عکس رهبر جدید
۰
سبد خرید شما خالی است.

شهادت؛ فخر اولیاءالله و آرزوی سالکان الی‌الله

  فایلهای مرتبط
شهادت؛ فخر اولیاءالله و آرزوی سالکان الی‌الله

پاییز فصل خزان سبزه‌ها و ریزش برگ‌هاست؛ اما پاییز 1403ش همچون تابستان گرمش که با ریخته‌شدن خون سردار سرفراز اسلام جناب آقای اسماعیل هنیه جوشان شد، به بهار رشد و شکوفایی لاله‌های خونین مقاومت و جهاد در راه دوست مزین و درِ باغ زیبای شهادت باز شد. شهادت این بار یکی از عزیزترین سلاله‌های زهرای اطهر(س)، سید و مولای مقاومت، جناب سید حسن نصرالله را به زیبایی در آغوش کشید و قبیله خاکیان را از فیض حضورش محروم کرد. در ششمین روز پاییز 1403، خبر شهادت سید مقاومت دل همه شیفتگان جهاد و شهادت را با خود برد و شکوه و عظمت کشته‌شدن در راه خدا را در قلب‌های مالامال از شوق دیدار حق به آتش کشید.

اگر نبود باور به اینکه قرآن با بیان صریح و قاطع می‌فرماید: «وَلَا تَحسَبَنَّ ٱلَّذِینَ قُتِلُواْ فِی سَبِیلِ ٱللهِ أَموَاتَا بَل أَحیاءٌ عِندَ رَبِّهِم یرزَقُونَ» (و هرگز گمان مبر آنان که در راه خدا کشته شدند مرده‌اند، بلکه زنده‌اند و نزد پروردگارشان روزی داده می‌شوند) (آل‌عمران/ 169)، جا داشت هر سالک طریقی و هر آزاده فهیمی از این خبر از غبطه و غصه دق کند و آن عزیز سفرکرده را در این مسیر همراه و همگام شود. شهادت جناب سید حسن نصرالله و جناب یحیی سنوار خون تازه‌ای بود که به مقاومت لبنان و فلسطین تزریق شد.

اگر نبود اینکه پیامبر گرامی اسلام(ص) شهادت را سرافرازترین نوع کشته‌شدن می‌دانست، چنان‌که می‌فرماید: «أَشرفُ القَتلِ قَتلُ الشُّهداء» (سرافرازترین نوع کشته‌شدن، کشته‌شدن شهیدان است) (بحارالانوار، ج ٧٧، ص ١٣٣)، واقعاً جا داشت فقدان این عزیزان شهید هر انسان آزاده‌ای را از پای درآورد. شهادت پاداش و مزد جهاد در راه خداست. هر کس را اجازه ورود به آن وادی نمی‌دهند. تشرف به این شرافت عظما و افتخار ماندگار مجاهدت فی سبیل‌الله، بلکه ورود به وادی جهاد، ویژه اولیای برگزیده الهی است، چنان‌که مولای متقیان حضرت امام علی(ع) می‌فرمایند: «إنّ الجِهادَ بابٌ مِن أبْوابِ الجَنّةِ فَتَحَهُ الله لِخاصَّةِ أوْلیائهِ، و هُو لِباسُ التَّقوی، و دِرْعُ الله ِالحَصینَةُ، و جُنَّتُةُ الوَثیقَةُ» (همانا جهاد یکی از درهای بهشت است که خداوند آن را برای اولیای خاص خود گشوده است. جهاد جامه تقوی و زره استوار خداوند و سپر محکم اوست) (نهج‌البلاغه/ خطبه27).

