در «رشد آموزش معارف اسلامی»
گذشته از آیات قرآن که بر عدل الهی تأکید نموده، در احادیث نبوی و سیره پیامبر(ص) نیز این مسئله مورد توجه قرار گرفته است. فصلنامه رشد آموزش معارف اسلامی در جدیدترین شماره خود مقالهای را به این موضوع اختصاص داده است.
معصومه عامری نویسنده این مقاله است. وی ابتدا به این پرسش پاسخ داده است که چرا عدل از اصول دین است؟
«1. عدالت از میان صفات خدا چنان اهمیتی دارد که بسیاری از صفات دیگر به آن بازگشت میکند؛ زیرا به معنی وسیع آن قرار دادن هر چیز در جای خویش است.
2. این مسئله در حل بسیاری از مباحث اعتقادی از جمله معاد، رسالت پیامبران و مسئولیت امامان بسیار اهمیت دارد، زیرا عدل و حکمت الهی پایه بسیاری از عقاید «عدلیه» را تشکیل میدهد. علامه حلی درباره اهمیت این مسئله گفته است. اصل عدل، اصل مهمی است که قواعد و احکام اسلامی
بر آن استقرار است.
3. روزی که علم کلام تدوین گردید، مسئله صلاحیت عقل برای تشخیص حسن و قبح و زشتی افعال، دانشمندان علم کلام را به دو دسته تقسیم کرد: گروهی گفتند که عقل نمیتواند خوبیها و بدیها را از هم تشخیص دهد و برای تشخیص آن باید از شرع الهام بگیرد. در برابر این دسته، دانشمندان
شیعه و گروهی از دانشمندان تسنن (معتزله) صلاحیت عقل را برای تشخیص خوبی و بدی تأیید کرده و آن را یگانه داور این دادگاه دانستهاند. از این جهت این گروه عدل را شعار خود قرار داده و از این جهت حساب خود را از آن گروه جدا ساخته و به نام عدلیه نامیده شدهاند و صفت
عدل خدا را در ردیف سایر اصول دین قرار دادهاند.»
در مجموع چهار معنی و چهار مورد استعمال برای این کلمه بیان شده است:
الف) موزون بودن
ب) تساوی و نفی هر گونه تبعیض
ج) رعایت حقوق افراد دیگر و دادن حق به حقدار
د) رعایت استحقاقها در افاضه وجود و امتناع نکردن از افاضه و رحمت به آنچه امکان وجود یا کمال وجود را دارد.
نویسنده مقاله در ادامه دلایل عدل الهی را چنین برشمرده است:
1. ادله عقلی
2. برهان وجوب بالذات
3. عدم داعی و وجود صارف
نویسنده مقاله پس از توضیح هر یک از این موارد نتیجهگیری کرده است: «عدالت الهی به این معناست که خداوند با هر یک از آفریدگان خویش، آنچنان که سزاوار آن است رفتار کند و او را در موضعی که سزای اوست بنشاند و چیزی که شایسته اوست به او عطا کند.»
متن کامل این مقاله در فصلنامه رشد آموزش معارف اسلامی، شماره 97، تابستان 1394
منتشر شده است.