تاریخ ادبیات، بخشی از هویت ملی ماست
«... تاریخ ادبیات نقطهی آغاز و انجام همه پژوهشهای ادبی است: نقطهی آغاز است، به این معنی که هر پژوهشگر یا منتقدی در نخستین گام برای یافتن اطلاعات لازم دربارهی موضوع پژوهش خود به تاریخ ادبیات مراجعه میکند تا جایگاه موضوع
پژوهش را در تاریخ، و نسبت آن را با دیگر مسائل بشناسد.
تاریخ ادبیات نقطهی پایان پژوهشهای ادبی نیز هست، به این معنی که معتبرترین دستاوردهای پژوهشهای ادبی وارد تاریخ ادبیات میشود.»
دکتر محمود فتوحی دانشیار دانشگاه مشهد در گفتوگو با فصلنامهی رشد آموزش زبان و ادب پارسی ضمن بیان این مطلب گفت: «اغلب پژوهشهای ادبی، از سبکشناسی گرفته تا اغلب شاخههای نقد ادبی، مثل نقد تکوینی، نقد تفسیری، مطالعات بینا متنی، نقد هرمنوتیک
و نقد تاریخینگر، مستقیماً با تاریخ ادبیات مرتبطاند. حتی پژوهشهای علوم انسانی، مثل پژوهش در تاریخ زیباشناسی، مطالعات فرهنگی و اجتماعی، همه به وجهی با تاریخ ادبیات سر و کار پیدا میکنند.»
دکتر فتوحی افزود: «تاریخ ادبیات بخشی از تاریخ یک ملت است؛ بنابراین، در کنار تاریخ سیاسی، تاریخ دین، تاریخ اجتماعی و تاریخ فرهنگ و ... تاریخ نخبگان و ارزشهای ماندگار یک فرهنگ نیز که با هویت ملی گره خورده، بسیار مهم است.
شما اگر بخواهید هویت هر قوم یا ملتی را بشناسید، به دنبال شاخصهای اصلی و ویژگیهای ممتاز آن قوم میگردید. ممیزههایی که یک ملت را از ملت دیگر جدا میکند، در زبان، فرهنگ، دین، سنتها و گذشتهی تاریخ آن ملت نمود مییابد. اینها شاخصها و عناصر عمدهی هویتاند.»
متن کامل این گفتوگو را میتوانید در فصلنامهی رشد آموزش زبان و ادب پارسی، شمارهی 95 (پاییز 89) ببینید.