عکس رهبر جدید

خزان طبیعت و بهار دانش

  فایلهای مرتبط
خزان طبیعت و بهار دانش

در دور ایام، توقف لحظات آرزویی است محال. جهان طبیعت با باد خزان، فصلی را تجربه می‌کند که سبزینه‌ها به ‌صورت زرینه‌ها در می‌آیند و رنگین روزگار طبیعت با سردی هوا چهره‌ای دیگر می‌گشاید؛ عاشقان را به مهمانی دیگری می‌خواند و ویژگی زمان را بی‌قراری آن معرفی می‌کند. با این همه، بسیاری سکوت فصل خزان را می‌پسندند و آن را باب طبع خود می‌دانند. به هر روی، گردش ایام با خود حکایت‌ها دارد.
بر برگ‌‌های زرد‌ خزانی نوشته‌اند
سربسته نکته‌ها که سپنجی است این جهان
هر برگ خزان خواند از دور روزگار
افسانه شگرفم درگوش بی‌زبان
گوید که نیستی است سرانجام هر چه هست
گوید که پیری است تو را در پی، ای جوان‌
گل‌های‌ بی‌وفا همه رفتند از چمن
زان سان که کس نیابد از آنان دگر نشان
بستان چو زلف دلبر از نسیم صبح
آشفته گردد از وزش باد مهرگان
ای نوبهار حسن به باغ آ که هر درخت
گردد پی نثار به پای تو زرفشان
فصل زیبای پاییز که به حُسن گل و گلاب پروریده نیست، عاشقان خود را به کنار پنجره‌ها می‌نشاند و با صد ناز و افسون، فرا رسیدنش را با آواز و می و عشوه‌گری به رخ می‌کشد؛ به‌طوری که بسیاری را سر ذوق می‌آورد تا در وصفش بسرایند.
بی می نتوان برد به سرفصل خزان را
ساقی بده آن جام پر از خون روان را
گر باد خزان خون رزان ریخت به گلزار
بر خون رزان ده ثَمَن برگ و خزان را
اما برای دست‌اندرکاران کار آموزش‌و‌پرورش، فصل خزان، بهار طبیعت یاد دادن و یادگیری است. با عبور گرمای تابستانی و آغاز وزش بادهای پاییزی، پایگاه های آموزش دوباره رونق می‌گیرند.بلبلان این بهار در مراکز آموزشی دست به چنگ و عود و نی می‌برند و هر کدام نغمه‌های خویش را می‌سرایند. هر چند در طبیعت راستین به جز زردی یک دست، رنگی دیگر جلوه‌گری نمی‌کند، در بهار دانش و آگاهی، الوان گوناگونی در آسمان زیبای اندیشه می‌نشینند و مرغان علم و آگاهی بر شاخه‌های گل در مراکز آموزشی قیل و قال هستی را می‌سرایند.
بدون تردید، دانش‌آموزان با‌رقه‌های اصلی الوان گلگون نظام آموزشی کشورند که بر تارک پاییز، لاله‌های رنگین خود را در پهن دشت تعلیم‌و‌تربیت به نمایش می‌گذارند و بخش زیادی از جامعه و بل کل آن را متوجه فعالیت‌های خود می‌کنند. بیش از همه دبستانیان و از آن فراتر سال‌ اولی‌های دبستانی- مثال پرندگان تازه پا- بر شاخه‌های رنگارنگ مدارس نخستین ذخیره‌های دانشی را به انبان خود سرازیر می‌کنند. افکار و سلائق متفاوت خویش را در راهی نوین به‌کار می‌بندند و حقیقتی راستین را در مقابل دیدگان نظام آموزشی آشکار می‌سازند که من آمده‌ام تا سرود یادگیری را ادامه دهم. می‌کوشم و از پا در نمی‌آیم تا ادامه‌دهنده راهی باشم که قدمتی به دیرینگی بشر دارد.
