اشاره
مسلماً مطرح کردن
آموزش کارآفرینی در دوره پیشدبستان، چالشها و سؤالهای مختلفی را عنوان میکند. به زعم لفلر1 (2014)،
زمانیکه
در یک موقعیت آموزشی مثل پیش از دبستان، درباره آموزش کارآفرینی صحبت میشود، لغت کارآفرینی
به دو معنی تقسیم میگردد: یکی کارآفرینی2 که به کسبوکار مربوط میشود و دیگری جسارت و
عمل3 که به افزایش مهارتهای کارآفرینانه در جهت رشد فردی از
قبیل: توانایی کودکان برای نوآوری و ابتکار، کشف و جستوجوی فرصتها، مسئولیتپذیری، مشارکت و همدلی، اعتمادبهنفس و خلاقیت اشاره
دارد.
چالش و کشمکش بین این
دو دیدگاه، یعنی کارآفرینی به معنای کسبوکار و دیگری کارآفرینی به معنای توسعه
مهارتهای
کارآفرینانه، میتواند
در تحقیقات بسیاری ردیابی شود. تحقیقات آیردال و جونز4 (2010) نشان
داده است که آموزش کارآفرینی برای یادگیری کسبوکار میتواند به راحتی در یک مرحله آموزشی و در
قالب یک موضوع مرتبط آموزش داده شود؛ در صورتی که آموزش مهارتهای کارآفرینی بهعنوان جنبهای از رشد، به برنامهریزی و زمان بیشتری
نیاز دارد و طبق تحقیقات (سیکولا لینو5، 2011) شروع آموزش از دوره پیش از
دبستان، فرصتی خاص و ویژه برای دانشآموزان و کودکان خردسال فراهم میآورد و بهعنوان مرحلهای ایدهآل برای تعلیم و توسعه
نگرش مثبت کارآفرینانه در آنان محسوب میشود (پیترمن و کندی6، 2003 و
هیلبرون7، 2010). بنابراین، ما باید این حقیقت را عملی کنیم که آموزش
مهارتهای کارآفرینانه از
طریق یک شروع زود هنگام و اولیه از دوران قبل از دبستان امکانپذیر میگردد (راپوسو و
دوپاکو8، 2011). در این راستا محققانی همچون (لفلر 2006، کورهنن،
کومولینن و راتی، 2012 و اکسلسن، 2013)9 معتقدند که کلمه کارآفرینی فقط
بر دانش کارآفرینی یا مفهوم کسبوکار دلالت ضمنی دارد؛ در صورتی که کودکان خردسال در مراکز پیشدبستانی میتوانند یک رویکرد
کارآفرینانه را بپذیرند و آن را بهکار گیرند (لیندستروم10، 2013). بنابراین «یادگیری کارآفرینانه»
یک حوزه یا زمینه برآمده در آموزش کودکان پیشدبستانی است (اکسلسون، هوگلند و سندبرگ11،
2015: 42)
نقش
مربی در رویکرد یادگیری کارآفرینانه
در رویکرد یادگیری
کارآفرینانه، معلم و مربی، تسهیلکننده یادگیری است (کوپمن، هامر و هکرت12، 2013) و
یادگیرنده، عنصری فعال در فرایند یادگیری است که از طریق تجربهاندوزی، تولید
اطلاعات میکند
و به اهداف یادگیری توافق شده دست مییابد.
برای بهکارگیری رویکرد
یادگیری کارآفرینانه در امر آموزش کودکان، باید فضای مناسب برای آن به وجود آید.
این فضا باید واجد شرایط زیر باشد:
ـ فضایی عملی که در
آن کودکان بتوانند اطلاعات را بهصورت عملی و تجربی کسب کنند.
ـ مستلزم انجام دادن
فعالیت فراوان باشد.
ـ واقعی باشد؛ به
گونهای
که فراگیرندگان خود را در فضایی عینی و بیرونی احساس کنند.
ـ نقش بازی در آن زیاد
باشد.