هدف از جهاد و مبارزه، در نگاه خداجویان، خلق عزت و عظمت برای اسلام و انسانیت است، چنان‌که پاره تن و جان رسول خدا حضرت فاطمه زهرا(س) می‌فرمایند: «جَعَلَ اللهُ الجِهادَ عِزّاً لِلاسلام» (خداوند جهاد را جهت عزت و سرافرازی اسلام مقرر فرموده است) (احتجاج طبرسی، ج 1، ص 258). فرهنگ شهادت در بطن جهاد پدیدار می‌شود؛ پس شهیدان با ریخته‌شدن خون خود درخت تنومند اسلام و انسانیت را آبیاری می‌کنند و بر همین مدار است که به فرموده  امام سجاد(ع): «أنّ القتل لنا عادة، وکرامتنا من الله الشهادة» (کشته شدن [درراه خدا] عادت ما و شهادت کرامت ما از سوی خداست) (بحارالانوار، ج 45، حدیث 118). اینکه امام شهیدان خمینی(ره) کبیر می‌فرمایند: «شهدا در قهقهه مستانه‌شان و در شادی وصولشان عِندَ رَبِّهِم یُرزَقون1‌اند؛ و از نفوس مطمئنه‌ای هستند که مورد خطاب فَادخُلِی فِی عِبادِی وادخُلیِ جَنَّتِی2 پروردگارند. اینجا صحبت عشق است و عشق و قلم در ترسیمش بر خود می‌شکافد» (صحیفه امام خمینی، ج 21، ص 147)، نشان از این دارد که شهادت بالاترین درجه تقرب الی‌الله است که هر کس به اندازه ظرفیتش به آن واصل و نائل می‌شود.

ما بی‌دلان مست دل از دست داده‌ای

همراز عشق و هم‌نفس جام باده‌ایم

چون لاله می مبین و قدح در میان کار

این داغ بین که بر دل خونین نهاده‌ایم

ای گل تو دوش داغ صبوحی کشیده‌ای

ما آن شقایقیم که با داغ زاده‌ایم

(حافظ)

بی‌حسرت از جهان نرود هیچ‌کس به در

إِلّا شهید عشق به تیر از کمان دوست

(سعدی)

این حکایت نمی از یم معارف ناب اسلام عزیز است که از خروارها گنجینه تمام‌نشدنی دین و معرفت در ادای دِین به ادبیات جهاد و شهادت به رشته تحریر درآمد. در مکتبی که افتخار جهاد و شهادت همه اولیا و امامان آن را در بر گرفته است، طبیعی است که فرزندانش نیز از این میراث بی‌بدیل بهره‌مند شوند. در این مرام دیگر جایی بر شک و شبهه درباره فریضه‌بودن و فضیلت‌داشتن جهاد و شهادت نمی‌ماند. پویایی مکتب اسلام ناب محمدی(ص) به همین جهاد و شهادت است و چه زیبا فرمودند امام شهیدان حضرت روح الله: «بُکشید ما را، ما زنده‌تر می‌شویم» (صحیفه امام خمینی(ره)، ج7، صص۱۸۲ـ 184) و چه ساده‌اندیش و کوردل‌اند کسانی که با دیدن اثرات و برکات نهضت خونین عاشورا هنوز پیروزی را در غلبه شمشیر می‌بینند و کار مقاومت را با شهادت سلیمانی‌ها و نصرالله‌ها و سنوارها و هنیه‌ها و امثالهم تمام‌شده می‌دانند. چند بار می‌بایست این شجره طیبه نشانگر آیه «اصلها ثابت و فرعها فی السماء» (ابراهیم/24) باشد، تا دنیازدگان عالم بفهمند که وعده خدا همیشه صادق است. اگر این وعده‌ها صادق نبود، نه نامی از علی بود و نه فاطمه! نه ذکری از حسن می‌شد و نه حسین! اگر این وعده‌ها صادق نبود، امروز معاویه‌ها و یزیدها مورد تأیید بودند. حضرت فاطمه زهرا(س) که به فرموده امام زمان(عج) برای ایشان اسوه‌ حسنه است، در کنار همه صفات معصومانه‌اش و علی‌رغم بی‌قبر و بی‌نشان‌بودنش، نامش زنده ماند تا به همه عالمیان وادی خاک ثابت شود شرط زنده‌ماندن، پای دین خدا و ولی خدا ماندن و جهادکردن و از جان‌ گذشتن است که «انَّ الحیاة العقیدة و الجهاد3» (همانا زندگی در گرو باور و تلاش در جهت آن باور است).

