عکس رهبر جدید
۰
سبد خرید شما خالی است.
در مسائل اجتماعی، لزوماً محل درد، محل درمان نیست
در اولین نشست اندیشه‌ورزی دفتر انتشارات و فناوری آموزشی در سال ۱۴۰۳، مباحث علمی و کاربردی مرتبط با آسیب‌های اجتماعی دوره نوجوانی توسط متخصص این حوزه ارائه شد.

به گزارش واحد خبر و رسانه دفتر انتشارات و فناوری آموزشی، اولین نشست از سلسله نشست‌های اندیشه‌ورزی دفتر انتشارات و فناوری آموزشی در سال 1403 در مدرسه تاریخی دارالفنون برگزار شد. در این نشست که با حضور مدیرکل دفتر، معاونان و مدیران مجموعه‌های تابعه دفتر، سردبیران و مدیران داخلی مجلات رشد، رؤسا و کارشناسان دفتر برگزار شد، دکتر حسین نجفی، معاون آسیب‌ها و مسائل اجتماعی سازمان امور اجتماعی وزارت کشور نکاتی در موضوع «نوجوانان و مسئله آسیب‌های اجتماعی» را ارائه کرد.

 
دکتر نجفی در تبیین به تفاوت «مسئله اجتماعی» با «آسیب اجتماعی» گفت: آسیب اجتماعی آن چیزی است که جامعه در آسیب بودن آن توافق دارد و انتظار دارد اتفاقی برای آن بیفتد. وقتی می‌گوییم اجتماع، یعنی همه ما به نحوی به آن مبتلا هستیم. معتقدیم که باید آن را تغییر بدهیم و برای آن تغییر هم عزمی وجود دارد. اما مسئله اجتماعی اینطور نیست. مسئله عفاف و حجاب امروز یک مسئله اجتماعی است که طرفداران و مخالفان خود را دارد. در سطح اجتماع مطرح می‌شود اما اجماع کلی روی آن وجود ندارد. یک مسئله در آسیب‌های اجتماعی و مسائل اجتماعی، مسئله تاریخی بودن آن‌ها است. یعنی به تدریج بروز می‌کنند. برای مثال به موضوع کشف حجاب در دوران مختلف تاریخی نگاه کنید.

 
چگونه آسیب پیدا می‌شود؟

مسئله این است که چگونه آسیب پیدا می‌شود؟ تعدد تعابیر و صورت‌بندی‌های آن برای چیست؟ چه می‌شود که انسان در اوج آسایش از داروهای ضد افسردگی استفاده می‌کند؟ چه می‌شود انسان به این وضعیت می‌رسد؟ ما هر تلاشی می‌کنیم در جهت بودن و نفع بردن است. چه می‌شود که انسان به اینجا می‌رسد؟

یکی از دلایل آن می‌تواند برخی از عوامل فردی باشد. مثلاً دانش‌آموز اراده کرده که یک کار انحرافی انجام بدهد. در این مورد، برخوردها معمولاً تنبیهی می‌شود. وقتی خانواده نابه‌سامان است و یا عوامل محیطی تضعیف می‌شوند، دانش‌آموز بیشتر در معرض خطر قرار می‌گیرد. ولی آیا کسی می‌تواند اثر تغییرات در ارزش‌ها، باورها و سبک زندگی را در بروز آسیب‌ها نفی کند؟ پس عوامل ساختاری که به جامعه فشار می‌آورند، یکی از عوامل بستر برزو آسیب هستند. امروز در توسعه شهرها دیگر جایی برای انسان‌ها نیست. همه چیز در شهر پولی شده است. امروز دیگر جایی به نام محله وجود ندارد که شبکه تعاملات تمدنی انسانی را شکل بدهد.

 

توسعه برون‌زا

در ساحت وجودی امر دیگری برای بروز یک مسئله اجتماعی وجود دارد. در ساحت وجودی، انسان خودش را معنادار می‌کند. انسان مدرن امروز، انسان متعهدی نیست. در جامعه‌ای که همه چیز یک بارمصرف شده و دوستی‌ها کوتاه مدت شده‌اند این دگرگونی و تغییرات را می‌بینیم.

امروز در دوره‌ای به سر می‌بریم که مناسبات جدیدی از عالم در آن پیدا شده است و نسبتی با دوره قبل ندارد. زمانی هست که فرد به نیاز خودش پاسخ می‌دهد اما در توسعه برون‌زا، برای او نقش تعیین می‌کنند و از او می خواهند که باید نحوی از توسعه را پیدا کند. همه ما در این نظام جهانی نقشی داریم. نقش ما تولید نفع، فروش آن و خرید و مصرف مظاهر تجدد است. مسئله توسعه برون‌زا، نظام معنایی ما را عوض می‌کند. وقتی نظام معنایی عوض شد، لاجرم ساحت ساختاری هم عوض می‌شود. اقتصاد و  فرهنگ تغییر می‌کند. با تغییر نظام معنایی، انسان دیگر آن انسان سابق نیست. دینداری عرفی ما رو به افزایش است. ما اصلاً بی‌دین نشده‌ایم. اتفاقاً در ارزش‌‌ها و نگرش‌ها دینداری ما بالا است. آنچه تغییر کرده این است که از دینداری فقهی به دینداری عرفی رسیده‌ایم. چنین انسانی خودش را مقید نمی‌داند. چون فقه برای انسان حد و مرز می‌آورد و این حد و مروز نگه دارنده است.