ـ کودکان را به یادگیری
و مسئولیتپذیری
تشویق کند؛
به طوریکه بهصورت نظاممند به میزان آگاهیهای کودکان از
تواناییهای
خود توجه کند و آنها را قادر سازد که پیشرفتهای خود را در زمینههای مختلف مشاهده
کنند (به نقل از پرهیزکار و همکاران، 1383).
بهطور خلاصه، در روند
آموزش کودکان در رویکرد یادگیری کارآفرینانه طی کردن چهار گام اصلی ضروری است:
گام
اول: به دست آوردن شناخت
کافی از علایق، نیازها و توانمندیهای کودکان؛
گام
دوم: چارچوببندی یادگیریهای کودکان از طریق
تعاملات حمایتکننده؛
گام
سوم: نظارت بر پیشرفت
کودکان جهت دستیابی به اهداف مهم؛
گام
چهارم: ایجاد فرصتهایی برای یادگیری که
براساس علایق کودکان ساخته شده است (بوت، دنیبل و یولمی بئی13، 2012).
مسلماً اتخاذ چنین
رویکردی در امر آموزش کودکان میتواند آنها را به رهبرانی قوی و سالم و حلکنندگان برتر مسائل و مشکلات در مراحل
مختلف زندگی تبدیل کند و کیفیت زندگی آنها را بهبود بخشد (گستین، 2011). رویکرد
یادگیری کارآفرینانه میتواند از سنین خردسالی و در کلیه محیطهای آموزشی بهطور رسمی و غیررسمی، توسط همه افرادی که در تربیت
کودکان سهیماند،
مورد استفاده قرار گیرد.
پینوشتها
1.
Leffler
2.
Enter preneurship
3.
Enter Prising
4.
Jones, & Iredale
5.
Seikkula & Leino
6.
Peterman & Kennedy
7.
Heilbrunn
8.
Raposo and do Paço
9.
Leffler; Korhonen, Komulainen & Raty; Axelsson
10.
Lindstrom
11.
Axelsson, Hagglund & Sandberg
12.
Koopman, Hammer, Hakkert.
13.
Mary B.Boat, Laurie A.Dinnebeil and Youlmi Bae
منابع
1. سبزه، بتول.
(1394). طراحی الگوی برنامه درسی کارآفرینی برای کودکان پیش از دبستان و ارزشیابی
آن از دیدگاه متخصصان برنامه درسی، کارآفرینی و مربیان. فصلنامه مطالعات پیشدبستان و دبستان، سال
اول، شماره اول، پاییز 94
2. پرهیزکار، مرتضی؛
شیرازی قباد و مقدم شهیدی، عطیه. (1383)، آموزش و تدریس کارآفرینی. تهران سازمان
همیاری اشتغال فارغالتحصیلان، جهاد دانشگاهی.
3.
Leffler, E. (2014). Enterprise Learning and School Subjects – A Subject Didactic
Issue? Journal of Education and Training, 1 (2), 15-30.
http://dx.doi.org/10.5296/jet.v1i2.5194
4.
Axelsson, Hagglund & Sandberg.(2015). Entrepreneurial Learning in Education
Preschool as a Take-Off for the Entrepreneurial Self. Journal of Education and
Training. ISSN 2330-9709 2015, Vol. 2, No. 2. Pp 40- 58
http://www.macrothink.org/jet
5.
Jones, B., & Iredale, N. (2010). Enterprise education as pedagogy.
Education + Training, 52 (1), 7-19. http://dx.doi.org/10.1108/00400911011017654
6.
Raposo, Mário and do Paço Arminda (2011)
Entrepreneurship education: Relationship between education and entrepreneurial
activity. Psicothema 2011. Vol. 23, no 3, pp. 453-457. www.psicothema.com
7.
Seikkula & Leino, J. (2011). The implementation of entrepreneurship education
through curriculum reform in Finnish comprehensive schools. Journal of
Curriculum Studies, 43 (1), 69-85. http://dx.doi.org/10.1080/00220270903544685
8.
Koopman, Ruud, Hammer, Matthijs and Hakkert, Arjan. (2013) Teaching teachers in
effectual entrepreneurship. In: 2nd Effectuation conference, June 3rd &
4th.