در ابتدای مقاله درباره پاپیهماشه آمده است: «پاپیه ماشه شیوهای از تولید آثار است که در میانه عصر صفوی ظهور یافته سپس در دوره زندیه و اوایل قاجار به بلوغ رسیده و مقارن اواسط قاجار متروک و اندک اندک راه فراموشی پیموده است. تأسفانگیز آنکه امروزه کمتر هنرمندی دلمشغول خلق آثاری از این نوع میباشد. پاپیهماشه واژهای است فرانسوی که به معنای کاغذ فشرده آمده است و معمولاً به اشیایی مقوایی که سطح آنها به وسیله مینیاتور تزیین شده و با لاک مخصوص پوشش یافته است، اطلاق میشود.»
در ادامه میخوانیم: «واژه فارسی لاک و معادل انگلیسی آن Lacquer هر دو از ریشه هندی لاخ مشتق شدهاند. حسن عمید در فرهنگ خود، آن را به نوعی صمغ تعبیر میکند که از سرشاخه برخی درختان میتراود و منعقد میگردد و گاهی به درشتی لیمو میشود.
هنرهای لاکی ایرانی در دوره اسلامی، ارتباط تنگاتنگی با صنعت قلمدانسازی ایرانی دارد که با روی هم چسباندن لایههای کاغذ، محفظه کوچکی جهت نگهداری و حمل ابزار کتابت به نام «قلمدان» تهیه میشد و روی آن را با نگارههایی آذین مینمودند و در پایان با روغن کمان جلا میزدند که نمونههای ارزندهای از آنها در موزهها و مجموعههای خصوصی یافتشدنی است.»
نویسنده مقاله در ادامه به تاریخچه پاپیهماشهسازی در ایران اشاره کرده است: «در سرزمین ایران، به احتمال زیاد این شیوه از شهر هرات آغاز گردیده است. مطالعات پژوهشگران درباره جلدهای لاکی اواخر سده پانزدهم میلادی نشان می دهد که دربار سلطان حسین میرزا در هرات در توسعه اولیه این هنر نقش بسزایی داشته است. برای نمونه میتوان به یک جلد مربوط به نسخه خطی مثنوی و متعلق به «موزه اسلام و ترک» شهر استانبول اشاره نمود. سطح جلد ابتدا از یک ورق گچ پوشانده شده است و آنگاه بر روی یک زمینه از رنگ و روغن سیاه، تصویر صدها شکوفه زیبا را با دقت و ظرافت تمام نقش نمودهاند.
در عصر تیموری به موازات دستاوردهای هنری مرتبط با کتابت، از قبیل خوشنویسی، نگارگری، تذهیب و صحافی، میتوان گمان برد که قلمدانسازی نیز دستخوش تحول و تغییر تکنیک در ساخت شده باشد و به علت توجه خاصی که شاهان و شاهزادگان و دولتمردان زمان نسبت به هنر خوشنویسی داشته اند، این ابزار نگارش جنبه هنری و تزیینی پیدا کرده باشد.»
در ادامه مقاله درباره افول این هنر آمد است: «سیر نزولی این هنر از اواخر دوره سلطنت مظفرالدینشاه شروع شده است، زمانی که عکس برگردانهای زیادی از فرنگ وارد کشورمان شد و از همین تاریخ بود که کار نقاشان قلمدان از رونق افتاد و به صنعت قلمدانسازی لطمه جبران ناپذیری وارد شد و در پی آن نقاشان از گردونه تولید خارج شدند، چرا که قلمدانساز به راحتی میتوانست عکسبرگردانها را بر روی قلمدان منتقل کند. با وجود این، پاپیهماشهسازان با تهیه و تولید وسایل مصرفی، از جمله: رحل قرآن، قاب آیینه، جلد آلبوم، جاپاکتی، قاب عکس، قوطی انواع پودرها، جعبه جواهر، جلد کتاب و .... توانستند تا حدودی این هنر را زنده نگه دارند. در حال حاضر در شهرهایی چون اصفهان هنوز به این هنر پرداخته میشود.»
نویسنده: رضا ابوزید ،کارشناش ارشد هنر اسلامی و مدرس دانشگاه فرهنگیان
کلیدواژهها: پاپیهماشه، صنایع روغنی، نقاشی زیرلاکی، قلمدان، هنر صفوی، هنر افشاریه، هنر زند، هنر قاجار
برای دریافت متن کامل مقاله اینجا کلیک کنید.