محور اصلی این مقاله که در جدیدترین شماره فصلنامه رشد آموزش مدیریت مدرسه منتشر شده است اخلاق، معانی، نقش و جایگاه مسئولیت اجتماعی در مدیریت آموزشی میباشد
در ابتدای این مقاله میخوانیم: «مدیریت چیزی نیست جز شناخت راههای موفقیت سازمان و برنامهریزی جهت ارتقای این موفقیتها، افزایش عوامل تسهیل کننده و برطرف کردن مشکلات و کاهش یا رفع موانع. با توجه به این نکات، حاکمیت اخلاق حرفهای در سازمان قادر است به میزان بسیار چشمگیری سازمان را در کاهش تنشها و موفقیت در تحقق اهدافش یاری دهد. امروزه داشتن اخلاق حرفهای به ویژه برای مدیران به منزله یک مزیت رقابتی در هر سازمان مطرح است. بنابراین یک مدیر آموزشی باید فلسفه و جهانبینی روشنی داشته باشد، اهداف سازمان خود را بشناسد و بتواند آینده روشنی برای سازمان خود ترسیم کند. در این فلسفه و جهانبینی مدیر آموزشی، اخلاق خوب جایگاه و اهمیت والایی دارد، زیرا سر و کار مدیر آموزشی با قشر حساس و مهمی است که هر گونه اشتباه و خطایی در رابطه با آنها صدمات و لطمههای جبران ناپذیری در پی خواهد داشت.»
نویسندگان مقاله پس از برشمردن نظریههای اخلاق و مسئولیت اجتماعی به آثار مثبت رعایت مسئولیت اجتماعی بر عملکرد و موفقیت سازمان آموزشی پرداختهاند. این آثار عبارتند از: کاهش هزینههای ناشی از کنترل؛ بهبود روابط، افزایش جو تفاهم و کاهش تعارضات؛ افزایش تعهد و مسئولیت پذیری بیشتر کارکنان.
در توضیح «کاهش هزینههای ناشی از کنترل» میخوانیم: «ترویج خودکنترلی در سازمان، به عنوان یکی از سازوکارهای اصلی کنترل، از مباحثی است که بنیان آن بر اعتماد، اخلاق و ارزشهای فردی قرار دارد. ترویج خودکنترلی باعث کاهش هزینههای ناشی از روشهای کنترل مستقیم و موجب بهبود سود میشود. این مستلزم تعهد کامل اعضا به گروه، مسئولیتپذیری همه اعضای گروه و وجود احترام و اعتماد بین آنها و مدیریت است.»
«ویژگیهای مدیر آموزشی در عصر حاضر» عنوان بخش دیگری از این مقاله است. به اعتقاد نویسندگان مقاله، این ویژگیها عبارتند از:
- مدیریت و سازمان آموزشی به عنوان کلید توسعه
- صیانت از بیتالمال
- تفکر سیستمی
- مدرسه یا دانشگاه به عنوان یک کلینیک
- حسن ظن
- مسئولیت اجتماعی
در توضیح مسئولیتت اجتماعی آمده است: «مسئولیت اجتماهی پیش فرض پاسخگویی اجتماعی است؛ یعنی مدیران اول باید مسئولیت اجتماعی خود را بشناسند و سپس در جهت آن اقدام کنند. مدیران امروز ما باید علاوه بر مهارتهای فنی، اداری و انسانی به مهارت اداره مسائل اجتماعی نیز مجهز باشند و مسائل جامعه را جزء اهداف سازمانی خود بینگارند. مدیران باید از جزءنگری و شیفتگی صرف نسبت به اهداف سازمانی خود دست بردارند و اهداف جامعه و کشور را به عنوان راهنمای خود در تلاشهایشان فرا راه خویش قرار دهند. باید بین سازمانها و اهدافشان با جامعه پیوند زده شود و در منشور هر سازمانی اهداف اجتماعی سرلوحه امور قرار گیرد. سازمانها باید این مسئولیت را حس کنند که مشکلات جامعه بخشی از مشکلات آنان به شمار میآید. پس باید به حل و فصل آنها همت گمارند و بخشی از امکانات مالی و انسانی خود را در این راه به کارگیرند.»
متن کامل این مقاله به قلم دکتر سید محمد میرکمالی، امیر مقصود گردوان و رضا عبداللهی، در فصلنامه رشد آموزش مدیریت مدرسه، شماره11، زمستان 1394 منتشر شده است.
کلیدواژهها: اخلاق، مسئولیت اجتماعی، مدیریت آموزشی