عکس رهبر جدید
۲۰ خرداد ۱۳۹۴ ۰۹:۴۸
آشنایی با نظریه معرفتی مُثُل
در «رشد آموزش معارف اسلامی»

نظریه مُثُل افلاطون از مهم‌ترین نظریات فلسفی اوست که به‌ وسیله مورخان فلسفه هم به لحاظ وجود‌شناسی و هم به لحاظ معرفت‌شناسی مورد بحث قرار گرفته است. فصل‌نامه رشد آموزش معارف اسلامی در جدید‌ترین شماره خود، مقاله‌ای را به این موضوع اختصاص داده است.

این مقاله به قلم مریم‌ السادات پرپنجی نوشته شده است. وی در تشریح مسئله آورده است: «اساس حکمت افلاطون بر این است که محسوسات ظواهر حقایق‌اند و علم به آن‌ها تعلق نمی‌گیرد، بلکه محل حدس و گمان‌اند و علم فقط به عالم معقولات تعلق می‌گیرد. به‌ طوریکه تمام امور عالم چه مادی باشد (حیوان، جماد، نبات) و چه معنوی (شجاعت، عدالت و ...) اصل و حقیقتی دارد که سرمشق و نمونه کامل اوست و به حواس درک نمی‌شود و فقط متعلق به عقل می‌شود که افلاطون آن را مثال (ایده) می‌نامند.»
در ادامه می‌خوانیم: «از دیدگاه افلاطون علم و معرفت انسان مراتب دارد و آنچه به حس و وهم در می‌آید علم واقعی نیست بلکه حدس و گمان است و عوام از این مرتبه بالاتر نمی‌روند. انسان‌ها با تفکر و تعقل به معرفت حقایق و مُثُل می‌رسند. به نظر افلاطون علم به مُثُل (صور کلی) بالفطره و به‌ صورت نهفته در ذهن آدمی موجود است و روح انسان قبل از ورود به عالم ظاهر معقولات وجود داشته و حقایق را درک نموده و در این جهان (عالم ظاهر) آن‌ها فراموش کرده ولی با دیدن چیزهایی که از مُثُل بهره دارند، حقایق را به یادمی‌آ‌ورد. پس افلاطون علم را تذکری بیش نمی‌داند.»
متن کامل این مقاله در فصل‌نامه رشد آموزش معارف اسلامی، شماره 96، بهار 1394 منتشر شده است.

تعداد بازدید : ۱,۰۶۱
کد خبر : ۱,۹۶۸
نام را وارد کنید
ایمیل را وارد کنید
تعداد کاراکتر باقیمانده: 10000
نظر خود را وارد کنید