فرزندان ما از آن آینده هستند و آینده نیز شرایطی متفاوت با زمان حال دارد. بنابراین، باید فرزندان خویش را با توجه به رویدادها و شرایط حاکم بر آینده تربیت کنیم و پرورش دهیم. حضرت علی(ع) در این باره میفرماید: «لا تقسِروا اولادکم عَلی آدابکم، فانَّهم مَخْلُوقونَ لِزَمانٍ غیر زمانکم ؛ فرزندانتان را بر آداب خود تربیت نکنید، چرا که آنها برای آینده و زمانی غیر از زمان شما آفریده شدهاند (شرح نهجالبلاغه، صفحه ۲۶۷، حکمت ۱۰۲).
بر این اساس، والدین و معلمانی میتوانند به بهترین شکل فرزندان خویش را تربیت کنند که آیندهنگر باشند و رخدادهای آینده را پیشبینی و فرزندان خود را متناسب با رخدادهای پیشبینیشده آینده تربیت کنند.
از نگاه کانت «یکی از اصول تعلیموتربیت که همواره باید موردتوجه دستاندرکاران برنامههای تربیتی باشد، این است که کودک نباید تنها بر حسب وضع فعلی نوع بشر پرورش یابد، بلکه باید او را بر اساس شرایط آینده تربیت کرد.» اواخر دهه 60 در مجامع علمی و دانشجویی همواره بحث از این بود که بهزودی معنی سواد تغییر میکند و باسواد کسی است که دو توانمندی را در خود تقویت کند؛ زبان انگلیسی بداند و با رایانه و استفاده از آن آشنا باشد. خیلی از افراد باور نداشتند و شکاف بین نسلی از همین مسیر آغاز شد و هنوز هم ادامه دارد. آیا ما بهعنوان والدین، معلم و... برای زندگی امروز آماده شده بودیم؟ پاسخ این سؤال را هرکدام در ذهن خود مرور کنیم. آیا در این مسیر تلاش کرده بودیم؟ در مسیر زندگی فرزندان ما تا 10 سال بعد چه اتفاقهایی خواهند افتاد؟ وظیفه ما در این مسیر چیست؟ و سؤالاتی از این قبیل. بیتردید همگی ما در حال حاضر تحولات بسیار سریع و خیرهکنندهای در جریان زندگی و پیرامون خود و فرزندان شاهدیم. برای آمادهشدن آنها و مفید و مؤثربودن برای خود، خانواده و کشور، لازم است به ویژگیهایی که در ادامه گفتهشدهاند فکر کنیم و آنها را در سفر یادگیری لحاظ کنیم. نقش معلمان از اهمیت فراوانی برخوردار است و انتظار جامعه از ما چنین است:
- ایمان، امیدآفرینی و کسب دانش و آگاهی؛
- ارادهسازی، ایجاد انگیزه و عزم راسخ برای عبور موفق از مراحل زندگی؛
- آمادگی برای ابراز عقیده، اظهارنظر علمی، تفکر، خردورزی و تقویت روحیه نقد عالمانه، بهجای پیروی کورکورانه از جریانها و رویدادها؛
- بهرهگیری صحیح از فناوریهای نوین، بهخصوص هوش مصنوعی و کاربردهای مفید آن در تحصیل و کار؛
- توجه به نقشآفرینی و اثرگذاربودن در مراحل گوناگون که از فعالیتهای فردی و گروهی در کلاس آغاز میشود؛
- داشتن روحیه جمعگرایی و پرهیز از بیاعتنایی و بیتفاوتی در عرصه زندگی فردی و اجتماعی؛
- هوشمندبودن (استفاده صحیح از هوش) در کنار هوش سرشار خود؛
- آمادگی برای پذیرش مسئولیت اجتماعی و خدمت بیمنت به اطرافیان و همنوعان؛
- شادیآفرینی و پرهیز از خمودگی و حس ناکارآمدی؛
- آمادگی برای اثرگذاری بر زندگی و آمادگی (ذهنی) برای کسب تجربههای جدید؛
- تقویت تفکر نقاد و خلاق به جای تفکر اسفنجی و پرهیز از پذیرفتن فوری و بدون دلیل هر مطلبی و پرهیز از بهاشتراکگذاشتن آن با دیگران؛
- اعتقاد و تأکید بر اینکه فناوری ابزار است نه هدف؛
- پیشبینی تحولات با الهام از شرایط جامعه و توجه بیشتر به حال و آینده تا گذشته، و تأکید بر اهمیت وقتشناسی؛
- اعتقاد به کارآمدی و توانمندیهای فردی و گروهی؛
- اعتقاد به محاسبه و حساب و کتاب؛
- توجه به برنامهریزی به جای شانس و اسارت در دام رؤیافروشان؛
- اعتقاد به حریت و حیثیت انسان و احترام متقابل؛
- اعتقاد به عدالت اجتماعی و پاداش به ازای کار، قابلیتها، استعداد و تلاش.
مواردی از این قبیل را میشود برشمرد و درباره آنها با هم اندیشه کرد. با تأملی در موارد گفتهشده، نقش خانواده، مدرسه و رسانههای گروهی از اهمیت بسیار بیشتری برخوردار میشود. هماهنگی، انسجام و همجهتشدن تمامی نهادهای فرهنگی و آموزشی اهمیت انکارناپذیری دارد و پیشروبودن و نقش مدرسه بیبدیل است.
منابع
1. ابن ابیالحدید، شرح نهج البلاغه. ج 20، (1363). مکتب آیه الله العظمی المرعشى النجفى(ره). قم.
2. کانت، امانوئل (1392). تعلیموتربیت. ترجمه غلام حسین شکوهی. دانشگاه تهران.
3- دشتی، محمد (1386). ترجمه نهجالبلاغه، قم