در «رشد آموزش زبان و ادب فارسی»
فصلنامه رشد آموزش زبان و ادب فارسی در مقالهای به مشخص کردن مرز میان تناقض و تضاد پرداخته است.
مریم محمودیتبار نویسنده این مقاله است.
نویسنده مقاله ابتدا به تعریف پیشنهادی برای تناقض پرداخته است: «دو واژه متضاد که به یکدیگر یا به یک عنصر واحد در یک زمان واحد نسبت داده میشوند. این عنصر واحد میتواند انسان، شیء، مکان و... باشد. لزوم وحدت زمان از آن جهت است که در صورت متفاوت بودن زمانی که
دو صفت در آن به کار میروند، ارتباط دو صفت نیز از میان میرود.
مثال: تو نه مثل آفتابی که حضور و غیبت افتد
دگران روند و آیند و تو همچنان که هستی
در این مثال از مفهوم و همچنین سیاق بیت متوجه میشویم که همزمانیِ صفتهای متضاد «حاضر و غایب برای آفتاب» و «رفتن وآمدن همزمان برای انسان» مورد نظر نیست. به عبارت دیگر اگر دو صفت متضاد «رفتن و آمدن» را در یک زمان واحد به انسان نسبت دهیم، آرایه تناقض بهوجود
میآید اما اگر زمان آن متفاوت باشد، آرایه تضاد بهوجود میآید و هیچ تناقضی در کار نیست.»
در تعریف تضاد نیز میخوانیم: «تضاد در لغت به معنی دو چیز را در مقابل یکدیگر انداختن و در اصطلاح آن است که کلمات ضد یکدیگر بیاورند. مانند روز و شب، نیک و بد. آنچه که در اینجا مسلم است آن است که دو کلمه متضاد نباید به هم یا به یک عنصر واحد نسبت داده شده باشند
بلکه باید بهطور جدا و با حالت عادی بهکار رفته باشند که در این صورت برجستگی و قدرت جلب نظر آن از تناقض کمتر است و گاهی نیز آن را داخل آرایه مراعات نظیر (تناسب) میدانند.
مانند: ما زبان اندر کشیدیم از حدیث خلق و روی/ گر حدیثی هست با یار است و با اغیار نیست
کلمات هست و نیست به یک چیز «حدیث» نسبت داده شدهاند اما به دلایلی چند، بیت آرایه تضاد دارد. اول اینکه در این بیت نه تنها نسبت دادن دو واژه به یک چیز همزمان نیست بلکه اساساً در زمان کمترین بروز و نشانیای در سخن شاعر ندارد. دیگر اینکه هدف شاعر از بهکار بردن
این دو صفت متضاد بیان اهمیت یکی از آن صفتها و انکار دیگری نیست. بهعبارت دیگر، صفتهای متضاد در این بیت هیچ برجستگیای ندارند بلکه در خدمت مفهوم کلی بیتاند. در حالیکه در آرایة تناقض، دو صفت متضاد نوعی احاطة کامل بر بیت دارند و هدف بیت بیان مفهوم تنها از
طریق همان صفتها و تأکید بر مفهوم یکی از آنهاست نه سایر کلمات بیت.»
متن کامل این مقاله در فصلنامه رشد آموزش زبان و ادب فارسی، شماره 113، بهار 1394 منتشر شده است.