منبع: فصلنامه «رشد آموزش فنیوحرفهای»
خودکارآمدی از بنیه شخصیتی فرد در رویارویی با مسائل در رسیدن به اهداف و موفقیتها خبر میدهد. انگیزه درونی موجب میشود که فرد بهطور خودانگیخته در محیط تلاش کند و به باورهای کارآمدی خود دست یابد. خودکارآمدی، که ضروریترین مؤلفه
مؤثر در کارآفرینی است، فرایندی اکتسابی دارد و نقش مدرسه در این فرایند، اساسی است.
سیده منصوره رحیمآبادی کارشناس ارشد پژوهش هنر، در شماره زمستان فصلنامه رشد آموزش فنیوحرفهای با ارائه مقالهای به بررسی نقش مدرسه در آموزش خود کارآمدی در جهت توسعه فرهنگ کارآفرینی پرداخته است.
خانم رحیمآبادی در مقدمه این مقاله آورده است:
«کارآفرینی فرایندی اکتسابی است و کارآفرین شدن، به امر بنیادی آموزشوپرورش و به اصول و روشهایی بستگی دارد که بذر این استعدادها را بارور نماید و مقدمات کارآفرینی و در نتیجه ارزشآفرینی را در کودکان و نوجونان مهیا سازد.
خودکارآمدی در چهار بعد خودتهییجی، خودسنجی، خودتنظیمی و خودرهبری کلیدیترین و ضروریترین مؤلفه در امر کارآفرین شدن است و باید از مهمترین برنامههای آموزشوپرورش کشور تلقی گردد. مدرسه با مجموعه عوامل، ساختار، مواد درسی و برنامهریزی آموزشی نهادی است که بیش از
یکسوم عمر و توان کودکان و نوجوانان شش تا هیجده سال، در آنجا میگذرد. بنابراین میتواند نقشی بسیار ارزنده و اثربخش ایفا کند. قدرت بینش عمیق، عملکرد مناسب، تعالی شخصیت و در نتیجه خودکارآمدی دانشآموزان پس از خانواده در این مکان پایهریزی و تثبیت میشود.»
نویسنده این مقاله در انتهای این مقاله اینگونه نتیجهگیری کرده است:
«توجه خانوادهها و بهویژه مسئولان آموزشی به تدارک برنامههایی متناسب با مقتضیات شناختی و روانی کودکان و نوجوانان میتواند عامل مهمی در جهت افزایش خودکارآمدی آنها باشد. کیفیت کارآمدی در مراحل گوناگون رشد و تکامل، مختلف است. بنابراین آشنایی با مبانی روانشناسی
تحولی، در حیطه خودکارآمدی، برای اولیا و مسئولان آموزشوپرورش امری ضروری است و پیشبینی آن از اصول بنیادین در برنامهریزیهای آموزشی بهشمار میرود. خودکارآمدی به مثابه مؤلفه اصلی موفقیت در کارآفرینی و رهایی از وابستگی فرهنگی و اقتصادی به اجانب، ضامن ارتقا
و تعالی ارزشهای درونی فرد و کسب موفقیتهای اجتماعی در جامعه است.
تداوم و تقویت حیات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی کشور مستلزم ایجاد و افزایش خودکارآمدی نسل آینده این مرز و بوم است. به این امید که کارگزاران فرهنگی و متولیان آموزشوپرورش، بهویژه فرهنگیان فرهیخته، در دستیابی به استقلال فکری و رهایی از وابستگی درونی قشر عظیم دانشآموزان
بیش از پیش دقت نظر و حسن عمل نشان دهند و مفاخر و مآثر ملی و فرهنگی خویش را دریابند.»
این مقاله را میتوانید در فصلنامه رشد آموزش فنیوحرفهای، شماره 29، زمستان 1391
ببینید.