اهمیت روزافزون نقش معلمان
بهعنوان منابع و سرمایههای انسانی بر هیچکس پوشیده نیست. تغییر و
تحولات جمعیتی و نسلی، و تحولات اجتماعی و فرهنگی، در کنار عواملی چون
توسعه شتابناک فناوریهای نوین ارتباطی و اطلاعاتی، و بهتبع آن، آغاز روند
تغییر در پارادایم آموزش و از حاشیه به متن آمدن آموزش مجازی، به تغییر
نیازهای فرهنگی و آموزشی حال و آینده معلمان و دانشآموزان، و بهتبع آن،
سیاستها، برنامهها، روشها، رسانهها و محتوای آموزشی منجر خواهد شد. این
همان موضوعی است که آموزشوپرورش ایران نباید نسبت به آن دچار غفلت شود.
در چنین شرایطی اساساً آموزش و یادگیری در موقعیت پیچیدهای قرارگرفته است
که از یکسو باید در پی حفظ و پاسداشت تجربههای طولانی بشری باشد و از
دیگر سو به فهم نظامهای پویای کنونی و توسعه تفکر انتقادی و حل مسئله
بیندیشد.
در طول سالهای اخیر، تعامل و درهمتنیدگی میان رویکردهای جدید یادگیری و
شکلهای متفاوت فناوری، الگوهای آموزش، یادگیری و تدریس در کلاس درس را با
درجاتی از تغییر و تحول همراه کرده است. در نتیجه، جوامعی که درک درست و به
هنگامی از این تحول دارند، استقبال بیشتری از رویکردهای نوین آموزش و
یادگیری از خود نشان میدهند. با این رویکرد، هدفها، سیاستها، برنامهها،
روشها و محتوای آموزش و یادگیری در شرایط پیچیده جهان کنونی نیازمند
بازآرایی است تا علاوه بر استفاده از مزیتهای آموزش سنتی بتواند از ظرفیت،
کارآمدی و نوآوری جهان و ابزارهای دیجیتال بهرهمند شود.
در دنیای آینده بیش از هر زمان دیگری «آموزش و یادگیری» از حصار تنگ و
محدود مدرسه، کلاس و کتاب فراتر میرود. همین امر نظامهای آموزشی را به
انجام اصلاحات و تغییراتی در روشهای گذشته آموزشی، تلاش برای اتخاذ
سیاستها و راهبردهایی همسو با تحولات اجتماعی و فرهنگی، و بهرهگیری
از فناوریها، روشها و بسترهای (پلتفرمهای) نوین در امر آموزش و
یادگیری ناگزیر میکند. در چنین شرایطی، نظامهای آموزشی برخلاف گذشته از
اتکای تام و تمام به کتاب، کلاس درس و حتی استاد و معلم، و منابع و محیط
آموزشی عبور میکنند و بر مجموعهای از رسانهها و محیطها، بهعنوان بسته
یادگیری و یاددهی، تأکید میکنند.
مدرسههای فردا دیگر با دانشآموزانی سروکار ندارند که اطلاعاتشان به خانه،
مدرسه و گروههای همسالان محدود باشد، بلکه دانشآموزان به منبع وسیعی از
علوم و تجارب کسبشده بهوسیله دیگران مجهز هستند که از طریق رسانههای
جدید به دست آوردهاند. معلم در چنین شرایطی باید از وسایل ارتباط جمعی که
اکثراً دارای محتوای چندرسانهای و هوش مصنوعی هستند و بازده قابلتوجهی
دارند، استفاده کنند. به همین دلیل معلمان باید بهطور مداوم به دنبال
روزآمدسازی دانش و مهارتهایشان باشند و توسعه حرفهای خود را بهبود بخشند.
معلمان بهعنوان عنصر اصلی هر نظام آموزشی، در کنار عناصر دیگری چون منابع و
محتوای آموزشی، محیط بیرونی و شرایط اجتماعی و فرهنگی، در تحقق هدفها و
برنامههای آموزشی نقشی اساسی دارند. معلمان با اجزای دیگر نظام آموزشی و
نیز محیط پیرامون نظام و تغییر و تحولات اجتماعی و فرهنگی، در تعامل و کنش و
واکنش دوسویه هستند. آنها در عین اثرگذاری بر محیط درون و بیرون،
متقابلاً از آنها تأثیر میپذیرند. از چنین منظری، نقش و کارکردهای
معلمان نیز تحتتأثیر این کنش و واکنشها و تحولات اجتماعی و فرهنگی دچار
تغییر و تحول خواهد شد.
تکثر منابع اطلاعاتی و دانش و سهولت دسترسی به آنها از یکسو، و تحول
نیازها، نگرشها و علاقهها، رویکردها و روشهای آموزش و تدریس و نیز از
حاشیه به متن آمدن آموزش مجازی و روند آینده آن از سوی دیگر، نقشها و
کارکردها و به تبع آن دامنه و گستره نیازها و علاقههای معلمان را دگرگون
خواهد کرد. این روند در آینده شتاب و ابعاد گستردهتری نیز به خود خواهد
گرفت.
از همین رو و در چنین شرایطی، شناخت نیازهای آموزشی، فرهنگی و اجتماعی
معلمان برای هر نظام آموزشی یادگیرنده و آیندهنگرانهای اهمیتی دوچندان
پیدا میکند. نیازسنجی از گامهای مهم و پیشنیاز تنظیم برنامههای آموزشی و
تدوین محتوای فعالیتهای درسی است و بهعنوان یکی از مؤلفههای اساسی و
ضروری فرایند برنامهریزی آموزشی و فرهنگی به شمار میرود. جای چنین
نیازسنجیای بهطور جدی در برنامهریزیهای آموزشی ما خالی است. انتظار
میرود با توجه به شتاب تغییر و تحولات فرهنگی و اجتماعی و جهش تغییرات
پارادایمی در آموزش، نیازسنجی از معلمان و دبیران، بهعنوان عنصرهای اساسی
و راهبران آموزشی، در دستور کار برنامهریزان نظام تعلیموتربیت و بهویژه
سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی، دفتر انتشارات و فناوری آموزشی،
شورایعالی آموزشوپرورش و دانشگاه فرهنگیان قرار گیرد.