چهار روش اصلی در علوم انسانی معاصر در «رشد آموزش علوم اجتماعی»
دیالکتیک تا هرمنوتیک عنوان مقالهای است که توسط
سارا کریمی نوشته و در جدیدترین شماره فصلنامه رشد آموزش علوم اجتماعی منتشر شده است. این مقاله به بررسی روشهای اصلی در علوم انسانی معاصر یعنی آنالیتیک، دیالکتیک، هر منوتیک و فنومنولوژیک اختصاص دارد.
در مقدمه مقاله آمده است: «در علوم انسانی جدید که متعلق به سنت آکادمیک مدرن است، تاکنون تحولات اساسی در روش ایجاد شده و این تحولات روشی ناشی از سیر تحول منطق بهعنوان یک علم نظری بوده است. بیاطلاعی از این تحولات منطقی و روشی در علوم انسانی، دانشآموزان و دانشجویان
آن را در حد تکنسینهای رشتههای روانشناسی و علوم اجتماعی نگه میدارد که تنها با بهکار بستن روشهای جدید، بدون آگاهی از بنیانهای آن به گردآوری یافته میپردازند.»
نویسندة مقاله با این مقدمه به تشریح چهار روش اصلی در علوم انسانی معاصر پرداخته است. در توضیح روش دیالکتیک میخوانیم: «بانی روش دیالکتیکی در علوم انسانی مدرن، فیلسوف آلمانی هگل است. هگل با متحول ساختن نظام منطق ریاضی و زیر سؤال بردن ثباتگرایی در آن، به عامل
حرکت و تغییر توجه کرد و تناقض را بهعنوان عنصر بنیادین منطق دیالکتیکی خود تعیین کرد. بر این اساس تناقض درونی هر سیستمی آن را به ضد خود تبدیل میکند. مدل تز، آنتیتز و سنتز برآمده از همین منطق است. هگل این روش را برای تحلیل تاریخ جامعة انسانی به کاربرد و انقلابها
و تغییرات اجتماعی را از این منظر توضیح داد.»
در ادامه آمده است: «روش دیالکتیکی «مدل سوژه- ابژة کانتی» را که در آن یک سوژة شناسا یک پدیده را به عنوان ابژه خود مورد شناخت قرار میداد، دچار تغییر کرد و با تمرکز بیشتر بر سوژه، فرایند شناخت را با تشخیص خود- دیگری، استحالة دیگری در خود، موضوع قرار دادن خود
و به خودآگاهی رسیدن تعریف کرد.»
متن کامل این مقاله در فصلنامه رشد آموزش علوم اجتماعی، شماره 64، پاییز 1393 منتشر شده است.