفاع از اسلام و تبلیغ صحیح آن) مسئول می‌بیند.
این‌که می‌گویم اسلام را چون حقیقت است قبول کرده دو بخش دارد، یکی درک عقلی از اسلام، دوم تفکیک اسلام از سنت‌های رایج.
بحث اول (که اسلام را چون حقیقت بود قبول کرده) به نظرم خیلی سنگین‌تر، شدیدتر و مهم‌تر از بحث دوم است. مگر ما فکر می‌کنیم «اسلام» حقیقت نیست که قبولش کردیم؟ مسئله این است که ملتزم به لوازم این حرف بمانیم یعنی واقعاً از اسلام دفاع کنیم نه از سنت‌های رایج، یعنی نه از هرچه که به اسم اسلام وجود دارد؛ و واقعاً اسلام را یک درک معقول بدانیم.
مهم‌ترین سخن شهید مطهری در آن‌جاست که آزادی فکر، آزادی بیان و آزادی عقیده را مطرح می‌کند. ایشان این جمله‌اش هنوز هم برای من جمله‌ی سنگینی است. من جرئت نمی‌کنم این جمله را بگویم. می‌گوید من از پیداشدن کسانی که علیه اسلام حرف می‌زنند ناراحت که نمی‌شوم هیچ، خوشحال هم می‌شوم. چون این‌ها موجب می‌شوند اسلام ضربات محکمی بخورد و در نتیجه صیقلی‌تر شود (کتاب پیرامون جمهوری اسلامی). جمله‌ی سنگینی است که حالا در شرایط سیاسی فعلی و در برابر حملات این طیف روزنامه‌ها، (مثلاً فصل‌نامه‌ی مهرنامه که نشریه‌ی جدیدی است) آیا واقعاً ما می‌گوییم عیب ندارد، بگویند، حمله کنند؟ یا این که اگر بتوانیم جلوی این‌ها را بگیریم چاپ نشود چه‌قدر خوشحال می‌شویم؟
متن کامل این مطلب را می‌توانید در فصل‌نامه‌ی رشد آموزش معارف اسلامی، شماره‌ی 80، بهار 1390 مطالعه کنید.

 

تعداد بازدید : ۱,۱۹۴
کد خبر : ۲۷۹
نام را وارد کنید
ایمیل را وارد کنید
تعداد کاراکتر باقیمانده: 10000
نظر خود را وارد کنید