ماجرای سوگ در مدرسه
۱۴۰۳/۰۹/۰۱
امیرالمؤمنین بیانات زیادی درباره مرگ دارند. به دفعات و کرات از این واقعیت گریزناپذیر صحبت و اشاره و تأکید میکنند که آدمها خیلی زیاد و بهطور آشکار و انکارناپذیر از این واقعیت مسلم زندگی فرار میکنند. بر پایه این مطلب، در این شماره از مجله رشد مدرسه فردا از منظری متفاوت به مقوله مرگ پرداختهایم. از آنجا که پرداختن به جنبههای دینی و اعتقادی مرگ وظیفه مستقیم ما نیست، از کنار این مسئله عبور کردیم و تمرکزمان را بر عرصه پیامدهای عاطفی و رفتاری مسئله مرگ قرار دادیم. آن بخشی مورد توجه این پرونده است که وقتی این اتفاق مهم در فاصله نزدیک مدرسه، از حیث زمانی، مکانی و فردی، رخ میدهد، محتاجیم بدانیم چه باید بکنیم. این پرونده بهدنبال یافتن پاسخ اینگونه سؤالات است:
1. وقتی یکی از عزیزان مدرسه در داخل مدرسه یا بیرون از آن فوت میکند، مهمترین اقدام لازم برای مواجهه با این پدیده چیست؟ منظور از عزیزان، مدیر، کارکنان و معلمان، دانشآموزان و اولیای دانشآموزان هستند.
2. مرگ چیست؟ (البته این سؤال تخصصی است و در حوزه روانشناسی باید بررسی شود.) اقتضائات سوگواری در مدرسه چیست؟ در سنین متفاوت و در مواجهه با انواع مرگ، شیوه رفتاری خانواده مدرسه چگونه باید باشد؟
دوست داشتیم به برخی سؤالهای مهم این بخش به طور دقیقتر بپردازیم، اما مجال زمان و حجم پرونده اجازه نداد وارد جزئیات بشویم. در گفتوگوهای اولیه به این سؤال برخوردیم که وظیفه مدرسه در قبال انواع اتفاق مرگ برای خانواده مدرسه چیست؟
برای نزدیکشدن ذهنها توضیح میدهم: اگر یکی از معلمان یا دانشآموزان در مدرسه فوت کرد، اولین اقدام چه باید باشد و تلاشهای بعدی ما چه خواهند بود؟ اگر یک دانشآموز پدرش را از دست داد، در لحظات اولیه چگونه باید به او خبر داد و چگونه باید با او تعامل کرد؟ سؤالهای متعدد زیادی از این دست وجود دارند که توجه به آنها در این موضوع ضروری است؟
خیلی زود متوجه شدیم، پدیده انواع خودکشی را باید از دایره مسائل خود حذف کنیم. دوستانمان در حوزه مشاوره و روانشناسی در پرداخت به این مسئله در اولویت هستند. اما متوجه شدیم این موضوع مهم چه ابعاد پیچیده، غامض و صدالبته دانستنیای دارد!
ابعاد حقوقی و اداری مرگ اعضای خانواده مدرسه هم مسئلهای بود که در این پرونده کمتر بدان اشاره شده است. تعداد قابلملاحظهای از مدیران و مسئولان درگیر حادثه مرگ وجود دارند که در پیچوخم مرافعههای حقوقی، با استناد به بندها و قوانین متعدد، با انواع مؤاخذهها و تنبیههای اداری و کیفی مواجه هستند.
آخرین مسئلهای که لازم است به خواننده محترم تقدیم شود، مشاهده حال والدین دانشآموزان فوتشده بود. با چند نفر از پدران و مادرانی روبهرو شدیم که عزیزانشان در حادثههای مدرسهای یا بهدلیل عارضههای پزشکی فوت شده بودند. چه داغ سنگینی در بیانات این بزرگواران احساس میشد!
والدینی که فرزندشان در مدرسه یا در دوران مدرسه فوت کرده بودند، از روزهای درس و کلاس با حسرت زیاد یاد میکردند و صحبت از مدرسه برایشان بسیار سخت و تألمبرانگیز بود. با پدری که فرزندش فوت شده بود صحبت کردم تا شاید برایمان یادداشتی بنویسد ـ البته او در نهایت حاضر نشد چیزی بنویسد ـ اما در آخر کلاممان، جملهای عجیب گفت که برایم خیلی اهمیت دارد و چندان هم به یادداشت سردبیری ربط ندارد، ولی آن را به همکاران محترم تقدیم میکنم. او گفت: «آقای حداد، دعا کن بعد از پدرت فوت کنی و قبل از فرزندت بمیری. داغ فرزند کمرشکن است!»
پرونده مرگ با کموکاستیهایی تقدیم شما میشود. از هماکنون معترفیم که بهدلیل مضیقههای متعدد نتوانستیم بهطور مفصل و لازم به همه ابعاد این مسئله بپردازیم.
۶۸
کلیدواژه (keyword):
رشد مدرسه فردا، یادداشت سردبیر، ماجرای سوگ در مدرسه، فریدالدین حداد عادل