جنبش و جوش و سروصدای این شمار عظیم دانش‌آموزان در ساعات ورزش پررنگ تر از سایر کلاس‌ها و توأم با سرور و وجد و تلاش‌های بدنی است که زمینه پویایی آن‌ها را در سایر کلاس‌ها فراهم می‌آورند. معلمان آن‌ها می‌دانند هر کسی در طول زندگی خود تصمیم‌هایی می‌گیرد. آموزش و انتخاب شیوه صحیح زندگی مهم‌ترین تصمیمی است که این دانش‌آموزان باید اصول و مبانی اتخاذ آن را بیاموزند و به تدریج آموخته‌هایشان را در زندگی فردی و اجتماعی خود به کار بندند. مدرسه جایی است که در کنار والدین بهترین فرصت‌ها را برای کودک نوآموز و سپس دانش‌آموز فراهم می‌‌آورد تا به یادگیری مهارت‌های زندگی بپردازند.
هر چند کمک به دانش‌آموزان و جوانان برای رسیدن به تعالی همه جانبه وظیفه همه مسئولان جامعه است.همگان می‌دانند که این وظیفه و مسئولیت از خانه شروع می‌شود، در مدرسه پرورش می‌یابد و در جامعه تکمیل می‌گردد امّا، همیشه این سؤال مطرح بوده است که دانش‌آموزان چگونه می‌توانند شیوه زندگی سالم را برگزینند تا بتوانند تلاش‌های خود را به سمت تعالی سوق دهند.
نهاد خانواده و در کنار آن نهادهای آموزشی غیرعالی- در درجه اول- وظیفه دارند به دانش‌آموزان و جوانان کمک کنند تا به اهمیت سلامت روحی، روانی و جسمی خود پی ببرند و هویت‌ فردی خویش را بازیابند.
دیگران با تلاش‌ و کوشش فراوان- این اندیشه‌ها را برای ما به یادگار گذاشته‌اند تا بدانیم آموزش واقعی در زمینه‌های زیر این امکان را فراهم می‌سازد تا این دیدگاه‌ها در متن زندگی کودک، نوجوان و جوان‌ ساری و جاری شود:
ـ مشارکت همیشگی در فعالیت‌های بدنی؛
ـ آموزش‌ روش استفاده از خوردنی‌های سالم؛
ـ رعایت نظافت و بهداشت فردی؛
ـ استفاده نکردن از هر نوع مواد دخانی؛
ـ پرهیز از مصرف مواد مخدّر؛
ـ دوست‌یابی و داشتن روابط خوب و سالم با دیگران؛
ـ شناخت ویژگی‌ها و استعداد‌های فردی؛
ـ برخورد اصولی با ابزارهای فناوری و استفاده صحیح از آن‌ها در جامعه.
همه این دیدگاه‌ها باید در نهاد مقدس خانواده بروید و در محیط امن مدارس پرورش یابد. ناپیوستگی این دو نهاد دستیابی به رشد مطلوب را ناممکن می‌سازد. محیط فیزیکی امن و مدرسه سالم به همان اندازه محیط خانواده آرامش فکری و روانی کودک و جوان را بنا می‌نهد.
در تارک این دیدگاه‌ها «مشارکت مؤثر در فعالیت‌های بدنی» در زندگی روزانه قرار دارد. محیط خوب و هیجان‌انگیز مدرسه و وجود معلم ورزش با انگیزه و آشنا با گسترش مهارت‌های زندگی، کودک و جوان را تشویق می‌کند تا آنجا که می‌تواند به سمت خوبی و مسالمت‌جویی حرکت کند و اندیشه‌های خود را در حد کمال متعالی سازد. به همین دلیل است که فیلسوفی که بازی‌های المپیک را بنا نهاده، با صراحت هدف خود را رسیدن جوانان به تعالی همه‌جانبه از ره‌آورد شرکت در فعالیت‌های بدنی و ورزشی برمی‌شمرد.
نه تنها در ایران، بلکه در بخش‌هایی دیگر از این جهان پهناور نیز هنوز مراکز آموزشی، متولیان آن‌ها و در بُعدی گسترده معلمان ورزش برای رساندن دانش‌آموزان و جوانان به این حد از تعالی توانمند نشده‌اند. بخشی از رسالت مدرسه سالم که معلم ورزش می‌تواند در آن مهم‌ترین نقش را ایفا کند- فراهم آوردن فرصت شرکت در برنامه‌های تربیت‌بدنی و ورزش برای همه دانش‌آموزان در هر رده سنی است. در کنار آن، در مدرسه امن و