 

لزوم تعیین حد و مرزها در جامعه

جامعه وقتی جامعه است که از لحاظ معنایی حد و مرزهای واضح داشته باشد. وقتی مرزها را شکسته شوند، تبدیل به انسان دیگری می‌شویم. منظور این است که نظام معنایی انسان عوض شده است. نهادها و تصاویری که از زیستن ساخته شده‌اند، حیات اجتماعی انسان را تحت فشار قرار می‌دهند. نظم اجتماعی انسان را عوض کرده‌اند. این باعث شده که انسان‌ها، هم به لحاظ زیستی و هم به لحاظ نهادهای اجتماعی که محل تربیت و تعلیم بوده‌اند، بیمار شده‌‌اند.

وقتی ساختارها تغییر می‌کنند، ضریب آسیب‌پذیری بالا می‌رود و بدین صورت، کودک و خانواده در معرض آسیب هستند. امروز انسان متعهد از بین رفته است. از رابطه اجتماعی، اعتماد اجتماعی جدا شده و در یک رابطه بوروکراتیک قرار گرفته است. در منطق جدید، وقتی زندگی اقتصادی می‌شود و آن را پولی می بینیم، آسیب‌پذیر می‌شویم. اینجا است که هم نظم اجتماعی به هم می‌خورد و هم جامعه تغییر می‌کند. همین موضوع باعث می‌شود اعتماد ما به یکدیگر، رضایتمندی از جامعه و حکمرانی کم می‌شود. آسیب‌ها آن‌جا سر باز می‌کنند. امروز نظارت‌های اجتماعی و حمایت‌گرها ضعیف شده‌اند و همین سلامت روان انسان را به خطر انداخته است.

اتفاقاتی که در ساحت وجودی برای انسان افتاده است با خیلی از راه‌های معمول حل نمی‌شوند. ما نیازمند بازخوانی فهم جدی از انسان هستیم. انسانی که مرز دارد. فردی که مرز ندارد، هویت ندارد. خانه یعنی جایی که مرز دارد. این مرزبانی را انجام بدهید.

 

طوفان الاقصی و عملیات وعده صادق؛ نقطه عطف جدید در نظم نوین جهانی

در ابتدای این جلسه نیز سردار محمد نجفی، استاد سواد رسانه‌ای، به تبیین چرایی و گوشه‌هایی از ابتکارات جبهه مقاومت در عملیات‌های طوفان الاقصی و وعده صادق پرداخت.

چرا عملیات طوفان الاقصی انجام شد، بهتر نبود با اسرائیلی ها مذاکره می‌شد؟ آیا نتیجه این جنگ چیزی جز ویرانی کامل غزه و کشته شدن حدود 36000 نفر بود؟ چرا عملیات وعده صادق را انجام دادیم، آیا در این وضعیت اقتصادی کشور، اوضاع جامعه جهانی و منطقه و... بهتر نبود با یک قدرت اتمی مانند رژیم صهیونیستی درگیر نشویم؟ آیا عملیات وعده صادق موفقیت آمیز بود؟ مبنای قدرت ما چیست، آیا موشک و صنایع هسته‌ای و نیروی نظامی است؟ از جمله سؤالاتی بود که این استاد رسانه در جلسه مطرح کرد و در خصوص آن‌ها با اعضای خانواده رشد به گفت‌وگو نشست.

سردار نجفی در سخنان خود معلمان را تربیت‌کننده نسل حاضر دانست و گفت: معلمان باید نسلی قدرتمند در این کشور تربیت کنند. حاج قاسم عرصه تعلیم و تربیت معلمان همین کشور است. شهدای ما تربیت شده همین نظام تعلیم و تربیت هستند. همه ما به نوعی مسئولیت داریم. پس تا می‌توانید نسل قوی و افرادی غیر خودباخته تربیت کنید. ایران باید قوی باشد. تا می‌توانید در محتوایی که تولید می‌کنید افراد قدرتمند و غیور پرورش بدهید، زیرا فرد ضعیف نمی‌تواند کشور را اداره کند.

 

برای مشاهده تصاویر این نشست، اینجا را انتخاب کنید.


منبع: واحد خبر و رسانه دفتر انتشارات و فناوری آموزشی
تعداد بازدید : ۸۷
کد خبر : ۴,۳۷۹
نام را وارد کنید
ایمیل را وارد کنید
تعداد کاراکتر باقیمانده: 10000
نظر خود را وارد کنید