برخی ممکن است اشکال کنند که با این همه توصیف از شهادت و شهیدان، چرا حدیث نورانی «مداد العلماء افضل من دماء الشهداء» (شیخ صدوق، ج4، ص399)، قلم عالمان را بر خون شهیدان ترجیح می‌دهد؟ پاسخش این است که جوشش خون شهدا ثمره مداد عالمان خداترسی است که سختی سنگربانی و پاسداری از علوم اسلامی را بر خود هموار کردند و در انتقال این میراث گران‌بهای الهی به نسل‌های بعدی از هیچ‌گونه مجاهدت و ایثاری دریغ نکردند. آن‌ها معلمان جهاد و مقاومت و شهادت و قطعه‌قطعه‌شدن در راه حق و حقیقت بودند. معلم مؤمن و انقلابی امروز نیز اگر دانش‌آموزان خود را با فرهنگ مترقی مقاومت و جهاد فی سبیل‌الله آشنا کند و شهد شیرین این طریق الی الله را بر جان متربیان خود بنشاند، در اجر و پاداش با مجاهدان و شهدا شریک و سهیم است.


 

 

پی‌نوشت‌‌ها

1. بخشی از آیه 169 سوره آل‌عمران: « نزد پروردگارشان متنعم خواهند بود».

2. سوره فجر، آیات 29 و 30: « در صف بندگان خاص من درآی، و در بهشت رضوان من داخل شو»

3. « قف دون رأیک فی الحیاة مجاهداً ........ ان الحیاة عقیدة و الجهاد» (در زندگی پای عقیده‌ات بایست و در راه آن تلاش کن)، این شعر سروده یکی از شعرای معاصر مصری به نام احمد شوقی است و حدیث منقول از امام حسین(ع) نیست (موگهی، عبدالرحیم؛ مجله مبلغان، شماره 39).

 

منابع

1. قرآن کریم؛ ترجمه آیت الله ناصر مکارم شیرازی، 1373ش، چاپ دوم، قم: دارالقرآن الکریم (دفتر مطالعات تاریخ و معارف اسلامی).

2. ابن بابویه قمی، محمد بن علی، مشهور به شیخ صدوق، 1413ق، من لا یحضره الفقیه، تصحیح: علی اکبر غفاری، چاپ دوم، قم: دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم.

3. حافظ، شمس‌الدین محمد، ملقب به لسان‌الغیب، ۱۳66ش، دیوان حافظ شیراز، تصحیح: تیمور برهان لیمودهی، چاپ چهارم، تهران: کاویان و کتابفروشی نیما.

4. خمینی؛ سید روح الله، 1378ش، صحیفه امام خمینی؛ تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره).

5. سعدی شیرازی، مصلح بن عبدالله، 1383ش، کلیات سعدی، به اهتمام: محمدعلی فروغی، چاپ سیزدهم، تهران: امیرکبیر.

6. شریف‌الرضی، محمدبن‌حسین، 1391ش، نهج‌البلاغه، ترجمه :مرحوم محمد دشتی، چاپ سوم، قم: مؤسسه تحقیقاتی امیرالمؤمنین (ع).

7. طبرسی، احمدبن علی، 1403ق، الاحتجاج علی اهل اللجاج؛ تصحیح: محمدباقر خرسان، چاپ اول، مشهد: نشر مرتضی

8. مجلسی، محمدباقر، 1403ق، بحارالأنوار، چاپ دوم، بیروت: دار احیاء التراث العربی.


۶
کلیدواژه (keyword): رشد آموزش معارف اسلامی، سرمقاله، شهادت، فخر اولیاءالله ، سالکان الی الله،اسماعیل هنیه،سید حسن نصرالله،یحیی سنوار،لبنان،فلسطین،فرهنگ جهاد و مبارزه،محمدحسین زارعی رضائی
نام را وارد کنید
ایمیل را وارد کنید
تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید

۱۴۰ نفر
۲۹,۸۱۴,۱۲۴ نفر
۴۲۶ نفر
۸,۹۴۳ نفر
۲۰,۳۰۷,۳۹۴ نفر