پویا همه موظف‌اند تفاوت‌های فردی و فرهنگی را محترم بشمارند. در این میان اهمیت زيادی دارد که معلمان ورزشی در مشارکت دادن دانش‌آموزان در فعالیت‌های بدنی، فقط سطح مهارت و کارایی در میدان‌های مسابقاتی را مدنظر قرار ندهند؛ چون همین امر، نخستین ریشه‌های تبعیض رفتار و آزارها و اذیت‌های روحی و روانی و دلهره‌ داشتن از مشارکت در فعالیت‌‌ ورزش را در وجود کودک نهادینه می‌کند که پیامدهای آن به همان دوره کودکی محدود نخواهد ماند. مدرسه امن و سالم، والدین و جامعه را در همه امور مدرسه دخالت می‌دهد تا نقش ارزنده فعالیت بدنی در ارتقای سلامتی دانش‌آموزان و جوانان ماندگار شود.
یاد‌آوری این نکات از این نظر مهم است که رعایت همه اصول یاد شده، زمینه را برای یادگیری مطلوب فراهم می‌آورد. توجه به این نظرگاه‌ها از آن روی باید مهم تلقی شود که برای کودکان و جوانان، فرصت انتخاب‌های سالم و رفتارهای مدنی را در حد نسبی فراهم می‌آورد و آن‌ها را آگاهانه- و نه از روی اطاعت کورکورانه - به سوی تعالی همه‌جانبه سوق می‌دهد.
به عقیده یکی از نظریه‌پردازان بزرگ تعلیم‌و‌تربیت‌ جهانی، در یک نظام آموزشی کارآمد برنامه‌های درسی دانش‌آموزان باید مشحون از آموزش حقوق انسانی، برابری با وجود تفاوت‌های زبانی، و فرهنگی و حساس بودن نسبت به اهمیت همدلی در مسیر ساختن جامعه‌ای آباد و آزاد باشد. در تحقق این رویای دیرپای همه صاحب‌نظران، بدون تردید درس آزاد ورزش در مدارس امن و سالم، با حذف تنفّر و تبعیض و تأمین رویا‌پردازی کودکان و نوجوانان بار اصلی را به دوش می‌کشد تا کودکان از همان آغاز بدانند دنیایی پر از صلح و آرامش- که اکنون به رویای دست نیافتنی بشر تبدیل شده است- به شرطی قابل تحقق است که همه اصول انسانی و مقررات ساده در میدان ساده ورزش در مدارس تمرین شود و اگر بناست بزرگانی در صحنه اجتماع بگذارند و بگذرند، باید همین شیوه را در میدان‌های ساده زندگی بیاموزند که در مدرسه و به‌ویژه درکلاس و دروس تربیت‌بدنی تحقق یافتنی است.
نصیحت در میدان آموزش‌‌‌و‌پرورش و به کارگیری اصول مورد نظر در زندگی کودک و نوجوان، اگر هم پذیرفتنی باشد باید چنین باشد:
ای پسر، ملک جهان جاوید نیست
بالغان را غایت امید نیست
پیشوا کن عقل دین اندوز را
مرجع فرداشناس امروز را
هر عمل دارد به علمی احتیاج
دانش از کوشش همی گیرد رواج
آنچه خود دانی روش می‌کن بر آن
 و انچه نی، می‌پرس از دانشوران
پند و اندرزهای مناسب در نظام آموزش‌و‌پرورش زمانی اجرایی می‌شود که دانش به کوشش و کوشش به عمل تبدیل شود؛ و الّا، روش‌های دیروز ادامه می‌یابد و مشمول این شعر حضرت حافظ می‌شود که
خامانِ ره‌ نرفته چه دانند ذوق عشق
دریادلی بجوی، دلیری، سرآمدی 

 

عباسعلی گائینی، سردبیر رشد آموزش تربیت‌بدنی

۱۶۴۲
کلیدواژه (keyword): خزان طبیعت و بهار دانش,عباسعلی گائینی,مجلات رشد,نشریات رشد,رشد,رشد آموزش تربیت بدنی,تربیت بدنی,یادداشت سردبیر
نام را وارد کنید
ایمیل را وارد کنید
تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید